این همان حقیقتی است که همه مؤمنان به روایات محمد و آل محمد (ع) به شکلی به آن اقرار دارند و لااقل هنگامیکه میگویند که امام، منتظر آماده شدن ۳۱۳ مرد است تا قیام کند، به این مطلب اقرار کردهاند و این بیان را پذیرفتهاند، اگرچه سابقاً و قبل از این بیان، معنای این سخن را نفهمیده باشند، بلکه هرکه میگوید گروهی برای یاری منجی برگزیده شدهاند (همانگونه که در انجیل آمده)([166]) به این موضوع اقرار دارد.
در نتیجه آن پرسش تکراری گذشته و حال و تلاش برای تنزیه و تطهیر استمرار مسیر غلط و انحرافی([170]) با گفتن اینکه "تکلیف و حال مردمان گذشته یا پیشینیان ما چه بوده" «احوال اقوامی که پیش از ما زیستهاند چگونه است و چگونه باید به دین عمل میکردند»، همگی مبتنی بر این مغالطه است که گمان میکنند مردمان گذشته هیچ تقصیری نداشتند و در نتیجه آن مسیری که در آن بودهاند همه حق و حقیقت مطلق بوده است، اما این سخن چنانکه بیان شد، درست نیست. این مسئله که در روایات آمده، یعنی اینکه فرج در گرو آماده شدن 313 مرد است، بیانگر همین انتظار امام مهدی (ع) است، یعنی این روایات بیان میکنند که فترت پیش از قیام قائم (ع) زمانی است که 313 شخص آماده برای استقبال مهدی (ع) در آن یافت نمیشود،([171]) یعنی قابلی و پذیرندهای برای خلیفه خدا در زمین و رسالت اصلاحی که او به دوش میکشد وجود ندارد و به همین سبب غیبت کبری پیش آمده است؛ و همچنانکه در روایت بیان شده حجت خدا از میان آنها به علت تقصیرشان گرفته شد،([172]) و آمدن مهدی اول به این عالم جسمانی تا زمان مهیا شدن قابل، به تأخیر افتاد.
این روایت به روشنی بیان می کند که زمان غیبت (و رفع امام مهدی (ع)) چیزی جز زمان فترت نیست؛ همچون زمان فترتی که پیش از بعثت رسول خدا، محمد (ص) وجود داشته است و عیسی در آن زمان، مرفوع بود؛ بلکه به وضوح بیان میدارد که آن مهدی که زمین را پر از عدل میکند، همان مهدی اول (ع) است که پس از فترتی از ائمه (ع) مبعوث میشود، چون امام مهدی محمد بن الحسن (ع) پس از فترتی از ائمه (ع) مبعوث نشد، بلکه بعثت و فرستادن و اعلام رسالتش مستقیماً بعد از شهادت پدرش امام حسن عسکری (ع) بوده است:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ الْخَزَّازِ عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ شُعَيْبٍ عَنْ ابوحمزه میگوید بر امام صادق (ع) وارد شدم و پرسیدم: (آیا شما صاحب این امر (یعنی قائم موعود) هستید؟ فرمود: نه. عرض کردم: پسر شماست؟ فرمود: نه. عرض کردم: پسر پسر شماست؟ فرمود: نه. عرض کردم: پسر پسر پسر شماست؟ فرمود: نه. عرض کردم: پس او کیست؟ فرمود: آنکه زمین را پر از عدل میکند همانطور که پر از ظلم و ستم شده، بر فترتی از ائمه (ع) میآید، همچنان که پیامبر (ص) بر فترتی از رسولان مبعوث شد)).([174]).
اما در رابطه با کسانیکه میگویند مهدی فقط همان کسی است که در آخرالزمان متولد میشود و اعتقادی به امام مهدی محمد بن الحسن (ع) و غیبت او ندارند، همان علت گذشته درباره آنها نیز صادق است، یعنی به آنها میگوییم که تأخیر ولادت مهدی موعود (ع) به آخرالزمان، سببش چیزی جز عدم وجود قابل در زمانهای گذشته نبوده است. اگر قابلی وجود داشت، خداوند آن مهدی را پیش از این در این عالم جسمانی خلق میکرد و او را میفرستاد تا عدل و قسط را منتشر کند و سنت رسول خدا (ص) را، همانطور که رسولالله (ص) بشارت داده بود از نو باز گرداند. بلکه حتی اگر وظیفه مهدی (ع) -علیرغم اینکه نزد همین اهل سنت نیز مهدی (ع) خلیفه خداست-([176]) را صرفاً اقامه خلافت راشده بدانند، باز هم همان علت گذشته جاری است، چون خلافت راشده نزد اهل سنت با خلافت علی (ع) یا حسن (ع) بیش از هزار سال قبل تمام شده است. پس اگر این امر همان گونه که بیان کردم مربوط به قابل نبوده، چرا ظهور خلیفه خدا مهدی (ع) این همه به تأخیر افتاده است؟!
از آنچه گذشت دانستیم:
به روشنی دریافتیم که فاصله بین رفع امام مهدی محمد بن الحسن (ع) و آمدن مهدی اول یا یمانی (ع)، زمان فترت محسوب میشود، همچنانکه زمان بین رفع عیسی (ع) و بعثت محمد (ص)([178]) فترت رسولان بوده است و علت فترت همانگونه که بیان کردم، عدم وجود قابل است، و به سبب شدت رحمت خداوند به مردم، آنها را منتظر امر و تصمیم خود رها کرده تا رحمتش شامل آنها شود.
همچنین به وضوح، علت غیبت بلکه حتی علت تأخیر و تعویق ولادت مهدی اول (ع) و خلقت او در این عالم جسمانی نیز روشن شد.
همچنین در آنچه بیان کردیم، پاسخ این شبهه که غیبت یا رفع حجت با وجود احتیاج مردم به او، مخالف عدل و حکمت الهی است همچنانکه وهابیت یا سلفیها ادعا میکنند، نیز بیان شد.
همچنین در مباحث گذشته معنای روایاتی که میگویند هر پرچمی قبل از قائم (ع) پرچم طاغوت است،([180]) نیز روشن شد، چون آنها پرچمهایی در زمان فترت پیش از ظهور هستند و در نتیجه حامل بخشی از باطل هستند، اگرچه بخشی از حق با آنها همراه شده باشد.
بنابراین امام مهدی (ع) به دلیل عدم وجود قابل، در حقیقت مُغیَّب (به غیبت فرستاده شده) و ترک شده است، امام باقر (ع) فرمود:
«(خداوند هنگامیکه دوست نداشته باشد ما اهل بیت همسایه و مجاور قومی باشیم، ما را از بین آنها میستاند)»،([182]).
بنابراین هیچ کس نمیتواند عدم وجود قابل در زمان غیبت یا پیش از قیام و اقامه عدل در زمین را انکار کند، زیرا حداقل قابلی که در روایات برای ظهور و قیام قائم (ع) ذکر شده همان 313 نفر میباشند؛ پس قابل در طول فترت غیبت وجود نداشته([184]) و امام مهدی (ع) مغیَّب بوده است، نه غایب.