جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
از آنجا که علاقهی ما به ماده تقریباً غیر قابل توصیف است و نظر به این که دنیا از ظلم و جور پر شده است، اگر حجت الهی که امروزه آمده نبود، بی هیچ شک و تردیدی ما جزو هلاک شدگان بودیم. این واقعیتی است که هر کس بخواهد میپذیرد و هر کس نسبت به آن تکبر ورزد، راه تکبر در پیش میگیرد. افزون بر این، از آنجا که خدای سبحان میخواهد به لطف خود، قدر و وضعیت ما را به خودمان بنمایاند، در ضمن سؤالات ما سؤالی بود که نشان دهندهی نادانی فراوان سؤال کننده و رحمت عظیم پروردگارش نسبت به او است که با وجود همهی اینها وی را در صف اولیائش پذیرفته است. به سؤال بنگرید تا حقیقت را دریابید.
از عبد صالح(علیه السلام) سؤال کردم و گفتم: وقتی میگوییم آسمان اول، آیا منظور همین آسمانی است که بالای سر خود میبینیم، یا مراد چیز دیگری است؟
ایشان(علیه السلام) در پاسخ من فرمود: «خداوند شما را توفیق دهد! آسمان اول با چشم دیده نمیشود. آسمان دنیا (آسمان نزدیک) به آسمان اول و آسمان جسمانی تقسیم میشود. در آسمان اول، نفسهای انسانها قرار دارد و در آسمان جسمانی، بدن مادی انسان که با چشم دیده میشود مستقر است. این موضوع را قبلاً در برخی کتابهایم شرح دادهام. در ضمن، آن را برای بسیاری از انصار نیز تبیین نمودهام.
آسمان جسمانی، همین کهکشانها و سیارات و خورشیدهایی است که دیده میشود. به این آسمان، «زمین» هم گفته میشود. به عبارت دیگر آسمان جسمانی با هر چه که در آن است، گاهی اوقات «زمین» نام میگیرد».
گفتم: آیا میتوانیم چنین بفهمیم که اگر بخواهیم به هر آنچه بالای آسمانی جسمانی است و آن را با چشم نمیبینیم، همچون چیزی که در این عالم به آن عادت کردهایم حتی با اشاره به آن توجه کنیم، دچار اشتباه شدهایم؟
فرمود: «حتی با اشاره یعنی چه؟ منظور شما مثلاً اشاره کردن به سمتی است؟ مسلماً پاسخ خیر است! آن آسمان اصلاً ارتباطی با جهات ندارد و در آن، مکان یا زمان وجود ندارد و هیچ ارتباطی با مکان و زمان ندارد. آری در آنجا رویدادها حادث میگردند؛ البته بین «زمان» و «رویداد» تفاوت بسیاری وجود دارد. همچنین در آن عالم «تحیز» وجود دارد. بین «حیز» و «مکان» نیز تفاوت فراوان است».
گفتم: آیا رویدادها یعنی آفرینش پی در پی و تحیز یعنی خاتمهی؛ یا منظور چیز دیگری است؟
فرمود: «مشکل این است که این قضیه مربوط به عالم دیگری است و لذا برای توصیف کاملاً دقیق آن نمیتوان از الفاظ و عباراتی که در حقیقت از این عالم و برای توصیف این عالم به کار میرود، استفاده کرد. استفاده از لفظ «حیز» و «رویداد»، ذهن شما را به معانی متقابل این الفاظ در این عالم معطوف میسازد؛ زیرا واژهها و کلمات هر چه که باشند از بیان کمّ و کیف دقیق آن عالم ناتواناند؛ چرا که واژهها، توانایی و قابلیت تعبیر از آن عالم را ندارند؛ زیرا که این واژهها از آن عالم نیستند و با آن بیگانهاند».
* * *