جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامکتاب طلاق
مبحث آن در سه مطلب است: ارکان، اقسام و پیوستهای طلاق.
ارکان طلاق چهار مورد است:
رکن اول: طلاق دهنده
که باید دارای شروط چهارگانه باشد:
شرط اول: بلوغ
سخن کودک پیش از بلوغش معتبر نیست و اگر ولیّ او به جایش طلاق را جاری کند، صحیح نیست، و اگر هنگامی که به بلوغ میرسد ناقص العقل باشد، ولیّ او براساس مصلحت طلاق را جاری میکند.
شرط دوم: عقل
طلاق دادن توسط دیوانه صحیح نیست؛ همینطور توسط مست، و کسی که به دلیل بیهوشی یا خوردن داروهای خوابآور عقلش ضایع شده باشد؛ چرا که به این ترتیب مقصود و نیت (از طلاق) محقق نمیشود. ولیّ نمیتواند از طرف شخص مست طلاق بدهد، غالباً این عذر او از بین میرود و شخص مست مانند کسی است که خوابیده است؛ اما ولیّ دیوانه میتواند به جای او طلاق بدهد، و اگر ولیّ نداشته باشد، امام یا کسی که امام او را برای این کار قرار داده است طلاق را جاری مینماید.
شرط سوم: اختیار
طلاق دادن توسط کسی که او را مجبور به این کار کردهاند صحیح نیست، و اجبار تنها با وجود این سه مورد محقق میشود:
۱- کسی که مجبور میکند توانایی انجام کاری که تهدید کرده است را داشته باشد.
۲- گمان نزدیک به یقین داشته باشد که در صورت سرپیچی، تهدیدی که کرده است را عملی میکند.
۳- آن چیزی که به وسیلهاش شخص را تهدید کرده است برای شخصِ اجبار شونده ضرر داشته باشد (آسیب به جان خودش یا کسانی که همانند خودش هستند، مثل پدر و فرزند) و فرقی نمیکند که این آسیب، قتل یا جراحت یا فحاشی یا کتک زدن باشد، و این ضرر و اهانت بر حسب جایگاه و منزلت اجبار شونده متفاوت است، و اجبار با ضرر و آسیب اندک محقق نمیگردد.
شرط چهارم: قصد و نیت
وجود قصد همراه با به کار بردن لفظ صریح در صحت طلاق، شرط است. اگر لفظ را بدون قصد و نیت طلاق ذکر کند (مانند کسی که از روی خطا و اشتباه آن لفظ را بگوید و یا کسی که در خواب آن را میگوید) طلاق واقع نمیگردد. اگر فراموش کند که دارای همسر است و بگوید: «نِسائی طوالق» یا «زَوجَتی طالق» (یعنی همسر یا همسرانم را طلاق دادم) سپس به یادش بیاید که دارای همسر است طلاق واقع نمیشود. اگر صیغۀ طلاق را به کار برده، بعد بگوید قصد طلاق دادن نداشتم، بنا بر ظاهر از او پذیرفته میشود و بنا بر باطن (نزد خداوند) جزا داده میشود، حتی اگر آشکار کردن نیتش را (بیان اینکه قصد طلاق نداشته است) تا پیش از اتمام عدّه به تأخیر بیندازد، چرا که او از قصد و نیتش خبر میدهد. وکیل شدن در طلاق از طرف کسی که نزد همسرش حضور دارد و یا ندارد جایز است، و جایز است که زنش را در طلاق دادن خودش وکیل کند.
نکته: اگر مرد (زنش را در طلاق دادن وکیل کند و) بگوید: «خودت را سه بار طلاق بده» و زن یک بار طلاق دهد، یا اگر بگوید: «یک بار طلاق بده» و او سه بار طلاق دهد، (در هر دو صورت) طلاق یک بار واقع میشود.