جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام۵- طواف
شامل سه سرفصل است:
اول: مقدمات
شامل مقدمات واجب و مقدمات مستحب است.
مقدمات واجب: طهارت، پاک کردن نجاست از لباس و بدن و اینکه ختنه شده باشد (این مورد برای زنان شرط نیست).
مقدمات مستحب: هشت مورد هستند: غسلکردن برای ورود به مکه و اگر عذری [که مانع از غسل کردن است] داشته باشد پس از ورود غسل کند، بهتر است از چاه میمون یا از «فخ»([106]) غسل نماید، وگرنه در منزل خود غسل کند. جویدن اِذخِر([107])، وارد شدن به مکه با پای برهنه و با آرامش و سنگینی از سمت بالای آن، غسل کردن برای ورود به مسجدالحرام، وارد شدن به مسجدالحرام از باب بنیشیبه برای اینکه هبل را زیر پای خود لگدکوب کند،([108]) البته در حال حاضر باب بنیشیبه وجود ندارد زیرا وهابیهای ناصبی آثار آن را از بین بردهاند؛ پسازآن ایستادن کنار درب (باب بنیشیبه) و سلامدادن به پیامبر (ص) و خواندن دعاهای مأثوره.([109])
دوم: چگونگی طواف
شامل واجبات و مستحبات است.
واجبات طواف:
هفت مورد است:
۱- نیت.
۲- آغازکردن طواف از روبهروی حجرالاسود و به پایان رساندن طواف تا همانجا.
۳- هنگام طواف سمت چپ بدنش بهسوی کعبه باشد.
۴- هنگام طواف خارج از حِجر حرکت کند.([110])
۵- هفت شوط (دور) را کامل کند.
۶- بین خانۀ کعبه و مقام ابراهیم طواف کند.([111])
۷- اگر روی پایههای کعبه یا دیوار حِجر اسماعیل حرکت کند صحیح نیست.
از ملزمات طواف، دو رکعت نماز طواف است که واجب است بعد از طوافِ واجب بهجا آورده شود و اگر فراموش کند باید بازگردد و اگر مشقت داشت هرجا که یادش آمد بهجا آورد و اگر از دنیا رفت باید ولیاش بهجای او قضا نماید.
مسائل ششگانه:
اول: بیش از هفت دور طوافکردن در طوافِ واجب ممنوع و در طواف مستحب مکروه است.
دوم: طهارت (وضوداشتن) در طوافِ واجب شرط است اما برای طوافِ مستحب لازم نیست، بهطوریکه جایز است طواف مستحبی را بدون طهارت آغاز کند هرچند با طهارت بودن بهتر است.
سوم: واجب است دو رکعت نماز طواف را در جایی که در حال حاضر مقام ابراهیم (ع) قرار دارد بخواند (و جایز نیست در جای دیگری بخواند) و اگر ازدحام جمعیت مانعش شد، پشتِ مقام یا در یکی از دو طرف آن نمازِ طواف را بهجا آورد.
چهارم: اگر کسی بداند لباسش نجس است و با همان لباس طواف نماید، طوافش صحیح نیست و اگر نداند و در حین طواف بفهمد، نجاست را برطرف نماید و طواف را به پایان برساند و اگر نداند و بعد از پایان طواف متوجه شد که لباسش نجس بوده طوافش صحیح است.
پنجم: دو رکعت نماز طوافِ واجب را در هر زمان که خواست میتواند بخواند.
ششم: کسی که طوافش را ناقص انجام داده است اگر بیش از نصف کل طواف را انجام داده باشد([112]) بازگشته، آن را کامل کند و اگر به خانهاش برگشته بود کسی را مأمور کند تا از طرف او نقص طوافش را کامل نماید و اگر اینگونه نبود دوباره طواف کند. حکم کسی که طواف واجبش را به دلیل ورود به خانۀ کعبه و یا جهت تلاش برای [رسیدن به] نیازش قطع نموده باشد به همین صورت است. اگر در اثنای طوافش بیمار شود و اگر بیماریاش ادامه یافت بهطوریکه نتوانست طواف کند از طرف او طواف را بهجا آورند. اگر در طواف واجب، حدثی از او سر بزند نیز حکمش همین است. اگر سعی صفا و مروه را شروع نماید و به یاد آورد که طوافش را تمام نکرده است، اگر بیش از نصف کل طواف را انجام داده باشد بازگردد و آن را کامل کند، سپس به محل صفا و مروه رفته، سعیاش را تمام کند.
مستحبات طواف:
پانزده مورد:
توقف نزد حجرالأسود، حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر و خاندانش (ع)، بالابردن دستها برای دعا، دستکشیدن روی حجر و بوسیدن آن، اگر نتوانست ببوسد بر آن دست بکشد و دستش را ببوسد و اگر دستش بریده بود با موضع قطعشدۀ دستش آن را لمس کند. اگر دست نداشت فقط به اشاره اکتفا کند و مستحب است بگوید: «هذه أمانتي أديتها، وميثاقي تعاهدته، لتشهد لي بالموافاة. اللهم تصديقاً بكتابك ... تا آخر دعا».([113])
همچنین مستحب است هنگام طواف با آرامش و سنگینی و با میانهروی گام بردارد، دعا بخواند و ذکر خدا بگوید و این دعا را بخواند: «اللهم إني أسألك باسمك الذي يمشي به على طلل الماء ... تا آخر دعا»([114]).
اینکه در شوط هفتم به مستجار([115]) بچسبد، دو دستش را بر دیوار بگشاید، شکم و گونهاش را به آن بچسباند و دعاهایی که از معصومین (ع) وارد شده است را بخواند. اگر از مستجار به سمت رکن یمانی گذشته بود برنگردد. مستحب است خود را به تمام رکنهای کعبه بچسباند و چسبیدن به رکنی که در آن حجرالأسود وجود دارد و رکن یمانی، تأکید بیشتری نسبت به ارکان دیگر دارد.
مستحب است سیصدوشصت طواف انجام دهد و اگر نتوانست سیصدوشصت دور و شوطهای اضافی به طواف آخر ملحق میشود و کراهت دور زدن بیش از هفت دور بهاینترتیب از بین میرود. مستحب است در دو رکعت نماز طواف در رکعت اول «حمد» و «قل هو الله احد» و در رکعت دوم «حمد» و «قل يا أيها الكافرون» را بخواند. مستحب است کسی که سهواً بیش از هفت دور زده، آن را به چهارده دور برساند و دو رکعت نماز طواف برای هفت دور اول بخواند، سپس سعی انجام دهد و بعد از اتمام آن، دو رکعت نماز طواف مستحبی بهجا آورد؛ همچنین مستحب است به خانۀ کعبه نزدیک شود.
هرگونه سخنگفتن در هنگام طواف بهجز خواندن دعا یا قرآن، مکروه است.
سوم: احكام طواف
دوازده مسئله:
اول: طواف یکی از ارکان حج است که اگر کسی عمداً آن را ترک کند حجش باطل است و هرکس از روی فراموشی آن را ترک نماید باید آن را قضا کند، حتی اگر پس از اتمام مناسک باشد؛ و اگر نتوانست برگردد برای آن نایب میگیرد. کسی که پس از بازگشت در تعداد شوطها شک کند توجهی به شک خود نکند و اگر در بین طواف شک کند و شکّش بر بیشتر بودن عدد باشد طوافش را قطع کند و وظیفۀ دیگری ندارد، ولی اگر شکش بر کمتر بودن عدد باشد [دو حالت دارد:] اگر طواف واجب باشد طواف را از سر بگیرد، ولی اگر طواف مستحب باشد بنا را بر عدد کمتر بگذارد.
دوم: کسی که از روی فراموشی بیش از هفت دور طواف کند و پیش از اینکه به رکن برسد یادش بیاید، طوافش را قطع نماید و وظیفۀ دیگری ندارد.
سوم: کسی که طواف کند و یادش بیاید طهارت ندارد، اگر طوافش واجب است باید دوباره طواف کند و اگر طواف مستحبی است نیاز به تکرار ندارد و اگر طواف واجب باشد نماز طواف واجب را دوباره بخواند و اگر طوافِ مستحبی بود، مستحب است نماز طواف را دوباره بخواند.
چهارم: هرکس طواف زیارت را تا زمانی که به نزد همسرش برگردد فراموش کند و با همسرش نزدیکی کند کفاره بر گردنش نیست و اگر پسازاینکه به یاد آورد باز هم نزدیکی نمود باید یک شتر (بهعنوان کفاره) قربانی کند و برای طواف به مکه بازگردد. اگر طواف نسا را فراموش کرد میتواند نایب بگیرد و اگر از دنیا رفت واجب است ولیّ او از طرفش قضا نماید.
پنجم: کسی که طواف انجام داده، میتواند سعی صفا و مروه را تا فردای آن روز به تأخیر بیندازد، اما درصورتیکه توانش را داشته باشد تأخیر بیش از این جایز نیست.
ششم: کسی که حج تمتّع بهجا میآورد باید طواف و سعی صفا و مروه را تا بعد از وقوف در عرفات و مشعر و انجام مناسک روز عید قربان به تأخیر اندازد و فقط بیمار، زنی که میترسد حیض شود و پیر ناتوان میتوانند طواف و سعی را زودتر انجام دهند. کسی که حج قران و افراد بهجا میآورد نیز میتواند طواف و سعیاش را زودتر انجام دهد، هرچند که مکروه است.
هفتم: کسی که حج بهجا میآورد (چه تمتّع و چه غیر آن) جایز نیست در حال اختیار، طواف نسا را قبل از سعی انجام دهد، اما در حالت ضرورت و ترس از حیضشدن جایز است.
هشتم: کسی که از روی فراموشی طواف نسا را پیش از سعی انجام دهد از او پذیرفته است، ولی اگر از روی عمد چنین کند کفایت نمیکند.
نهم: جایز نیست مَرد در حال طواف (چه طواف عمره و چه طواف حج) سر خود را بپوشاند.
دهم: اگر مردی نذر کند چهاردستوپا طواف نماید واجب است نذرش را به همین شکل ادا کند، اما اگر زنی چنین نذری کند باید دو طواف روی دو پا (و نه روی چهاردستوپا) بهجا آورد.
یازدهم: اشکالی ندارد که مرد در شمردن تعداد دورهای طواف به دیگری اعتماد کند و اگر همگی آنها به شک افتادند طبق احکامی که در این مورد گفته شد عمل کنند.
دوازدهم: طواف نسا در حج واجب و عمرۀ مفرده (نه عمرۀ تمتّع) واجب است و این مورد برای زنان، مردان، کودکان و افراد خنثی لازم است.
[106]- مکانی در یکفرسخی مکه برای کسی که از سمت مدینه به مکه وارد میشود. (مترجم)
[107]- یک نوع سبزی معطر که برای خوشبو شدن دهان جویده میشود و در فارسی به آن «کوم» گفته میشود. (مترجم)
[108]- زیرا بنابرآنچه در روایات آمده است، بت هبل پس از سقوط از بام کعبه به دست حضرت علی (ع) کنار باب بنیشیبه به سمت مسجد دفن گردیده است که با ورود از این در، بت یادشده لگدمال میشود. (مترجم)
[109]- دعاهای نقلشده از آل محمد (ع).(مترجم)
[110]- یعنی حجر اسماعیل در درون دایرۀ طواف قرار گیرد. (مترجم)
[111]- شعاع حرکتش بیشتر از فاصلۀ بین کعبه و مقام ابراهیم(ع) نباشد. (مترجم)
[112]- مثلاً چهار شوط (دور) انجام داده باشد. (مترجم)
[113]- (هذه أَمانَتِی أَدَّیْتُها، وَ مِیثاقِی تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِی بِالْمُوافاة، اَللَّهُمَّ تَصْدِیقاً بِکِتابِکَ، وَ عَلی سُنَّةِ نَبِیّـِک، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللهِ وَ کَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ، وَ بِاللاَّتِ وَ الْعُزّی، وَ عِبادَةِ الشَّیْطانِ وَ عِبادَةِ کُلِّ نِدٍّ یُدْعَی مِنْ دُونِ اللَّه)؛ (اَدای امانت کردم و به میثاقم وفا نمودم تا اینکه به وفای به عهد برایم گواهی دهی. پروردگارا! کتاب تو (قرآن) و سنت پیامبرت را تصدیق میکنم و گواهی میدهم جز خدای یکتا و بیهمتا معبودی نیست و بهراستی، محمد (ص) بنده و فرستادۀ اوست. به الله ایمان آوردم و به هر معبودی جز حق و به طاغوت و لات و عُزّی و به پرستش شیطان و پرستش هر آنچه همتای خدا خوانده میشود کفر میورزم). (مترجم)
[114]- امام صادق (ع) فرمود: بر گِرد خانۀ خدا هفت شوط طواف کن و در طواف بگو: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی یُمْشَی بِهِ عَلَی طَلَلِ الْمَاءِ کَمَا یُمْشَی بِهِ عَلَی جَدَدِ الاْرْضِ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُکَ، وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تَهْتَزُّ لَهُ أَقْدَامُ مَلاَئِکَتِکَ، وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ مُوسَی مِنْ جَانِبِ الطُّورِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ، وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّد(ص) مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ أَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ أَنْ تَفْعَلَ بِی... کَذَا وَ کَذَا مَا أَحْبَبْتَ مِنَ الدُّعَاءِ)؛ (خدایا! تو را به آن نامت میخوانم که با آن بر پشت دریاها راه میروند، همچنان که با آن راههای زمینی را طی میکنند و به آن نامی که عرش تو برای آن به لرزه درمیآید و به آن نامت که گامهای فرشتگانت برایش به لرزه میافتند. خدایا! تو را به آن نامت سوگند که موسی(ع) از سوی وادی طور تو را با آن صدا کرد و پاسخش دادی و محبتی از خویش بر او انداختی و به آن نامت میخوانم که با آن محمد (ص) را و گناه گذشته و آیندهاش را بخشیدی و نعمت خویش را بر او تمام کردی. از تو میخواهم... هر دعا و خواستهای که دوست داری بگو). (مترجم)
[115]- محلی در پشت درب کعبه، کمی مانده به رکن یمانی، مقابل ملتزم و در سوی دیگر کعبه. دیوار کنار رکن یمانی را «مستجار» مینامند. «جار» به معنای همسایه و «مستجار» به معنای پناهبردن به همجوار و بهصورت کلیتر «پناهبردن» است. این مکان نیز در اعتقاد مسلمانان از مکانهای پذیرفتهشدن دعاست. هنگامیکه خانۀ کعبه دو در داشت، درِ دیگر آن کنار مستجار بود که بسته شد. (مترجم)