جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبخش دوم: احکام تولّد
آداب و سنتهای تولد و پیوستهایش:
آداب تولد:
واجب است هنگام وضع حمل تنها زنها نزد او باشند نه مردها، مگر در شرایط نبود زن، ولی حضور شوهر اشکالی ندارد، حتی اگر زنها باشند.
مستحبات ششگانۀ تولد: غسل دادن بچه، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، باز کردن کام بچه با آب فرات و تربت امام حسین و اگر آب فرات نبود با آب گوارای دیگری و اگر جز آب شور آب دیگری نبود در آن مقداری عسل یا خرما میریزند تا شیرین شود، سپس او را به یکی از نامهای نیکو نامگذاری کند و بهترین آنها نامهایی است که معنای بندگی خداوند سبحان و اسمهای پیامبران و امامان و مردان و زنان صالح را شامل باشند، برای او کنیه قرار دهد، و مستحب است نامگذاری در روز هفتم باشد، و اگر نامش محمد باشد مکروه است کنیهاش را ابو القاسم قرار دهد.
پیوستها: (سه مورد)
شامل: مستحبات روز هفتم، شیردادن و حضانت.
مستحبات روز هفتم که چهار مورد است: تراشیدن سر، ختنه، سوراخ کردن گوش و عقیقه.
- تراشیدن سر: سنت است که روز هفتم ـقبل از عقیقهـ سر او را بتراشند و به مقدار وزن موهایش طلا یا نقره صدقه بدهند، و مکروه است که بخشی از سر او را بتراشند و بخش دیگر را رها کنند، که این عمل، ناپسند است.
- ختنه: در روز هفتم مستحب است، و جایز است آن را به تأخیر بیندازد. اگر به بلوغ برسد و ختنه نشده باشد واجب است او خودش را ختنه کند، و ختنه کردن واجب است. اگر کافرِ ختنه نشده، مسلمان شود واجب است که ختنه کند؛ حتی اگر مسن باشد.
- عقیقه: مستحب است برای پسر، گوسفند نر و برای دختر گوسفنده ماده عقیقه کنند، و (عقیقه) جزو مستحبات است، و اگر قیمتش را صدقه بدهد سنت را به جا نیاورده است، و اگر توانایی این کار را ندارد صبر میکند تا بتواند و استحباب آن از بین نمیرود.
مستحب است: حیوانی که میخواهد عقیقه کند شرایط قربانی در حج([95]) را داشته باشد، و پا و ران گوسفند را به قابله بدهند، و اگر قابله نداشته باشد به مادر میدهند تا او صدقه بدهد. اگر فرزند عقیقه نشود، مستحب است بعد از بلوغ خودش عقیقه کند.
اگر بچه روز هفتم پیش از ظهر بمیرد، عقیقه ساقط میشود و اگر بعد از ظهر بمیرد، استحباب عقیقه از بین نمیرود.
مکروه است که والدین از آن بخورند و همچنین مکروه است استخوآنهایی که بر آنها راه میرود (دستها و پاها) را بشکنند، بلکه از مفصل جدا میکنند.
شیردادن: بر مادر واجب نیست به بچه شیر بدهد و میتواند برای شیر دادن به بچه اجرت بخواهد. اگر زن را طلاق بائن داده باشد میتواند او را برای شیر دادن اجیر کند. اگر بچه دارای مال نباشد بر پدر واجب است اجرت شیر دادن را بپردازد. مادر میتواند خودش یا شخص دیگری به او شیر دهد و اجرت را دریافت کند. مولا میتواند کنیزش را مجبور به شیر دادن کند.
پایان شیر دادن دو سالگی است و جایز است به بیست و یک ماه بسنده کند، و بهتر آن است که از (بیست و یک ماه) کمتر نباشد، و جایز است که یک یا دو ماه بیش از دو سال شیر بدهد.
بر پدر واجب نیست اجرت شیر دادن بیش از دو سال را بپردازد. اگر مادر برای شیر دادن همان مقداری را درخواست کند که دیگران درخواست میکنند، مادر برای شیر دادن به فرزندش اولویت دارد، اما اگر بیش از دیگران درخواست کرد مرد میتواند بچه را از او بگیرد و به دیگری بدهد. اگر زن غریبهای حاضر باشد مجانی به بچه شیر دهد و مادر نیز راضی شود مجانی به بچه شیر دهد مادر در شیر دادن به فرزندش اولویت دارد، و اگر مادر راضی نشود به بچه مجانی شیر دهد مرد میتواند بچه را به آن زن غریبه بدهد.
مستحب است که بچه از مادرش شیر بخورد؛ که بهتر همین است.
حضانت: مادر اگر آزاد و مسلمان باشد در مدت شیر دادن ـکه دو سال استـ برای حضانت بچۀ مسلمان نسبت به دیگران اولویت دارد، چه فرزند دختر باشد یا پسر. کنیز یا غیر مسلمان حق حضانت ندارد.
پس از پایان شیر دادن، اولویتِ حضانت فرزندِ پسر با پدر، و اولویت حضانت فرزند دختر تا هفت سالگی با مادر است و بعد از آن اولویت حضانت با پدر میباشد. اگر مادر ازدواج کند، حق حضانت از او گرفته میشود و به پدر میرسد، چه فرزند دختر باشد یا پسر، و اگر پدر بمیرد، مادر در حضانت بر وصی اولویت دارد.
همچنین اگر پدر غلام یا کافر باشد، زن آزاد مسلمان حتی اگر ازدواج کرده باشد برای حضانت اولویت دارد، و اگر مرد آزاد شود حکم آزاد را پیدا میکند.
اگر فرزند، پدر و مادر نداشته باشد، حضانت به پدربزرگ پدری میرسد، و اگر او هم نبود حضانت ـ به ترتیب ارثـ به نزدیکانش میرسد.([96])
ملحقات حضانت
سه مسئله است:
اول: هنگامی که مادر برای شیر دادن اجرتی بیش از دیگران درخواست کند مرد میتواند بچه را به دیگری بدهد ولی حق حضانت مادر از بین نمیرود.
دوم: هنگامی که بچه عاقل و بالغ شود، ولایت پدر و مادر از او ساقط میشود و او میتواند نزد هر کدام که بخواهد بماند.
سوم: هنگامی که زن ازدواج کند حقّ حضانتش از بین میرود و اگر طلاق رجعی داده شود، این حکم باقی است (و حق حضانت ندارد)، اما اگر طلاق بائن داده شود حق حضانتش باز میگردد.
[95]- مراجعه شود به کتاب حج. (مترجم)
[96]- در هر کدام از این مراتب اگر شخص مؤمن نباشد حضانت به نفر بعدی میرسد. (مترجم)