سید احمد الحسن (عليه السلام) در یکی از کتابهای انتشارات دعوت مبارک یمانی به نام «وصیت مقدس، نوشتارِ بازدارنده از گمراهی» که در سایت رسمی نیز منتشر شده است، توضیحی داده که جای هیچ شک و شبههای در خصوص حجیت وصیت مقدس و صدق کسی که به آن محاجه کند چه از دید قرآن و چه از دید سنت یا عقل بر جای نمیگذارد.
از جمله مواردی که در این کتاب آمده است تبیین معنای روایت «تبّر الله عمره» (خداوند عمر او را تباه گرداند) برای مدعی دروغین میباشد.
ایشان (عليه السلام) در این خصوص فرمود:
«من دریافتم که معنای روایت «تبّر الله عمره» و وضعیت آن، برای انصار قدری مبهم است. از خداوند تقاضا دارم که شما را از آن برای بیان حق برای مؤمنین بهرهمند گرداند و مقام و منزلت شما را بالا ببرد و حجت شما را بر ظالمین آشکار گرداند!».
به هر کسی که این کتاب را خوانده است میگویم:
دلیل عقلی که سید احمد الحسن (عليه السلام) در کتابش تشریح نموده، محال بودن ادعای (باطل) نص به عنوان راهی برای تشخیص خلیفهی الله را ثابت میکند؛ که واضحاً از اساسیترین لازمههای تنزیه خداوند سبحان جهت جلوگیری از امکان تحقق این ادعای باطل میباشد. اما آنچه در ابتدا از دلایل قرآنی و روایی فهمیدم «بازدارندگی عمومی از اصل ادعای باطل نص تشخیص» یا «همبستگی هلاکت مدعی باطل با ادعایش» میباشد.
آنچه از صورت دوم فهمیده میشود این است که امکان وقوع ادعای نص تشخیص از جانب مدعی باطل همراه با هلاکتش میباشد؛ حال چگونه این مدعی باطل میتواند به این ادعا دست یابد آن هم بعد از بازدارندگی عمومی آن و محال بودن آن از نظر عقلی؟!
هنگام مطالعهی کتاب، این سؤال به ذهنم خطور کرد و ایشان (عليه السلام) برایم واضح فرمود:
«نه، این گونه نیست. خداوند توفیقت دهد! نص قرآنی و روایی نیز به خودی خود دلالت بر دلیل عقلی دارد و به معنی حمایت الهی از نص با هلاکت مدعی (باطل) میباشد و به فرض محال، به معنی امکان تحقق ادعای باطل نمیباشد.
عبارت: «حداقل ادعای آن همراه با هلاکت او قبل از آشکار شدن برای مردم است» به معنی بعید بودن امکان وصول به این ادعا میباشد و به این معنی نیست که این رویداد امکان محقق شدن را داشته باشد؛ ولی ما میگوییم: حتی اگر چنین چیزی محقق شود، باز هم ضرری نخواهد داشت؛ زیرا تحقق این ادعا تا این مرحله هیچ آسیبی به نص بازدارنده نمیرساند. پشتیبانی رسالت یعنی آن که شخص (باطل) آن را نتواند آشکارا نزد دیگری ادعا کند اما اگر فرض کنیم که او آن را صرفا پیش خودش ادعا کند و قبل از آن که بتواند آنچه در درونش قرار دارد را آشکار کند، خداوند هلاکش نماید، این مساله ضرری برای نص بازدارنده ایجاد نمیکند. تنها چیزی که لازم است بیان معنی حمایت (نص) و جدا کردن تنها حالت ممکن از بعیدترین حالتهایی است که میتواند پیش بیاید».
این توضیح برای کسی که کتاب مذکور را نخوانده باشد، پیچیده به نظر میرسد بنابراین برای درک بهتر پاسخ سید احمد الحسن (عليه السلام) توصیه میکنم که کتاب مذکور خوانده شود.
به برخی برادارن انصار که ممکن است از روی شرم و حیا بگویند: این مساله، موضوعی واضح است، ماجرای زیر را نقل میکنم:
روزی ایشان (عليه السلام) موضوعی را برایم بیان فرمود سپس چیزی فرمود که معنی آن چنین بود: آیا واضح شد؟
و هنگامی که گفتم: بله، واضح است، فرمود:
«خواهش میکنم در مورد چیزی که روشن نیست، نگو واضح است و هیچ گاه از طرح اشکال شرمگین نشو زیرا مخالفینتان به وسیلهی اشکال گرفتن با شما مواجه میشوند. لذا باید نسبت به آنچه مطرح مینمایید شناخت کامل داشته باشید. خداوند شما را توفیق دهد و گامهایتان را استوار سازد!».
* * *