احکام
هشتگانه:
اول: اگر مدت و مهریه هر دو ذکر شوند عقد صحیح است. اگر مدت را ذکر کند اما مهریه را ذکر نکند عقد باطل است و اگر فقط مدت را ذکر نکند عقد ازدواج موقت بسته نمیشود، بلکه عقد دائم منعقد میشود.
دوم: هر شرطی که ضمن عقد قرار داده میشود باید همزمان با ایجاب و قبول باشد،([67]) و شرطهایی که پیش از عقد گفته میشود تا وقتی که در حین عقد تکرار نشود معتبر نیست؛ همچنین است شروطی که بعد از عقد ذکر شوند، و اگر شرط را در عقد ذکر کردند لازم نیست آن را دوباره بعد از عقد هم تکرار کنند.
سوم: دختر بالغ رشیده (که سن 18 سالش را تمام کرده باشد نه اینکه فقط عاقل و به سن تکلیف رسیده باشد) ـباکره باشد یا بیوهـ جایز است که خود را به ازدواج دربیاورد و ولیّ او حق اعتراض ندارد.
چهارم: جایز است بر زن شرط کند که شبانه یا روزانه نزد او برود.
پنجم: جایز است مرد بدون اجازۀ زن عزل کند([68]) و نیازی به اجازۀ او ندارد، و اگر عزل کند و با این وجود زن حامله شود، فرزند به مرد نسبت داده میشود، چون احتمال دارد منی ناخواسته به او سرایت کرده باشد.
ششم: زن در عقد ازدواج موقت نمیتواند طلاق بگیرد و با تمام شدن زمان عقد از او جدا میشود، ولی لعان، ظهار و ایلاء بر این زن واقع میشود، و مانند زن دائم حرام است که بیش از چهار ماه با او نزدیکی نکند.
هفتم: در عقد موقت زوجین از هم ارث نمیبرند، و اگر هر دو و یا یکی از دو طرف ارث بردن را شرط کرده باشند، باید به آن عمل کنند.
هشتم: هنگامی که زمان عقد تمام شود و نزدیکی کرده باشند، عدۀ زن دو حیض است، و اگر از زنانی است که حیض نمیبیند و یائسه نباشد، چهل و پنج روز عدّه نگه میدارد، و اگر حامله نباشد برای وفات شوهرش چهار ماه و ده روز عدّه نگه میدارد، حتی اگر با او نزدیکی نشده باشد، و اگر حامله باشد به دورترین مدت (چهار ماه و ده روز و یا وضع حمل) عدّه نگه میدارد. کنیزی که حامله نباشد، عدهاش دو ماه و پنج روز است.
[67]- یعنی باید در عقد ذکر شود و طرف مقابل آن را بپذیرد. (مترجم)
[68]- منی را درون فرج زن نریزد. (مترجم)