جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
طبق متون دینی، حضرت آدم پیامبر میباشد، حال اگر جسم بیولوژیکی او که نفس آدم (عليه السلام) به آن متصل شد، در جامعهای بوده است که از لحاظ سطح عقلی پایینتر از وی بودهاند، او چگونه با آنها زندگی کرده است؟ نحوهء معاشرت وی با آنها به چه صورت بوده و این جامعه به چه سرنوشتی دچار شده است؟
پاسخ:
باید بدانیم بدن برای متصل شدن به نفس آدم میبایست برای استقبال از آن آماده میشد. بنابراین مغز انسانی هم باید بهطور کمّی و هم کیفی از شایستگی کافی برخوردار باشد. بر این اساس مغز باید به اندازهای باشد که برای اندیشیدن، ادراک و تعقل مناسب باشد، یعنی به طور متوسط حجم آن ۱۴۰۰ میلیلیتر که تقریباً برابر با حجم مغز ما است. این موضوع در مورد کیفیت مغز نیز مطرح میباشد؛ یعنی سلولهای چنین مغزی باید تکامل یافته و سلولها و ترکیبات آن و سطح مغز نیز از وضعیت مناسبی برخوردار باشد.
اگر جامعهای که حضرت آدم (عليه السلام) در آن میزیسته است، اینگونه که گفتیم بودند، قطعاً ما با جامعهای متفکر و با قدرت درک بالا که حتی با یکدیگر تفاهم و همگرایی داشتهاند، روبرو میباشیم. بنابراین میتوان گفت که حضرت آدم (عليه السلام) پیامبری بود که بین امتی از خلق خدا مبعوث شد که این قوم از قابلیت شناخت خدا و پیامهای الهی که آدم برای آن ارسال شده بود، برخوردار بود. بنابراین نفس آدم (عليه السلام) نازل و به جسم او متصل شد و آن قوم را به پرستش خدای متعال دعوت نمود. سپس آدم، همسرش و کسانی که همراه آنها ایمان آوردند، کناره گرفتند؛ همانند حضرت ابراهیم (عليه السلام) که پس از آنکه قومش را به خدا دعوت کرد ولی آنها وی را انکار و تکذیب کردند، خود و همسرش از آن قوم کناره جستند و آنها را ترک نمودند. در ادامه، مشیت الهی بر آن تعلق گرفت که حضرت آدم (عليه السلام) و فرزندان و یاران او، بر آن گروه غالب شوند ، در پایان، فرجام کار آن عده هرچند پس از گذشت مدت زمانی چند، به انقراض و نابودی منتهی شد - به عنوان مثال این انقراض میتواند در زمان نوح (عليه السلام) باشد؛ پس از آنکه این گروه در دورهای از زمان پشتیبانی نوعی برای آدم (عليه السلام) و فرزندانش ایجاد کرده بودند. قرآن میفرماید: خداوند آدم (عليه السلام) را برگزید یعنی او را از مجموعهای برگزید. ﴿همانا برگزید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان ﴿آل عمران:٣٣﴾﴾ ، از برخی روایات چنین برمیآید که بر قومی پیامبری مبعوث شد که پیش از او از برخی امور روحی بیاطلاع بودهاند و نمیدانستند خدا از چه راهی بر جانشین خودش بر زمین شهادت میدهد؛ یعنی همان دیدن رؤیا [خواب دیدن] که در قرآن به آن اشاره شده است. درستتر این است که این موضوع بر قومی پیش از بعثت پیامبران از فرزندن آدم منطبق باشد. این عده جز قومی که در میانشان اولین پیامبری که از جنس خود ما (انسانها) است و در آنها مبعوث شد، نمیباشند؛ یعنی حضرت آدم (عليه السلام):
۲. المصدر (الكليني - الكافي): ج8 ص90.
حسن بن عبدالرحمان میگوید: حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر (عليه السلام) فرمود: [خوابها و رؤیاها در گذشته در اولین مخلوقات نبود و بعدها پدیدار گشت. گفتم: علت چه بوده است؟ حضرت (عليه السلام) فرمود: خداوند عزوجل پیامبری را بهسوی اهل زمانش برانگیخت. او آنها را به عبادت خداوند و اطاعت او فراخواند. قومش گفتند: اگر ما این کار را انجام دهیم به ما چه میرسد؟ به خدا که تو نه مالت از ما بیشتر است و نه عزت قبیلهات! آن پیامبر فرمود: اگر مرا اطاعت کنید، خداوند شما را وارد بهشت میسازد و اگر نافرمانیام کنید، خدا شما را به آتش جهنم وارد میکند. قوم او گفتند: بهشت و جهنم چیست؟ پیامبر، آن را برایشان توصیف کرد. قومش گفتند: کِی به آن جا میرویم؟ فرمود: زمانی که بمیرید. آنها گفتند: بیتردید ما مردگانمان را دیدهایم که استخوان و خاک شدند. سپس بیشتر و بیشتر آن پیامبر را تکذیب کرده، خوارش شمردند. آنگاه خداوند عزوجل در میانشان رؤیا را بهوجود آورد. پس نزد پیامبرشان آمدند و آنچه را [در خواب] دیده بودند و برایشان ناشناخته بود، به او خبر دادند. فرمود: خدای عزوجل اراده کرده است که اینگونه بر شما احتجاج کند تا بدانید ارواح شما اینگونه است و بعد از مرگ روح شما در عذاب خواهد بود؛ هرچند بدنهایتان بپوسد تا روزی که بدنها برانگیخته شوند](۳).
۳- کلینی-کافی، ج۸، ص۹۰. در ترجمه: کافی-ترجمهء رسولی محلاتی، روضهء کافی، ج۷، ص۷۳۱.
از این روایت بهروشنی هویدا است که قوم مزبور چیزی از اتصال روحی با آسمان نمیدانستند و اگر دین و پرستشی نیز داشتهاند در سطحی پایینتر از آدمی که ما میشناسیم، بوده است. این در حالی است که حضرت آدم پیامبر بود و فرزندان و نسل او نیز با این امور آشنایی داشته و آن را از یکدیگر به ارث میبردهاند. غیرممکن است قومی از بنیآدم، هر چند بهصورت اجمالی نداند رؤیا چیست و هر چند بهصورت اجمالی نداند بهشت و جهنم چیست؛ در حالی که کسانی بودهاند که آنان را به این امور دعوت میکردهاند؛ یعنی آدم و اوصیا. به این ترتیب این موضوع منحصر در آدم است و قومی که وی آنان را دعوت میکرد، اولین قومی هستند که طبق روش دینی به عبادت خداوند سبحان دعوت میشدند.
از امیرالمؤمنین (عليه السلام) نقل شده که فرمود: [خدای تبارک و تعالی فرمود: ﴿من در زمین جانشینی قرار میدهم﴾ که حجت من در زمین بر مخلوقاتم باشد……… و نسناس را از زمینم برمیکنم و از آنان پاکش گردانم].
***