جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامه- وبيَّن آل محمد (ص) وصفه الجسدي[125]:
هـ- آل محمد (ع) ویژگیهای جسمی او را بیان نمودند[126]:
71. النعماني: [3ـ حدثنا أبو سليمان أحمد بن هوذة، قال: حدثنا إبراهيم بن إسحاق النهاوندي، قال: حدثنا عبد الله بن حماد الأنصاري، قال: حدثنا عبد الله بن بكير، عن حمران بن أعين، قال: قلت لأبي جعفر الباقر (ع): جعلت فداك، إني قد دخلت المدينة وفي حقوي هميان فيه ألف دينار، وقد أعطيت الله عهداً أنني أنفقها ببابك ديناراً ديناراً، أو تجيبني فيما أسألك عنه. فقال: يا حمران، سل تجب، ولا تنفقن دنانيرك. فقلت: سألتك بقرابتك من رسول الله (ص) أنت صاحب هذا الأمر والقائم به ؟ قال: لا. قلت: فمن هو، بأبي أنت وأمي ؟ فقال: ذاك المشرب حمرة، الغائر العينين، المشرف الحاجبين، العريض ما بين المنكبين، برأسه حزاز، وبوجهه أثر، رحم الله موسى] الغيبة: ص٢٢٣.
71- نعمانی: حمران بن اعین میگوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: فدایتان شوم، من وارد مدینه شدم در حالی که کیسهی چرمینی به کمر دارم. در آن هزار دینار بود و با خدا عهد بَستم که آن را دینار دینار جلوی درِ شما انفاق کنم، یا این که پاسخ سؤال من را بدهی. فرمود: «ای حمران، سؤال کن تا پاسخت را دریافت کنی و دینارهای خود را انفاق نکن». (حمران میگوید) عرض کردم: از شما به جهت نزدیکیتان به رسول الله (ص) میپرسم، شما صاحب الأمر و قائم آن هستید؟ فرمود: «خیر»، عرض نمودم: پدر و مادرم به فدایتان، پس چه فردی است؟ فرمود: «او فردی است که سرخ و سفید است، چشمانی فرو رفته دارد، ابروانی پرپشت دارد، میان شانههایش پهن است، بر سر ایشان حَزاز (شوره) است، و در صورت ایشان نشانهای است؛ خدا موسی را بیامرزد». (غیبت: ص ٢٢٣)
72. الصفار: [56ـ حدثنا إبراهيم بن هاشم عن أبي عبد الله البرقي عن أحمد بن محمد بن أبي نصر وغيره عن أبي أيوب الحذاء عن أبي بصير عن أبي عبد الله (ع) قال قلت له: جعلت فداك إني أريد أن ألمس صدرك فقال: افعل، فمسست صدره ومناكبه، فقال: ولم يا أبا محمد، فقلت: جعلت فداك إني سمعت أباك وهو يقول: إن القائم واسع الصدر مسترسل المنكبين عريض ما بينهما، فقال: يا [أبا] محمد إنّ أبي لبس درع رسول الله (ص) وكانت تستخب] بصائر الدرجات: ٢٠٨ ـ ٢٠٩.
72- صفار: ابو بصیرمیگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایتان شوم، میخواهم سینهی شما را لمس کنم. فرمود: «بفرمایید». (ابوبصیر میگوید:) سینه و شانههایش را لمس نمودم. فرمود: «ای ابا محمد، چرا؟» عرض کردم: فدایتان شوم، من از پدرتان شنیدم که فرمودند: سینه و شانههای قائم (ع) فَراخ و گشاده است، و مابین شانههایش گشاده است. فرمود: «پدرم، زره رسول الله (ص) را میپوشید و اندازهی ایشان بود». (بصائر الدرجات:ص٢٠٨ و٢٠٩)
وبهذا ظهر أنّ المهدي الأول:
- اسمه: أحمد.
- نسبه: من آل محمد، ومن ولد رسول الله (ص) وعلي وفاطمة (عليهما السلام).
- مسكنه: البصرة.
- وصفه الجسدي: غائر العينين، مشرف الحاجبين، عريض ما بين المنكبين ... الخ.
- مبدأ حركته الالهية: المشرق، وهو قائد الرايات السود الممهدة للامام المهدي (ع).
- ألقابه: صاحب الأمر والقائم به واليماني الموعود.
- مقامه: خليفة من خلفاء الله وإمام من أئمة أهل البيت (ع).
وهي ذاتها الصفات التي رواها أهل السنة للمهدي الذي ينتظرون ولادته في آخر الزمان، وهذا بعض ما ورد في كتبهم:
به این ترتیب، روشن شد که مهدی اول:
- نامش: احمد.
- نَسَبش: از آل محمد (ع) و از فرزندان رسول الله (ص) وعلی (ع) و فاطمه (س).
- محل سکونتش: بصره.
- توصیف جسمیاش: چشمان فرورفته، ابروهای پرپشت، مابین شانههایش پهن.... الخ.
- آغاز حرکت الهی او: از مشرق و او فرماندهی پرچمهای سیاه امام مهدی (ع) است.
- لقبهای او: صاحب الأمر، قائم و یمانی موعود.
- مقام او: خلیفهای از خلفای الهی و امامی از امامان اهل بیت (ع).
و اینها، ویژگیهایی است که اهل سنت، برای مهدی (ع) همان فردی که در آخرالزمان منتظر تولد ایشان هستند ذکر کردند. بعضی از روایاتی که در کتابهای آنها آمده است:
[125]- واضح أنّ الامام المهدي (ع) شبيه جده رسول الله (ص) وكان أبيض اللون معتدل الطول أزج الحاجبين ... الخ مما ذكرته الروايات، وهي ليست الأوصاف المذكورة في هذه الروايات.
[126] - روشن است که امام مهدی (ع) شبیه جدشان، رسول الله (ص) هستند. رنگ (پوستشان) سفید است، و قدّ متوسطی دارند، ابروهای پرپشت.... الخ و مطالب دیگری که روایات ذکر نمودهاند، و این ویژگیهایی که در این روایات ذکرشده است، نمیباشند.