جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامشخصیتهای سفر
۱- عبد صالح که موسی در این سخن خود «(من همچنان خواهم رفت تا آنجا که دو دریا به هم رسیدهاند؛ یا میرسم یا عمرم به سر میآید)» از او یاد کرده است. به عبارت دیگر، قرآن او را مجمع البحرین نام نهاده است. در بخشهای بعدی، تفصیل این شخص، خواهد آمد.
۲- موسی(ع)یکی از پیامبران اولو العزم و شخصیت مهم و برجستهای است که از تعریف و توصیف بینیاز میباشد. این سفر، به اسم ایشان خاتمه یافته است.
۳- یوشع بن نون(ع)است که «فتی» (جوانمرد) نام گرفته است: «(و موسی به شاگرد خود گفت)» و این نامگذاری دارای امتیاز خاصی است؛ منظور از «فتی»، شخص شجاع و تنومند و زورآور است. همانطور که قرآن، یوشع را فتی نامیده، جبرئیل(ع)نیز ندا به «لا فتی الا علی» بلند کرده است. معلوم و مشهور است که علی بن ابیطالب(ع)چگونه قلعهها را فتح کرد و پهلوانان کفرپیشه را به خاک هلاکت افکند. ضمناً پوشیده نیست که این فتی یعنی یوشع، پس از وفات موسی(ع)وارد سرزمین مقدس شد و پس از موسی(ع)بنی اسرائیل را رهبری کرد. پس یوشع بن نون، وصیّ موسی(ع)است که پس از وفات موسی(ع)بنی اسرائیل را راهبری کرد، با کفار جنگید، شهرهای کافران را فتح نمود و دین الهی را در سرزمین مقدس رواج داد.
ابوحمزه از امام ابوجعفر محمد باقر(ع)نقل کرده است که فرمود: «یوشع بن نون، وصی موسی بن عمران(ع)بود، و او همان جوانی است که خداوند در کتابش از او یاد کرده است»[21]
به هنگام ملاقات حضرت موسی(ع)با عبد صالح(ع)، وظیفه و نقش یوشع(ع)پایان مییابد و مانند یک همراه و تماشاچی، از آنچه میبیند، به فراگیری علم و دانش میپردازد. وی موضع مستقلی ندارد بلکه موضعگیریهای وی مانند موضعگیریهای موسی(ع) و به پیروی از آن حضرت بوده است. لذا در قرآن فقط این دو تن یعنی موسی(ع)و عبد صالح(ع)نام آورده شده است و از یوشع(ع)اسمی در میان نیست زیرا او در این سفر نقشی نداشته است: «(پس رفتند تا سوار شدند.... رفتند تا پسری را دیدند.... رفتند تا به دهی رسیدند....)».
اما دلیل آمدن یوشع(ع)با موسی(ع)این بود که وی، وصی و جانشین موسی پس از مرگش بود و حضورش از روی حکمت بود؛ تا از این طریق وی به همراه موسی(ع)از عبد صالح، دانش بیاموزد. بلکه عدم حضور وی در این ملاقات بدون دلیلی قابل قبول، منافی حکمت به شمار میرود؛ زیرا این عدم حضور، از دست رفتن فرصتی است که یوشع(ع)میتواند با آن، کسب دانش کند.
مطمئناً آموزش دادن به وصی و آمادهسازی او برای برعهده گرفتن نقش مکتبی، لازم و ضروری است به ویژه اگر این وصی، کسی همچون یوشع(ع)باشد که وظیفهی عظیمی در نهضت دین الهی بر این زمین که همان فتح سرزمین مقدس است عهدهدار خواهد شد. این کار علاوه بر اهمیت زمانی خاص خودش، به طور کلی در نهضت دین الهی و دین حنیف ابراهیمی، از اهمیت فراوانی برخوردار است.
به عقیدهی بسیاری از مردم، واضح است که جنبش الهی ابراهیمی از شرق از شهر «اور» (شهر ناصریهی کنونی) در عراق آغاز شد، سپس در غرب در سرزمین مصر و شمال آفریقا خاتمه یافت. یوشع(ع)رهبر مرحلهی نخست در فتح سرزمین مقدس در حرکت بازگشت دین حنیف ابراهیمی به شرق بود و این اهمیتِ تربیتِ یوشع(ع)، این رهبر الهی که برای چنین مأموریت بزرگی انتخاب شده است را نشان میدهد. به همین دلیل این که موسی(ع)یوشع(ع)را با خود به همراه ببرد، ضروری و اجتنابناپذیر بوده است تا وی، علم و دانش فرا بگیرد؛ زیرا او، فتحکنندهی سرزمین مقدس و صاحب اولین قدمها در مسیر بازگشت میباشد و به هر گونه فرصت تعلیمی، نیازمند میباشد.
* * *
[20]- البرهان: ج16 مج5 ص53.
[21] - برهان: ج 16 مج 5 ص 53.