جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
یعنی در جامعه تعداد منافقان آن قدر زیاد نباشد كه بر جامعهی ایمانی چنان تأثیر بگذارد که آن را به انحراف کامل سوق دهد، به خصوص در مواقع همبستگی برای جنگ در جهاد برای برافراشتن کلمهی الله؛ یا تعدادی از مؤمنان آگاه و هوشیار برای اندیشهی انقلاب اسلامی بر جامعهی ایمانی که پذیرای آنها است، مسلط باشند و آن هم با مطرح کردن کلمهی حق به صورتی راسخ و استوار و شناسانیدن حق و اهلش به جامعهی ایمانی؛ و به این ترتیب خطر نفاق با آگاهی دادن دربارهی حق و اهلش توسط بسیاری از افراد جامعهی ایمانی، کاهش مییابد و در نتيجه انحراف کامل به سبب نفاق و اهلش به وجود نمیآید، که به طور طبیعی با وجود تفرقه و با تسلط اهل باطل و کم بودن اهل حق، چنین منظوری محقق نمیگردد.
حق تعالی میفرماید:
﴿(و جز اندکی به او ايمان نياورده بودند)﴾().
﴿(و اندکی از بندگان من سپاسگزارند)﴾().
﴿(مگر کسانی که ايمان آوردهاند و کارهای شايسته کردهاند و اينان نيز اندک هستند)﴾().
و حق تعالی میفرماید:
﴿(و آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است حق است؛ ولی بيشتر مردم ايمان نمیآورند)﴾().
﴿(پس در آن تردید مکن؛ که آن، حق است و از جانب پروردگارت آمده، ولی بيشتر مردم ايمان نمیآورند)﴾().
اما به فضل خداوند با استمرار جهاد و پیکار برای برافراشتن کلمهی الله، این منظور محقق میشود، و چه بسا پس از آن و يا پس از مدتی نه چندان کوتاه محقق گردد، همانطور که برای امام علی ع و امام حسین ع وضعیت، چنین بود. پس اندک بودن هوشیاری جامعه برای تفکر انقلاب الهی مانعی برای جهاد و مبارزه برای برافراشتن کلمهی الله نمیباشد، اما عامل بازدارنده و مانعی است دشوار که به مرور زمان از بین میرود؛ و حتی در آن امتحانی برای مؤمنان، وضعیتشان، میزان یقینشان و راسخ بودن ایمانشان برای پیکار در راه برافراشتن کلمهی الله همراه ولیّ خدا و جانشین او در زمینش یا کسی که او ع برای قیام به این مهم منصوب میکند، وجود دارد.
ایستادگی در برابر جریان غالب، کار سادهای نیست اما وضعیت انبیا، فرستادگان و مؤمنان پیروانشان به همین صورت بوده است. همانطور که در قرآن و کتابهای آسمانی آمده است، هیچ قومی با آغوش باز پذیرای پیامبری نشد، و قوم آن پیامبر یا فرستاده نیز برای پیکار و برافراشتن کلمهی الله با او همراه نشدند؛ تنها اندک شماری به او ایمان آوردند، و اندک شماری یاریاش نموند؛ یا همانطور که از آنها به علمای بیعمل تعبیر میشود:
﴿(مهتران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را جز انسانی همانند خويش نمیبينيم، و نمیبينيم که جز فرومایگان قوم ما، افراد ضعیفالرأی از تو پیروی کنند، و نمیبينيم که شما را بر ما فضيلتی باشد، بلکه شما را دروغگو پنداريم)﴾().
بنابراین همراه طالوت ع فقط ۳۱۳ تَن از نهر میگذرند، و این تعداد، همان تعداد یارانی بودند که در بدر با رسول خدا ص حضور داشتند، و همان تعدادِ اصحاب قائم نیز میباشد. حق تعالی میفرماید:
﴿(چون طالوت سپاهش را به راه انداخت، گفت: خداوند شما را به جوی آبی میآزمايد؛ هر که از آن بخورد از من نيست و هر که از آن نخورد يا تنها کف دستی بياشامد از من است. همه جز اندکی از آن نوشيدند. چون او و مؤمنانی که همراهش بودند از نهر گذشتند، گفتند: امروز ما را توانِ جالوت و سپاهش نيست. آنانی که یقین داشتند که با خدا ديدار خواهند کرد، گفتند: به خواست خدا، چه بسا گروهی اندک که بر گروهی بسيار غلبه کند، که خدا باکسانی است که صبر پیشه میکنند * چون با جالوت و سپاهش روبهرو شدند، گفتند: ای پروردگار ما! بر ماشکيبايی فرو ریز و گامهای ما را استوار بدار و ما را بر کافران پیروز فرما!)﴾().