جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلاماز آنجا که مسلم بن عقیل (عليه السلام) پرتویی از امام حسین (عليه السلام) است و ایشان جایگاه رفیعی در قلب سید احمد الحسن (عليه السلام) دارد، پس از یاد امام حسین (عليه السلام) ذکری از او به میان میآورم.
سید احمد الحسن (عليه السلام) در روز شهادت مسلم (عليه السلام) برخی انصارش را تسلیت گفت و فرمود:
«خداوند اجر شما را در شهادت مسلم بن عقیل عظیم گرداند!
مسلم بن عقیل در کوفه، انصار و یاوری که با او بر حق ثابت قدم بمانند نیافت؛ همان کوفهای که ادعای شیعه بودن علی (عليه السلام) را دارد. الحمد لله ما امروز کسانی را که حق را یاری کنند و بر آن استوار باشند، یافتهایم».
سپس وقتی به گوش سید احمد الحسن (عليه السلام) رسید که یکی از عمامه به سرها، به دعوت حق تاخته و آن را آماج حملات خود قرار داده است، در حالی که سینهشان مالامال از غم و اندوه بود فرمود:
«چهقدر جای تاسف است! بیشتر مردم کماکان فریب این افراد نادان و نیز دینِ آنها مبتنی بر وجوب تقلید از غیرمعصوم را خوردهاند؛ دینی که بر اساس اوهام و خیالات بنا نهادهاند و هیچ دلیل و مدرکی بر آن ندارند بلکه فقط جاهلانه و کورکورانه به بیراهه رفتهاند در حالی که ما این موضوع را پیشتر به طور کاملاً آشکاری برایشان تبیین کردهایم. اگر اینها ذرهای دین داشتند، به خویشتن خویش مراجعه میکردند و از ضلالتی که در آن قرار دارند، دست برمیداشتند.
امروز پاسخ یکی از این افرادی را که گویی هیچ سخنی نمیفهمند خواندم. به خدا سوگند اگر دو بز به دست او بدهم میترسم آنها را گم و گور کند؛ حال چگونه است که مردم سخن او را میپذیرند و از او پیروی میکنند؟! ببین او چه میگوید!».
آنچه را که ایشان به من داد خواندم و آن را پوچ و بیمعنی یافتم که فقط به بد و بی راه گویی به یمانی اختصاص یافته بود و غیر از آن نیز، حرفهایی بیپایه و اساس بود. به خدا سوگند هدف او صرفاً این بوده است که به هر صورت ممکن، مردم را به ترک نصرت یمانی وا دارد. فرد مورد نظر از علمای شناخته شده نیست بلکه وی مسئولیت و موقعیتش را پس از فوت بردارش، از او به ارث برده است یا بهتر آن است که بگوییم آنچه موقعیت او بنا نموده را به ارث برده است.
نزد سید احمد الحسن بازمیگردیم تا سخن ایشان در حق مسلم بن عقیل (عليه السلام) را بشنویم:
«مسلم بن عقیل در کوفه کسی را نیافت که او را یاری کند در حالی که امثال این افرادی که گویی هیچ سخنی را نمیفهمند، کسانی را مییابند که آنها را یاری و از آنها پیروی کنند!!
سلام خدا بر تو باد ای مسلم! به خدا سوگند از وقتی که کودک بودم، مصیبت مسلم قلب مرا بسیار به درد میآورد. با خودم میگفتم: حسین کسی را داشت که او را نصرت دهد و یاری نماید ولی مسلم را یکه و غریب، بییار و یاور و شکست خورده کشتند. با این حال او در آخرین لحظهی زندگیاش گریست چرا که بیم داشت آنچه بر سر او آمده بود بر سر امام حسین (عليه السلام) نیز بیاید و هیچ کس که او را یاری کند، نیابد و حضرت تک و تنها کشته شود. مسلم به آنچه بر سر خودش رفته بود اهمیت نمیداد هر چند مصیبتش عظیم بود. سلام خدا بر او باد!».
* * *