جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامفصل پنجم: احکام اموات
:
پنج حکم دارد:([79])
اول: احتضار
واجبات زمان احتضار: رو به قبله قرار دادن میّت، بهگونهای که به پشت خوابانده شود و صورت و کف پاهایش رو به قبله باشد، و این کار واجب کفایی([80]) است.
مستحبات زمان احتضار: شهادتین و اقرار به پیامبر، امامان و مهدیین(ع) و خواندن کلمات فرج([81]) به او تلقین شود، به محل نمازش منتقل گردد و اگر مرگش در شب باشد نزد او چراغی گذاشته شود و کسی برای او قرآن بخواند. هنگامیکه مُرد، چشمان و دهانش بسته شود و دستهایش را در کنار بدنش قرار دهند و با پارچهای او را بپوشانند. هر چه زودتر میّت را تجهیز نمایند، مگر اینکه وضعیتش نامشخص باشد (یعنی نمیدانند مرده است یا نه) که برای مطمئنشدن از مردن او باید علامات مرگ را وارسی نمود یا اینکه سه روز صبر کنند.([82])
مکروهات: مکروه است بر روی شکمش آهن قرار دهند و اینکه جُنُب یا زن حائض نزد او حاضر گردد.
دوم: غسل دادن میّت
غسل میّت و همچنین کفن کردن، دفن کردن و نمازخواندن بر او واجب کفایی است. سزاوارترین فرد به انجام واجبات میّت، نزدیکترین فرد به او از جهت میراث است. اگر نزدیکان میّت هم مرد و هم زن باشند، مردان از زنان در انجام امور مربوط به میّت سزاوارترند.([83])
شوهر نسبت به همسر خود در همۀ امور از دیگران سزاوارتر است.
اگر نزد میّت مسلمان هیچ مرد مسلمان یا هیچ زن مسلمان مَحرَمی نباشد، جایز است که کافر او را غسل دهد. همچنین جایز است زن کافر، زن مسلمانی را که نزد او زن مسلمان یا مرد مسلمان محرمی وجود نداشته باشد غسل دهد.
اگر زن مسلمانی موجود نباشد، مرد باید زنان محرَم خود را به همراه لباس غسل دهد و صورت و دستها تا مچ و پاها را تا مچ باز کند. همچنین زن، هنگام غسل دادن مردانِ محرم خود، تنها بالای ناف و پایین زانوهای میّت را میتواند آشکار کند.
مرد نمیتواند زن نامحرم را غسل دهد، مگر اینکه سن میّت زیر سه سال باشد و زن نامحرم نیز نمیتواند مرد را غسل دهد مگر اینکه عمر میّت زیر پنج سال باشد؛ که در این دو حالت میتوان هنگام غسل، تمام بدن میّت را آشکار کرد.
هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند حتی اگر به حق اعتقاد قلبی نداشته نباشد غسل دادنش جایز است، بهجز خوارج،([84]) غُلات([85])و نواصب.([86]) شهیدی که در محضر امام و در میدان جنگ کشته شود، غسل و کفن داده نمیشود؛ اما باید بر او نماز خواند.([87]) همچنین کسی که کشتن او واجب است([88] ) قبل از کشته شدنش به او دستور غسل کردن داده شود و دیگر بعد از مرگ غسل داده نمیشود.
هنگامیکه بخشی از جسد یک میّت پیدا شود اگر سینۀ او در آن باشد یا اینکه فقط سینۀ میّت پیدا شده باشد، باید غسل داده شود، کفن گردد و بر آن نماز گزارده و دفن گردد. اگر اینگونه نبود ولی در آن استخوان باشد، باید اجزای یافت شده را غسل داد و آن را در پارچهای پیچید و دفن کرد. همین حکم در مورد جنین سقط شده، اگر روح در او حلول کرده باشد یا اینکه چهار ماه یا بیشتر داشته باشد([89]) نیز برقرار است.
اما اگر عضو یافتشده استخوان نداشت، فقط در پارچهای پیچیده و دفن گردد؛ این حکم برای جنین سقط شده اگر روح در آن حلول نکرده باشد نیز جاری است.
اگر مرد مسلمانی بمیرد و مرد مسلمان یا مرد کافر و یا زنی از محارمش نزد او نباشد، زن کافر نباید به او نزدیک شود و زن مسلمان نامحرم نیز فقط میتواند بر قسمت بالای ناف و زیر زانوهای میّت از پسِ لباس آب بریزد، سپس او را با کافور حُنوط کرده،([90]) دفن نماید.
اما اگر زن مسلمان بمیرد، مرد مسلمانِ نامحرم تنها روی صورت و دو دست او تا مچ و دو پای او تا مچ آب میریزد و با کافور حنوط میکند و دفن مینماید.
واجبات غسل میّت:
در ابتدا باید هرگونه نجاست از بدن میّت زدوده شود، سپس میّت با آبِ مخلوط با سِدر غسل داده شود؛ یعنی از سر میّت آغاز نمایند بعد سمت راست و سپس سمت چپ بدن میّت را بشویند.([91]) کمترین مقدار سدر که در آب مخلوط میشود بهقدری است که بتوان به آن آب سدر گفت؛ بعدازآن باید با آبِ مخلوط با کافور،([92]) میّت را به همان کیفیت غسل داد. در مرتبۀ سوم با آب معمولی -همانطور که برای جنابت غسل میشود- باید میّت را غسل داد.
وضو دادن میّت مستحب است و واجب نیست. جایز نیست هیچیک از غسلهای مذکور کم شود، مگر اینکه ضرورتی وجود داشته باشد.([93]) درصورتیکه سدر و کافور موجود نباشد، میّت را یک بار با آب معمولی غسل میدهند، ولی سه بار غسل دادن میّت بهتر است.
اگر به دلیلی مانند سوختگی یا بیماری آبله و... احتمال داده شود که پوست مُرده هنگام غسل متلاشی شود، باید مانند زندۀ ناتوان از وضو و غسل، او را با خاک تیمّم داد.
مستحبات غسل میّت: مستحب است که میّت را روی تختۀ چوبی([94]) رو به قبله و در سایه غسل دهند. برای آب غسل میّت گودالی حفر کنند. فرستادن آب غسل به چاه توالت مکروه است، اما فرستادنش به فاضلاب اشکالی ندارد. شکافتن لباس و خارج کردن آن از قسمت پایین بدن و ستر عورت میّت و نرم کردن انگشتانش نیز مستحب است؛ همچنین مستحب است قبل از غسل، سر میّت را با کف سدر،([95]) و فرج میّت با سدر و اشنان (نوعی گیاه) یا صابون بدون عطر شسته شود و نیز مستحب است دستانش را قبل از غسل بشویند.
مستحب است غسل را از نیمۀ راستِ سر شروع نماید و هر عضو را در هر غسل سه بار بشوید. در دو غسل اول سه بار بر شکم میّت دست کشیده شود، مگر اینکه مُرده، زن باردار باشد.
غسل دهنده در سمت راست میّت قرار بگیرد و با هر بار غسل دادن دستهای خود را بشوید، سپس بدن میّت را بعد از اتمام غسل با پارچهای خشک کند.
مکروه است:
هنگام غسل، میّت را میان پاهای خود قرار دهد، یا او را بنشاند؛ همچنین چیدن ناخن و شانهکردن موی سر میّت، و اینکه شخص مخالف را غسل دهد، اما اگر مجبور شد به شیوۀ آنان غسل دهد.
سوم: کفن کردن میّت
واجب است میّت در سه قطعه پارچه کفن شود. مِئزَر،([96]) قمیص([97]) و إزار.([98]) در صورت اضطرار، یک قطعه کفایت میکند. کفن کردن میّت با حریر جایز نیست.
واجب است بر مساجد (مواضع هفتگانۀ سجود) میّت بهقدر امکان کافور مالیده شود، مگر اینکه میّت مُحرِم (در احرام حج) باشد که در این صورت نباید کافور بر بدن او مالید. کمترین مقدار کافور، یک درهم است و بهتر آن است که چهار درهم باشد و کاملترین مقدار کافور سیزده و یکسوم درهم است.
در هنگام ضرورت، میّت بدون کافور دفن میگردد و استعمال بوی خوش جز با کافور یا ذریره (گیاهی خوشبو) جایز نیست.
مستحبات کفن کردن:
مستحب است غسل دهندۀ میّت قبل از کفن کردن، غسل کند یا وضو بگیرد.
به کفن مَرد، یک حبرۀ عبری (نوعی پارچه یمانی بلند که میّت را کاملاً میپوشاند) که زربافت نباشد اضافه نماید، همچنین پارچهای برای بستن رانها که طول آن سه ذراع و نیم([99]) و عرض آن تقریباً یک وجب باشد، قرار دهد و دو طرف آن را محکم از بالای مثانه ببندد و بعد از قرار دادن مقداری پنبه میان باسن میت، مابقی پارچه را دور رانهای او محکم بپیچد، و اگر احتمال خروج چیزی از مقعد میّت را میدهد میتواند در مقعد او نیز مقداری پنبه قرار دهد.
میتوان پارچهای را بهعنوان سربند و عمامه به کفن مَرد افزود بهگونهای که پارچه را دور سر بپیچند، بعد دو طرف آن را از زیر چانه رد کرده و روی سینه قرار دهند.
میتوان به کفن زن، پارچهای برای بستن پستانهایش و یک پارچۀ بزرگ سرتاسری اضافه کرد و بهجای عمامه نیز میتوان برای زن روبند اضافه کرد.
مستحب است که کفن از پنبه باشد، و روی حبره و قمیص (پیراهن) و لفافه (که دور میّت پیچیده میشود) ذریره (گیاه معطر) ریخته شود. حبره روی لفافه و قمیص زیر آن باشد، و نوشتن نام میّت و اینکه او به شهادتین اقرار کرده بر روی حبره و قمیص و اِزار (قطعه بالایی کفن) و قرار دادن دو ساقۀ نخل همراه او مستحب است. اگر نام ائمه و مهدیین(ع) و تعدادشان را از ابتدا تا انتها بنویسد خوب است و صاحبش که بهواسطۀ او مسلمان به شمار میآید و از اهل جاهلیت نیست را ذکر کند، و این نوشتهها با تربت حسین(ع) و در صورت موجود نبودن آن با انگشت انجام شود.([100]) در صورت نداشتن حبره، از پارچۀ دیگری استفاده شود. برای بستن کفن از خود کفن، ریسمان و بند درست کنند. نباید بندهای کفن (هنگام بستن) با آب دهان آغشته شود. همراه میّت دو شاخۀ نخل و اگر نبود از درخت سدر و اگر نبود دو شاخۀ متفاوت (یعنی یکی سدر و دیگری نخل) و اگر نبود از درخت سبز دیگری قرار دهند؛ به این صورت که در سمت راست مُرده، شاخه را به تَرقوّه بچسباند، طوری که با پوست بدن میّت تماس داشته باشد و دیگری را در سمت چپ بین پیراهن و ازار (قطعه بالایی کفن) قرار دهد. مستحب است که کافور را با دست خُرد کنند و باقیماندۀ کافور از محل سجدههایش بعد از حنوط را بر سینۀ میّت قرار دهد. مستحب است قسمت چپ لفافه را به طرف راست و سمت راستش را به طرف چپ بپیچند.
مکروه است:
که کفن از کتان باشد، و اینکه برای کفنهای آماده، آستین درست شود.([101]) و یا با رنگ مشکی چیزی روی کفن بنویسد و اینکه در گوش و چشم مرده کافور بریزد.
مسائل سهگانه:
اول: اگر از میّت بعد از غسل و کفن نجاستی خارج شود، اگر با بدن یا کفن تماس یافت باید با آب شسته شود، و اگر بعد از گذاشتن میّت در قبر از او نجاست خارج شود کافی است همان قسمت نجس شده را بیرون آورد (و نیاز به شستن ندارد).
دوم: بهای کفن زن بر عهدۀ شوهر است حتی اگر زن اموالی داشته باشد؛ اما بیش از واجبات کفن بر مرد لازم نیست. بهای کفن مرد نیز باید از اصل مال او قبل از دادن بدهیها و وصیتهایش برداشته شود. اگر مرده مالی نداشته باشد که با آن کفن تهیه نماید نمیتوان او را بهصورت عریان دفن کرد و بر مسلمانان واجب است تا برای او کفن تهیه کنند و مستحب است که سدر و کافور و سایر چیزهایی که نیاز دارد را نیز آنان تهیه کنند.
سوم: اگر مو یا چیزی از بدن میّت بیفتد واجب است که همراه میّت در کفن گذارده شود.
چهارم: در احکام دفن کردن و در خاک قرار دادن([102])
این کار مقدماتی دارد که همه مستحب هستند:
تشییعکنندگان پشت جنازه یا در کنار آن حرکت کنند؛ و چهار فرد، میت را حمل کنند؛ بهگونهای که ابتدا، سمت راست جلوی جنازه را بگیرند؛ سپس از پشتش، به سوی چپ برود. سایر مؤمنان را از مرگ مؤمن با خبر کنند و کسی که جنازه را میبیند بگوید: «الحَمدُ لِلّه الّذی لَم یجعَلنی مِن السّواد المُختَرم»؛ (سپاس خداوند را که مرا جزو سیاهی نابودشده قرار نداد). میّتِ مرد را هنگام رسیدن به قبر، سمت پایین پای قبر بر زمین بگذارند و زن را در جانب قبله بگذارند و جنازه را در سه مرحله وارد قبر کنند. مرد را از سمت سر وارد قبر کنند و زن را از عرض بدن، و کسی که جنازه را در قبر قرار میدهد پابرهنه و سربرهنه باشد و دکمههایش را باز کند.
مکروه است که این کار را یکی از نزدیکان میّت انجام دهد مگر اینکه مرده زن باشد که همسر یا یکی از محارم او جنازهاش را وارد قبر میکند. مستحب است هنگام گذاشتن میّت در قبر دعا کند.
دفن کردن دارای واجبات و مستحباتی میباشد.
واجبات تدفین:
میّت را در صورت امکان در زمین خاک کنند. اگر در دریا بود و نمیشد او را به خشکی رساند یا باید مرده را سنگین کرد و یا او را در ظرفی مناسب و سنگین (که روی آب نمیایستد) گذاشت و آن را به دریا انداخت. میّت را رو به قبله و بر پهلوی راست بخواباند، مگر اینکه میّت زنی غیرمسلمان باشد که از مسلمانی باردار شده باشد و بمیرد که باید پشت به قبله در قبر گذارده شود.([103])
مستحبات تدفین:
مستحب است که عمق قبر بهاندازۀ قد یک انسان یا تا شانۀ او باشد، و برای قبر از جانب قبله لحد قرار دهد. گرههای کفن را از طرف سر و پاهایش باز کند، و همراه با او مقداری از تربت امام حسین(ع) قرار دهد، و او را تلقین دهد و برایش دعا کند،([104]) سپس روی لحد میّت را با خشت گِلی ببندد و گل بگیرد. از سمت پاهای میّت از قبر خارج شود و حاضرین درحالیکه با پشت دستها خاک را در قبر میریزند، بگویند: «إنا لله وإنا إلیه راجعون». قبر را به ارتفاع چهار انگشت از سطح زمین بالا بیاورند([105]) و خاک اطراف قبر را بهصورت چهارگوش در بیاورند، و از سمت سر میّت شروع به آب ریختن کنند و دور تا دور قبر را آب بریزند و اگر چیزی از آب باقی ماند بر وسط قبر بریزند. دست بر قبر بگذارند و بر مرده طلب رحمت کنند و ولیّ میّت بعد از رفتن مردم از کنار قبر با بلندترین صدا دوباره او را تلقین دهد.
«تعزیه» (تسلیت گفتن) مستحب است و چه قبل از تدفین و چه بعدازآن جایز است؛ و کمترین مقدار آن این است که صاحب عزا او را ببیند.([106])
مکروه است: که قبر را با ساج (چوب) فرش کنند مگر در صورت ضرورت. نزدیکان میّت هنگام دفن، خاک را بر جنازه بریزند. تجدید بنای قبر و گچکاری و دفن دو مرده (بهصورت طبقاتی) در یک قبر و منتقل کردن مرده از شهری به شهر دیگر مکروه است مگر به یکی از مشاهد مشرفه. تکیه کردن یا عبور از روی قبر نیز مکروه است.
پنجم: ملحقات تدفین
چهار مسئله:
اول: نبش قبر و منتقل کردن میّت بعد از دفن([107]) و گریبان چاک کردن در مرگ بر غیر از پدر و برادر جایز نیست.([108])
دوم: شهید با لباسهایش دفن میشود ولی پوستین و کفشهای او، چه به خون آغشته باشد و چه نباشد، باید از او جدا شود. فرقی نمیکند که شهید با آهن کشته شده باشد یا چیز دیگری.
سوم: کودک و دیوانه اگر شهید شوند حکم [شهید] بالغ عاقل را دارند.
چهارم: اگر جنین در شکم مادر بمیرد باید او را جدا و خارج نمود. اگر زن باردار بمیرد ولی جنین زنده باشد باید سمت چپ شکم زن را شکافت و بعد از خارج کردن جنین، محل شکاف دوخته شود.([109])
غسلهای مستحب: غسلهای مستحب که (از جملۀ آنها) سی غسل هستند:
هفده غسل برای زمانهای خاص است:
غسل روز جمعه:که وقت آن از طلوع فجر تا زوال خورشید (اذان ظهر) است([110])و هرچه به زوال نزدیکتر باشد بهتر است. میتوان به دلیل ترس از نداشتن آب، در روز پنجشنبه نیز این غسل را انجام داد و یا اینکه تا بعد از زوال جمعه انجام آن را به تأخیر انداخت و یا قضای آن شنبه بهجا آورده شود.([111])
شش غسل در ماه رمضان: شب اول و شب نیمۀ ماه و شب هفدهم و نوزدهم و بیستویکم و بیستوسوم ماه و شب عید فطر، روز عید فطر و قربان، روز عرفه، شب نیمۀ ماه رجب، روز بیستوهفتم ماه رجب، شب نیمۀ شعبان، روز عید غدیر، روز مباهله و روز تَروِیَه.([112])
هشت غسل که به دلیل انجام برخی از اعمال، مستحب میگردند: غسل احرام و غسل زیارت پیامبر(ص) و ائمه(ع)، غسل کسی که بخواهد نماز کسوف (و آیات) را قضا کند، درصورتیکه در انجام بهموقع آن کوتاهی کرده باشد، غسل توبه([113]) چه از گناه([114]) باشد چه از کفر، و غسل نماز حاجت، نماز استخاره و نماز طلب باران.
پنج غسل هم به دلیل حضور در مکانی خاص مستحب میشود: غسل وارد شدن به محدودۀ حرم، ورود به مسجدالحرام، کعبه، مدینه و مسجدالنبی(ص).
چهار مسئله:
اول: غسلی که به دلیل اعمال و مکانهای خاص مستحب میشود، بر آن دو عمل مقدم میباشد. غسلی که به دلیل زمان خاص مستحب میگردد، بعد از ورود در آنوقت انجام میشود.
دوم: اگر چند غسل مستحب با هم جمع شوند، تنها یک غسل بهقصد قربت کفایت میکند.
سوم و چهارم: کسی که از روی عمد برود تا به دار آویختهشدن کسی را ببیند، مستحب است بعد از سه روز غسل کند. غسل دادن نوزاد نیز مستحب است.
تمام این غسلها جایگزین وضو نیز هستند. بهتر است هنگام غسل و بعدازآن اسم خداوند را یاد کند و بگوید: «الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد الأئمّة و المهدیّین الطّیّبین الطّاهرین و طَهِّر قلبی مِن الشّکّ و الشّرک و الظُّلمة و الخبائث».
[79] - احتضار، غسل میّت، کفن کردن، نماز میّت و دفن کردن (مترجم)
[80]- یعنی اگر یک نفر این کار را انجام دهد، از بقیه ساقط میشود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 73)
3- لا إله إلّا اللّه الحلیمُ الکریم، لا إله إلّا الله العلیُّ العظیم، سبحان اللّه ربِّ السّماواتِ السَّبع و ربِّ الارضینَ السّبع و ما فیهِنّ و ما بینهُنّ و ربّ العرشِ العظیم و الحـَمدُ لِلّه ربّ العالَمین. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 73)
[82]- درصورتیکه علامتهای مرگ در او بهروشنی پدیدار بود، لازم نیست سه روز صبر کنند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 73)
2- البته این در صورتی است که در طبقه ارث با هم برابر باشند، اما در غیر این صورت اگر زنی از نظر طبقۀ ارث به میّت نزدیکتر بود، از مردی که طبقهاش دورتر است، سزاوارتر خواهد بود؛ مانند اینکه وارثان میّت، دختر و برادرش باشند که در این صورت دختر مقدم است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 74)
[84]- خوارج نهروان و کسانی که شبیه آنان هستند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 21)
[85]- آنان که به الوهیت مطلق یکی از مخلوقات معتقد هستند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 21)
[86]- کسانی که چه با ائمه و چه با مهدیین (ع) و چه شیعیان آنها دشمنی نمایند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 21)
[87]- و همچنین لمس بدن سرد او نیاز به غسل مس میّت ندارد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 75)
[88] - مانند کسی که باید بر او حد، جاری شده و کشته شود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 75)
[89] - یعنی غسل داده شده، در پارچهای پیچیده و دفن میشود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت ص 76)
[90]- واجب است به مواضع هفتگانه سجدۀ میّت (پیشانی و کف دستها و سر زانوها و نوک دو انگشت شست پا)، به هراندازه که ممکن است، کافور بمالد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 78)
[91] - ترتیب بین سمت چپ و راست بدن واجب نیست. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 76)
[92]- کمترین مقدار کافوری که در آب مخلوط میشود نیز بهقدری است که بتوان به آن آب کافور گفت. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 78)
[93]- مانند زمانی که آب موجود نداشته باشد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 77)
[94]- چوبی که از درخت ساج گرفته میشود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 77)
[95]- کفی که هنگام مخلوط کردن آب و سدر روی آن جمع میشود و میایستد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت ص: 77)
1- یک قطعه برای دور عورت از ناف تا زانو. (مترجم)
2- یک قطعه برای پوشاندن تن. (مترجم)
3- یک قطعه برای کل بدن. (مترجم)
[99]- ذراع: طول آرنج تا نوک انگشت دست. (مترجم)
[100]- و نوشتن دعای جوشن بر کفن با زعفران مستحب است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 79)
-[101] این کراهت مختص کفنی است که تازه برای او درست کردهاند و اگر مثلاً او را در لباس خودش که دارای آستین است کفن کنند کراهت ندارد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 80)
[102]- چهارمین واجب، نماز میّت است که در کتاب نماز توضیح داده میشود. (مترجم)
1- تا جنین رو به قبله قرار گیرد. (مترجم)
2- امام صادق (ع) فرمودند: هنگامیکه میت را در قبر قرار دادی بگو: بسمالله و فی سبیل الله و علی ملّة رسول الله؛ و آیتالکرسی را بخوان و با دستت به شانۀ راست او بزن و بگو، ای فلانی بگو رَضیتُ بالله ربّاً و بِالإسلامِ دیناً و بِمُحمّدٍ رسولاً و بِعَلیٍّ إماماً و امام زمانش را نام ببر. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 86)
[105]- بلند کردن ارتفاع قبر بیش از این مقدار مکروه است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 86)
-[106] پوشیدن لباس سیاه اشکالی ندارد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 87)
2- تشریح جنازه میّت حرام است مگر اینکه شک داشته باشند که دارای بیماری بوده است که مؤمنین را تهدید میکند. تشریح جنازه برای آموزش، بدون اجازه پیشین از میت، حرام است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 87)
[108]- نوحه و لطمه زدن اشکالی ندارد و قرمز شدن سینه یا صورت به سبب آن اگر دارای ضررِ اذیتکننده نباشد اشکالی ندارد، اما بعضی از افعال خاص مانند اینکه مرد در مرگ پسر یا زنش پیراهنش را پاره کند، و اینکه زن، صورتش را ناخن بکشد و موهایش را بکند اشکال دارد و کسی که آنها را انجام دهد باید کفّاره بدهد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 88)
[109]- اهدای عضو از انسان زنده به انسان زنده جایز است ولی فروش آن حرام است. همچنین اهدای عضو از مُرده به زنده با اجازۀ ولیّ میت مؤمن (اگر پدر یا مادر یا پسر یا دختر میّت باشد) جایز است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 89)
2- زن حائض نیز میتواند این غسل را انجام دهد و از ثواب آن مانند ذکر خدا بهره ببرد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 90)
2- تمام غسلهای مستحبی از وضو کفایت میکنند، حتی غسل جمعهای که پیش از وقت و یا بعدازآن در روز شنبه انجام شود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 90)
[112]- هشتم ذیحجه (مترجم)
[113]- البته بر هرکس که به حق ایمان میآورد واجب است که به نیت توبه، غسل نماید. در بقیۀ موارد، غسل توبه مستحب است. کسی که در حال حیض ایمان میآورد میتواند در همان حال غسل کند، هرچند اگر بعد از پاک شدن، غسل را تکرار کند یا اینکه همراه با غسل حیض آن را نیز در نیت داشته باشد بهتر است. اگر کسی ایمان بیاورد و غسل توبه را بهجا نیاورده باشد، عباداتش صحیح است ولی واجب است آن را بهجا آورد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 91)
2- فسق. (مترجم)