جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
وهم الإلحاد ، الفصل الثالث ، التطور سنة إلهية (ص ١٤٣- ١٤٩) / توهم بيخدايي ، فصل سوم: تکامل، سنتی الهی (ص١٥١-١٥٨ )
خداوند متعال آفرینش آدم را در آسمان اوّل (آسمان اَنفُس یا آسمان نفس ها) آغاز نمود ولی برای اینکه آدم و فرزندان او برای نازل شدن به زمین و متصل شدن به جسم سازگاری داشته باشند، میبایست گِل به آسمان اوّل بالا برده میشد(مرفوع میشد) و سپس نفس آدم (عليه السلام) و سایر مردم از آن خلق میشدند. انجام این کار ضروری بود؛ چرا که روح در این گِلِ مرفوع (به بالا برده شده) مستقر گردید و این گل رَفع شده خود وسیلهء ارتباط و اتصال روح با جسد گردید. از سوی دیگر روح نمی تواند جسد را لمس کند؛ زیرا این دو، در دو عالم مختلف و از دو جهان متفاوت میباشند و بینشان عوالمی چند قرار دارد. بنابراین وجود وسیلهای برای این تماس لازم است؛ وسیلهای که در تمام مراتب نزولی و عوالمِ بینِ آسمانِ جسمانی و آسمانِ اوّل وجود داشته باشد و زمانی که جسم بالا برده میشود (مرفوع میشود) این مراتب را داشته باشد و در حدود آن حرکت کند.
به این ترتیب گِلی که رفع داده شد (بالا برده شد) (که تمثیلی از هر چیز در زمین است) این فرصت برایش فراهم شد که بتواند بین دو عالم اجساد و ارواح حرکت کند؛ یا بین عالم اجساد در ابتدای آسمان اوّل تا رسیدن به محل تماس با آسمان دوّم؛ یا همان عالم ارواح در ابتدای آسمان دوّم (آسمان روح و بهشت ملکوتی).
از سوی دیگر، ابتدای آفرینش آدم از آب و گِل زمین بود، تا نفْسش که در آسمان آفریده خواهد شد بتواند آنچه در زمین از قدرت و شهوت وجود دارد، را برخوردار گردد؛ و تا شایستگی تولید مثل و زندگی در هر نقطه از زمین و نیز شایستگی تسلط بر زمین را در او به وجود آورد. ملائکه به امر خداوند سبحان، مقداری از آب و گل زمین را برگرفتند و آن را به آسمان اول بردند و از آن جسمِ لطیفِ آدم را در آسمانِ اوّل قالبریزی کردند ، و سپس آن را در بهشت دنیوی جای دادند. یعنی در پایان آسمان اوّل، یا به عبارت دیگر در دروازهء آسمان ملکوتی (آسمان دوّم) که این، اوّلین بهشتِ ملکوتی بود که ملائکه بر آن گذر میکردند.
(١). المصدر (الراوندي - قصص الأنبياء): ص41.
(٢). المصدر (القمي - تفسير القمي): ج1 ص41.
از أبي عبد الله امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرمود: [در حالی که شکل حضرت آدم (عليه السلام) از گل ساخته شده و در بهشتی (که در آسمان اول میباشد) قرار گرفته بود، فرشته ها از کنار آن عبور کرده و میگفتند این چیست و برای چی خلق شده؟] (١) ؛ یعنی وی در بهشت موجود در آسمان اول گذاشته شده بود. امام باقر (عليه السلام) میفرماید: [خداوند حضرت آدم را آفرید و شکل و صورتش در بهشت قرار داشت که ابلیس لعین از آنجا رد میشد و میگفت این به چه منظوری خلق شده؟] (٢).
(١). راوندی، قصص الأنبیاء، ص٤١.
(٢). قمی، تفسیر قمی، ج ١، ص ٤١.
﴿پس گفتیم ای آدم همانا این است دشمنی برای تو و همسرت هان تا برون نکند شما را از بهشت که تیرهبخت شوی ﴿طه:١١٧﴾﴾:
سپس هنگامی که زمین برای استقبال از آدم (عليه السلام) به عنوان خلیفه و جانشین خداوند آماده گردید، خداوند سبحان و متعال روح ایمان را در جسد مثالی آدم که در آسمان اول بود دمید، و نفس نخستین انسان به وجود آمد. همانطور که در قرآن آمده است: ﴿ پس گاهی که آراستمش...﴾ و نیز: ﴿و همانا آفریدیمتان﴾ و این ، در عالم اَنفُس یا آسمان اوّل بود.
(٣). العهد القديم ـ سفر التكوين - الأصحاح 1 : 26.
(٤). العهد القديم ـ سفر التكوين - الأصحاح 1 : 27.
(٥). المصدر (الكليني - الكافي): ج1 ص134؛ و (الصدوق - التوحيد): ص 103.
سپس خداوند روح القدس را در آدمی دمید؛ همان طور که حق تعالی میفرماید: ﴿….. و دمیدم در او از روح خویش﴾، و نیز: ﴿ پس صورتگریتان کردیم ﴾ یعنی شما را به صورت خدا، صورت دادیم؛ همان طور که در تورات نیز آمده است(٣): "۲۶ و خدا گفت: آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم" ، " ۲۷ پس خدا آدم را بصورت خود آفرید. او را بصورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید." ، در روایتی به نقل از محمد بن مسلم آمده است: [از حضرت باقر (عليه السلام) در مورد اینکه میگویند خداوند آدم را به صورت خود آفرید، پرسیدم. فرمود: این صورت : صورتی بود تازه و نو ، و آفریده شده، که خداوند آن را برگزید و بر سایر صورتها اختیار کرد ، پس این صورت را به خودش نسبت داد؛ همچنان که کعبه و روح را به خود نسبت داد و فرمود: ﴿و دمیدم در او از روح خویش﴾](٥).
(٣)- عهد عتيق ، سفر پیدایش، باب ١، ٢٦ و ٢٧.
(٥)- کلینی-کافی ، ج ١، ص ١٣٤؛ و نیز : صدوق-توحید ، ص١٠٣.
خداوند ملائکه را به سجده برای آدم فرمان داد. خداوند متعال میفرماید:﴿پس بیفتید برایش سجدهکنان﴾ و نیز:﴿سپس گفتیم به فرشتگان سجده کنید برای آدم﴾، پس سجده کننده ، سجده کرد و متکبر ، تکبر ورزید و طرد شد.
﴿پس گاهی که آراستمش و دمیدم در او از روح خویش پس بیفتید برایش سجدهکنان﴿الحجر:٢٩﴾﴾.
﴿و همانا آفریدیمتان پس صورتگریتان کردیم و سپس گفتیم به فرشتگان سجده کنید برای آدم پس سجده کردند جز ابلیس که نشد از سجدهکنندگان ﴿الأعراف:١١﴾﴾.
و سپس خداوند متعال نفس حوا (عليها السلام) را از نفس آدم (عليه السلام) آفرید.(١)، خداوند متعال میفرماید: ﴿ای مردم بترسید پروردگار خود را که آفریدتان از یک تن(نفس) و آفرید از او جفتش را و گسترانید از آنان مردانی بسیار و زنانی و بترسید خداوندی را که از او پرسش شوید و رحمها ، همانا خداوند است بر شما نگهبان ﴿النساء:١﴾﴾، از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرمود: [خداوند متعال، آدم را از گِل و حوا را از آدم آفرید»(٥) ، سپس فرزندان(ذُرّيّهء) این دو را بیرون آورد و همهء آنها را با نخستین امتحان در عالم ذر (عالم نفس ها) آزمود ، و اين امتحان تنها یک پرسش بیشتر نبود: ﴿و هنگامی که بگرفت پروردگار تو از فرزندان آدم از پشتهای ایشان نژاد ایشان را و گواهشان گرفت بر خویشتن آیا نیستم پروردگار شما گفتند بلی گواهی دادیم تا نگوئید روز قیامت بودیم ما از این ناآگاهان ﴿الأعراف:١٧٢﴾﴾ ، دلالت آیه روشن است و ﴿و گواهشان گرفت بر خویشتن(أَنْفُسِهِمْ)﴾ یعنی در عالم نفس ها بوده است ، و پیشرو در امتحان و برندهء مسابقه اولین کسی است که ببیند و بشنود و اولین کسی نیز باشد که پاسخ میدهد.
——————————
(١). لم يخلق الله نفس حواء باستقلال كما خلق نفس آدم (عليه السلام) وذلك ليكون بينهم مودة ورحمة فتكون المودة أو الحب والطاعة موجهة من حواء الى آدم والرحمة موجهة من آدم الى حواء " وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿الروم:٢١﴾ " .
(١)- خداوند نفْس حوا را آن گونه که نفس آدم (عليه السلام) را خلق نمود، به صورت مستقل خلق نکرد، با این هدف که به ایـن ترتیـب بین آنها مودّت و مهربانی برقرار باشد؛ مودت یا عشق و اطاعت حوا نسبت بـه آدم، و مهربـانی از سـوی آدم بـه حـوا. "و از آیت های او آن است که آفرید برای شما از خودتان جفتهائی تا بیارامید بدانان و نهاد در میان شما دوستی و مهری را همانا در این است آیت هائی برای گروهی که اندیشه کنند ﴿الروم:٢١﴾"
(٤). في مرتبة أعلى يكون المراد الروح الأولى روح محمد (صلى الله عليه وآله) ومنها خلقت مرتبة الروح التي دونها وهي روح علي وفاطمة (عليهما السلام).
(٤)- در مرتبهء اعلی، منظور از روح اول، روح حضرت محمد (صلى الله عليه وآله) است و از آن، مرتبهء پایینتر روح، کـه همـان روح علـی و فاطمه (عليهما السلام) است، آفریده شده است.
(٥). المصدر (الراوندي - قصص الأنبياء): ص 42.
(٥)- راوندی-قصص الأنبیاء ، ص ٤٢.
——————————
با پایان یافتن این امتحان، خداوند چنین اراده کرد که آنچه را در عِلمش بوده است ـ یعنی فرو فرستادن آدم (عليه السلام) به زمین و آزمایش کردن وی در آن ـ به اتمام رساند ، و امتحان آدم (عليه السلام) در آسمان اول (بهشت دنیوی) صورت پذیرفت و همانطور که برایش چنین مقدّر شده بود، در امتحان ناکام ماند:﴿پس خوردند از آن پس نمودار شد برای ایشان عورتهای ایشان و آغاز کردند گرد آوردند بر خود از برگهای بهشت و نافرمانی کرد آدم پروردگار خویش را پس زیانکار شد ﴿١٢١﴾﴾. بنابراین او و مادرمان حوا ع را به زمین فرود آورد كه درود خدا بر آن دو باد و خداوند شفاعتشان را در دنیا و آخرت نصیب ما فرماید!
بیان قرآن به روشنی گویای آن است که آدم و حوا در بهشت موجود در آسمان اول خلق شدهاند و در ابتدا در آنجا زندگی کرده اند و این بهشت، بهشت دنیوی است ولی در زمین قرار ندارد؛ بلکه جای آن در آسمان اول یا عالم اَنفُس میباشد:
خداوند متعال میفرماید: ﴿و به آدم گفتیم که با همسر خویش در بهشت بیارام و بخورید از آن گوارا آنچه خواهید و نزدیک نشوید بدین درخت که میشوید از ستمگران ﴿البقرة:٣٥﴾﴾.
و نیز میفرماید: ﴿و ای آدم بیارام تو و همسرت در بهشت پس بخورید از هرجا خواهید و نزدیک نشوید بدین درخت که میشوید از ستمگران ﴿الأعراف:١٩﴾﴾.
و نیز قول خداوند متعال است كه : ﴿پس گفتیم ای آدم همانا این است دشمنی برای تو و همسرت هان تا برون نکند شما را از بهشت که تیرهبخت شوی ﴿١١٧﴾ همانا تو را است که نه گرسنه شوی در آن و نه برهنه گردی ﴿١١٨﴾ و آنکه نه تشنه شوی در آن و نه در آفتاب مانی ﴿١١٩﴾ پس به ریو افکندش شیطان گفت ای آدم آیا راهبریت کنم بر درخت جاودانی و پادشاهی ای که کهنه نگردد ﴿١٢٠﴾ پس خوردند از آن پس نمودار شد برای ایشان عورتهای ایشان و آغاز کردند گرد آوردند بر خود از برگهای بهشت و نافرمانی کرد آدم پروردگار خویش را پس زیانکار شد ﴿طه:١٢١﴾﴾.
و آیات گویا هستند: حضرت آدم (عليه السلام) زمینی نبوده ، و ابتدا در زمین آفریده نشده بلکه خلقت وی در بهشتِ موجود در آسمانِ اول صورت گرفته است؛ و این بهشت، غیر از بهشت خُلد (بهشت جاویدان) میباشد: ﴿هان تا برون نکند شما را از بهشت که تیرهبخت شوی﴾، این بهشت همانندِ زمین نیست که اگر انسان در آن به کار نپردازد، میوه ها را جمعآوری نکند، به کشاورزی و صید مبادرت نورزد، دامپروری نکند و برای دفع ضرر، احتیاط نکند، ممکن است گرسنه، برهنه و تشنه شود و در معرض آفتاب قرار گیرد و خورشید و شرایط جوی او را بیازارد. بنابراین بهشت مزبور چیز دیگری است و زمینی نمیباشد.
حال به ویژگی های آدم که در این آیات به او اشاره شده است نگاهی می اندازیم تا ببینیم آیا وی با وضعیت زمین و اجسام موجود در آن تناسبی دارد یا خیر. اگر قسمتی از جسم زمینی انسان با لباس پوشیده نشود، آشکار میماند و قطعاً خود او و دیگران میتوانند آن قسمت را ببینند ، و اگر آدم لباس زمینی میپوشید، این لباس نمیبایست با عصیان آدم نسبت به خدا از بین برود ، پس اگر آدم و حوا در زمین و از همان ابتدا عریان بودند، از همان ابتدا متوجه وضعیت خود میشدند، نه هنگام معصیت. و اگر بر زمین بودند و لباس بر تن داشتند، این لباس به مجرد سر زدن معصیت، از آنها کنار نمیرفت.
پس این مقوله زمینی نیست و ماجرا مربوط به زمین نمیباشد . موضوع همانطور که خداوند در قرآن بیان فرموده است با وضعیت زمین و آنچه در آن است به هیچ وجه تناسبی ندارد. در حالی که اگر آدم و حوا، به هنگام معصیتورزی در بهشت دنیوی در آسمان اول به سر می بردند، طبیعی بود که در هنگام معصیت و نه پیش از آن، شرمگاهشان در نظرشان پدیدار میگشت؛ چرا که لباسی که در آنجا عورت را میپوشاند، لباس تقوا است و این لباسی است که ، نتیجهء طبیعی اطاعت از خدا و مخالفت با هوا و شیطان بوده ، و نفس آن را بهتن میکند. لباس تقوا مهمتر و برتر از لباس جسم است؛ چرا که خداوند به روح و نفس آدمی و آنچه میپوشد مینگرد، نه به جسد انسان و آنچه آن را میپوشاند ﴿ای فرزندان آدم همانا فرستادیم بر شما جامه که بپوشد عورتهای شما را و ساز و برگی و لباس پرهیزکاری بهتر است این است از آیتهای خدا شاید یادآور شوند ﴿الأعراف:٢٦﴾﴾.
و به هنگام معصیّت، این لباس خَلْع می شود و عورت انسان در پیشگاه پروردگارش هویدا میگردد،(٢) یعنی آدم و حوا (عليهما السلام) در بهشت از همان ابتدا لباس بهتن داشتهاند. این دو لباسِ تقوا میپوشیدند که بعداً از تنشان درآورده شد ؛ بنابراین آنها از ابتدا برهنه نبودهاند که وضعیت اولیهشان برایشان آشکار شود، بلکه آنچه برایشان آشکار شد، وضعیتشان پس از معصیت و کندهشدن لباس تقوا بوده است ﴿ای فرزندان آدم نفریبد شما را شیطان چنانکه برون کرد پدر و مادر شما را از بهشت، برمیکند از ایشان رخت ایشان را تا بنماید بدیشان عورتهای ایشان را همانا بینند شما را او و کسانش چنانکه نبیندشان همانا گردانیدیم شیاطین را دوستانی برای آنان که ایمان نمیآورند ﴿الأعراف:٢٧﴾﴾.
———————
(٢). أي إنسان وليس آدم فقط، فتراه الملائكة عارياً من التقوى وتعرف أنه عاصٍ، لهذا اهتم آدم وحواء بما حصل فهو على أقل تقدير أمر مخجل أن يصدر من آدم معلم الملائكة، ولهذا أخذ يستغفر ليرجع له لباس التقوى "فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ".
(٢)- منظور انسان است و نه فقط آدم. فرشتگان او را عاری از تقوا می بینند و می فهمند که او عاصی شده است؛ بنـابراین آدم و حوا نسبت به آنچه روی داد نگران شدند؛ زیرا حداقل از آنجا که از آدم معلم ملائکه صادر شده، امری اسـت شـرم آور. بـه همین دلیل آدم شروع به استغفار کرد تا لباس تقوا بر او بـازگردد ﴿پس نمودار شد برای ایشان عورتهای ایشان و آغاز کردند گرد آوردند بر خود از برگهای بهشت﴾
———————
آیه به روشنی بیان میکند که لباس آدم به دلیل معصیتی که از او سر زد، از تنش کنده شد ﴿نفریبد شما را شیطان چنانکه برون کرد پدر و مادر شما را از بهشت برمیکند از ایشان رخت ایشان را تا بنماید بدیشان عورتهای ایشان را﴾، این لباس، با استغفار برگشت ﴿پس نمودار شد برای ایشان عورتهای ایشان و آغاز کردند گرد آوردند بر خود از برگهای بهشت﴾.
مفهوم آیات کاملاً روشن است ، هبوط آدم (عليه السلام) و حوا از بهشت دنیوی در آسمان اوّل به سوی زمین را نمیتوان هبوط از بهشتی که در این زمین بوده است به سوی همین زمین محسوب کرد ﴿گفتیم فرود شوید از آن همگی هرگاه شما را راهنمائی از جانب من آید پس آنانکه پیروی کنند راهنمائی مرا نه برایشان است ترسی و نه اندوهگین شوند ﴿البقرة:٣٨﴾﴾، پس این هبوط، عبارت است از نزول از آسمان اول به آسمان جسمانی و به ویژه به سوی زمین. امام صادق (عليه السلام) بیان فرمود که آدم درخواست بازگشت به بهشتی را که در آن بود، نمود و خداوند اجابت فرمود و این به وضوح بیان میکند که این بهشتی است که ، پس از جدایی نفس انسان از جسدش بهوسیلهء مرگ، بار دیگر به آن وارد خواهد شد ، و همانطور که قبلا در آن بوده ، به آن باز خواهد گشت.
(١). المصدر (الصدوق - معاني الأخبار): ص269.
امام صادق (عليه السلام) میفرماید: [آدم (عليه السلام) یکصد سال به دور خانه طواف کرد و به حوا نگاه نمیکرد، و از فراق بهشت آنقدر گریست که بر دو گونهاش اثری مانند دو نهر بزرگ نمودار شد. آنگاه جبرئیل (عليه السلام) نزد وی آمد و گفت: "حياك الله وبياك"(خدا تو را زنده بدارد و خندان گرداند) ، پس چون به او گفت: "حياك الله"(خدا تو را زنده بدارد) اثر شادمانی بر چهره اش نقش بست و دانست که خدا از او خوشنود گردیده است، و چون به او گفت: "وَبِيَاك"(خندان گرداند) خندید. بر در کعبه ایستاد، در حالی که لباسهایی از پوست شتر و گاو بر تن داشت و گفت: بار الها از لغزشم درگذر، و گناهم را بیامرز و مرا به جایی که از آن راندی، بازگردان. پس خداوند عز وجل فرمود: از لغزشت درگذشتم ، و گناهت را آمرزیدم و به زودی تو را بازمیگردانم به آنجا که از آن بیرون راندمت](١).
(١)- صدوق-معانی الاخبار ، ص ٢٦٩.
این داستان آفرینش حضرت آدم (عليه السلام) از گلی که به آسمان اول بالا برده شد (رفع شد) و در آن روح دمیده شد، میباشد. بنابراین آدم در بهشت دنیوی واقع در آسمان اول آفریده شده است(٢)، پس ما آسمانی هستیم و نفْسِ ما نیز از روحِ دمیدهشده در گِل مرفوع خلقت یافته است، تا در این زمین مورد آزمایش و امتحان قرار گیریم، و نفس ها بتوانند با جسم های زمینی که برای امتحانشان آماده میشدند، ارتباط و تماس داشته باشند.
——————-
(٢). السماء الدنيا تتكون من جزئين أو مرتبتين وهما؛ السماء الجسمانية: وهي هذه السماء المادية الجسمانية التي فيها المجرات والشموس والأقمار والأرض التي نعيش فيها، والسماء الأولى: وهي سماء الأنفس، وفيها خلق آدم، وفيها الجنة الدنيوية التي وضع فيها آدم وحواء أول خلقهما قبل أن ينزلا إلى الأرض بعد المعصية، والسماء الأولى هي نفسها سماء عالم الذر.
(٢)- آسمان دنیا از دو بخش یا دو طبقه تشکیل شده که عبارتند از آسمان جسمانی و آسـمان اول. آسـمان جسـمانی همـین آسمان مادی عینی است که کهکشانها، خورشیدها، ماهها و زمینی که بر آن زندگی میکنیم، در آن قرار دارد. آسـمان اول، آسمان نفسها است که در آن آدم خلق شده و بهشت دنیوی ـ که آدم و حوا در ابتدای آفرینششان و پـیش از آنکـه پـس از ارتکاب معصیت به زمین پایین بیایند در آن استقرار داشتهاند ـ در آنجا واقع گشته است. آسمان اول همـان آسـمان عـالم ذر میباشد.
——————
*******