جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامرجعت که بیان آن بهطورکلی به تواتر در روایات اهلبیت (ع) آمده است:
علامه مجلسی میگوید: «چگونه مؤمن میتواند به حقانیت ائمۀ اطهار (ع) در روایات متواتر ایشان که نزدیک به دویست حدیث صریح و معتبر است، شک و تردید روا بدارد؛ احادیثی که چهل و اندی از ثقات عظام و علمای اعلام در بیش از پنجاه جلد از تألیفاتشان به بیانش پرداختهاند... و اگر مانند این، تواتر بهحساب نیاید، پس با چه چیزی برای آنچه تمام شیعه از گذشتگان خود روایتکردهاند میتوان ادعای تواتر کرد».([41])
و حرّ عاملی گوید: «احادیث رجعت به علت وجودشان در کتب اربعه و دیگر کتب معتبر و کثرت و فزونی قرائن قطعی که بر صحت و ثبات روایت شدن آنها از اهل عصمت (ع) دلالت میکنند، ثابتشده هستند و بر این اساس به هیچ قرینۀ دیگری نیاز ندارند؛ چراکه به حد تواتر رسیده و حتی از این حد نیز تجاوز کردهاند و هر حدیث آن به همراه قرائنِ اشارهشده، علم نتیجه میدهد؛ پس باوجود این همه ارجاع و وحدت کلام، دیگر چه شک و تردیدی باقی میماند!».([43])
اما ائمۀ هدایت، رجعت را بهطورکلی و اجمالی بیان فرمودهاند؛ چراکه ایشان تصریح فرمودهاند که زمان بیان جزئیات و تفاصیل عظیم و مرتبط با رجعت هنوز فرا نرسیده است و امر آن موکول به قائم (ع) میباشد.
از زراره روایت شده است: از اباعبدالله امام صادق (ع) در مورد این امور عظیم از رجعت و امثال آن سؤال کردم، حضرت فرمود: «زمان آنچه دربارهاش میپرسید هنوز فرا نرسیده است...».([45])
اگر علما پس از دانستن این مطلب از غور کردن در جزئیات و تفاصیل رجعت اجتناب میکردند، خود را در مخمصهای که گرفتار کردند، وارد نمینمودند و رنج بیانِ گفتهها، طرح نظرات و پیشنهادات و تأویلات در دین خدا را به جان نمیخریدند؛ همان گرفتاری که برخی از آنها را به آنجا رساند که تصور کردند روایات رجعت با روایات مهدیین از ذریۀ امام مهدی (ع) در تعارض هستند!
این یک مطلب؛ روایات مهدیین، روایات متواتر دیگری هستند و در منابع شیعه، از بیشترِ ائمه (ع) روایت شده و انصار امام مهدی (ع) آنها را در بسیاری از کتبشان بیان کرده و در سایت رسمی این دعوت مبارک منتشر شدهاند و امکان رجوع همگان به آنها وجود دارد.([47])
سید احمدالحسن (ع) میفرماید: «...روایات متواتر بسیاری هست که بیان میدارند دوازده مهدی از فرزندان امام مهدی (ع) وجود دارند و آنان خلفا و جانشینان خداوند بر زمینش هستند؛ و روایات بسیاری نیز بیان میدارند که رجعت وجود دارد؛ پس این دو امر عقایدیِ ثابتشده بر اساس روایات بسیار و متواتر میباشند و منکر یکی از آنها یا جاهلی است که عقلش او را در ادراک یاری نمیرساند و علمی ندارد تا بین این روایات، بهصورت صحیحِ قابلقبول، جمع و سازش ایجاد نماید، یا او متکبر و معاندی است که میخواهد خورشید را با غربال بپوشاند؛ وگرنه انکار حقیقتی که در روایات بسیاری آمده است و علمای شیعه نسلبهنسل آنرا نقل نموده اند چه معنایی خواهد داشت؟».
این همان حقیقت پوشیده از علماست؛ علیرغم محقق شدن قطعی آن و پسازاینکه آل محمد (ع) در وعدهای به شیعیان آن را قطعی ساختهاند: «زمان آنچه در موردش میپرسید، هنوز فرا نرسیده است»؛ و شایسته بود آنها به انتظار آن مینشستند و در بیان آن وارد نمیشدند، چه رسد به اینکه با توهّم و خیالپردازیِ خود، برای آن مفهومی مشخص کنند و سپس با مطرح ساختن آنچه در تضاد با آن است، حکم صادر کنند!
[40]. بحار الأنوار: ج53 ص122.
[41]- بحارالانوار: ج 53، ص 122.
[42]. الايقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة: ص56.
[43]- الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة: ص 56.
[44]. مختصر بصائر الدرجات: ص24.
[45]- مختصر بصائرالدرجات: ص 24.
[46]. منها: (الأربعون حديثاً في المهديين وذرية القائم)، و(المهديين في حديث أهل البيت)، و( المهدي والمهديين في القرآن والسنة)، و(ما بعد الاثني عشر إماماً)، و(جامع الأدلة)، و(البينات على أحقية الوصي أحمد الحسن)، و(المحكمات على أحقية الوصي أحمد الحسن)، وغيرها.
[47]- از جمله: کتابهای «چهل حدیث در مورد مهدیین و ذریۀ قائم»، «مهدیین در احادیث اهلبیت»، «مهدی و مهدیین در قرآن و سنت»، «پس از دوازده امام»، «جامعالادله»، «بیّنات بر حقانیت وصی، احمدالحسن»، «محکمات بر حقانیت وصی، احمدالحسن» و موارد دیگر.