جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامتلاش عاجزانه
«گفتند: بلكه خوابهايى آشفته و پريشان است، بلكه آن را به دروغ بر بافته، بلكه او شاعرِ [خيالپردازى] است، [اگر فرستاده خداست] بايد براى ما معجزهاى بياورد مانند معجزاتی كه پيامبران گذشته را [با آنها] فرستادند»([238]). این سخن را کافران به ملکوت آسمان و تکذیبکنندگان رسولان خدا در هر زمان و در مقابل رسالت هر رسولی تکرار میکنند، بهطوری که گویا همدیگر را به گفتن این کلام و تکرارش توصیه کردهاند.
یکی از تلاشهای عاجزانه آنها برای اثبات اینکه رؤیای مؤمنان خوابهای پریشان است، این است که بر خدا دروغ میبندند و خوابهای دروغینی تعریف میکنند: «چه كسى ستمكارتر از كسى است كه به خدا دروغ مىبندد، يا میگويد: به من وحى شده؛ در حالىكه چيزى به او وحى نشده است، و نيز كسى كه بگويد: من بهزودى مانند آنچه خدا نازل كرده نازل میكنم؟! اى كاش ستمكاران را هنگامىكه در سختىها و شدايد مرگاند ببينى در حالى كه فرشتگان دستهاى خود را [بهسوى آنان] گشوده [و فرياد مىزنند] جانتان را بيرون كنيد، امروز بهسبب سخنانى كه به ناحق درباره خدا مىگفتيد و از پذيرفتن آيات او تكبّر مىكرديد، به عذاب خواركنندهاى مجازات مىشويد»([239]).
این مسئلهای است که نزد خداوند، بزرگ است. ولی نزد این افراد وارونه، آسان است. آنان بهراحتی، اقدام به درست کردن رؤیاهای دروغین، علیه خلیفه خداوند در زمانشان میکنند؛ و این کارشان، تلاش نا امیدانهای برای طعنهزدن به گواهی خداوند، در مقابل مؤمنین است؛ درحالی که آنان میگویند به رؤیا اعتقاد ندارند و اینکه دلیل تشخیص خلیفه خداوند در زمین باشد. این مسئله، از دروغ آنان پرده بر میدارد و تلاش میکنند که از مُلزم شدن به هزاران رؤیای روشن و موافق با نصّ تشخیصی خلیفه خداوند فرار کنند. همان چیزی که تعدادی از مردم، آن را دیدند که همدستی آنان بر دروغ ممتنع است.
همچنین این افراد هنگامیکه دروغ میگویند و خوابهای دروغینی را گردآوری میکنند، به این امر توجه ندارند که کشف این امر بعد از حضرت آدم (ع) بسیار ساده گشته، چون نصّی از خلیفه گذشته که همان نص خداست وجود دارد؛ پس نص خداوند بر خلیفهاش از طریق رؤیا حتما مطابق با نص خداوند بر خلیفهاش از طریق خلیفه سابق است و امکان ندارد که مخالف آن باشد؛ و در نتیجه، هرکس رؤیای دروغینی گردآوری میکند که مخالف نص خلیفه گذشته است، همان سخن و ادعای رؤیایش نشان میدهد که او به خدا دروغ میبندد.([241])
بهطورکلی این مدعیان از این دروغگویی به دنبال طعنه زدن به رؤیا و اهمیت آن هستند. گویی میخواهند بگویند که رؤیاهای دروغین آنها ناقض رؤیاهای صادق مؤمنان است؛ لذا حجیت رؤیاهای مؤمنان نیز ساقط میشود، یعنی آنها تلاش میکنند که ملکوت آسمانها را از طریق دروغ بستن بر ملکوت آسمانها نفی کنند، یعنی به طریقهای که نهایت خبث و شیطنت است. میخواهند بگویند اخباری که از ملکوت آسمانها میآید در تضاد با هم هستند در نتیجه از اعتبار ساقط میشوند، یعنی آنها از اساس معتقد به بطلان رؤیاها هستند و میگویند که رؤیاها و اخبار ملکوتی هیچ ارزشی و هیچ حجیتی ندارند. آنکه اعتقاد به این دارد که رؤیاها از ملکوت آسمانهاست و آن رؤیاها کلام خداوند است، قطعاً و یقیناً میداند که همه رؤیاها از یکجا ناشی میشوند و به یک حقیقت اشاره میکنند، چون همگی کلمات خدا هستند و در نتیجه تعارض واقعی بین آنها نیست. البته تعارضی بین رؤیاهای حقیقی و دروغها و اوهام و سفاهتهای شیطانی وجود دارد که با طعنه زدن به رؤیای مؤمنان شروع میشود و سپس طعنه زدن به ملکوت آسمانها و در نهایت به تکذیب قرآن منتهی میشود که فرموده است: «و گفتند چرا معجزاتی از پروردگارش بر او نازل نمیشود؟ بگو معجزات فقط نزد خدا هستند... بگو اینکه خدا بین من و شما شهادت میدهد کفایت میکند؛ او آنچه در آسمانها و زمین است را میداند»([242]). بلکه منجر به تکذیب واقعیتی که تاریخ درباره شهادت خداوند برای مؤمنان به عیسی (ع) و محمد (ص) و علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) و ... نقل کرده است میشود.
بهطور کلی مسئله بسیار روشن و راه برای تکذیبکنندگان بسته است؛ و همانطور که بیان کردم، به رؤیاهایی که ادعا میشود در نفی خلافت الهی شخصی دیدهاند نباید توجه کرد، چون آنچه از نظر شرعی ثابت است اینکه رؤیا به عنوان دلیلی برای تشخیص مصداق خلیفه خدا میآید، نه اینکه دلیلی برای معارضه یا رد کسی که نص شرعی از سوی خلیفه سابق در حق او ثابت شده باشد بهکار رود.
[238]. قرآن کریم، سوره انبیاء، آیه 5.
[239]. قرآن کریم، سوره انعام، آیه 93.
[240]. ربما يشكل هؤلاء الكاذبون؛ ويقولون: لماذا لا يكون المخالف لنا هو الكاذب ؟
وهذا جوابه بعرض رؤاهم ورؤى مخالفهم على نص خليفة الله السابق الموصوف بأنه عاصم من الضلال، فالرؤى التي تطابقه هي الصادقة؛ لأن الله واحد وقوله واحد، والتي تخالفه يتبيّن أنها رؤى مكذوبة أو مجرد أوهام نفس شيطانية.
[241]. گاهی این دروغگویان اشکال میگیرند و میگویند: از کجا معلوم است که رؤیای مخالف ما دروغ نباشد؟!
پاسخ این نیز تنها با عرضه کردن رؤیای آنها و رؤیای مخالفانشان بر نص خلیفه گذشته خدا که موصوف به «بازدارنده از گمراهی» است روشن میشود؛ پس رؤیاهایی که موافق با آن نص تشخیصی و وصیت خلیفه قبل باشد صادق است، چون خدا یکی است و کلام او نیز یکی است؛ و آن رؤیاهایی که مخالف با نص و وصیت خلیفه سابق است، دروغین بوده یا صرف اوهام نفس شیطانی است.
[242]. قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیات 50 ـ 52.