جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
وحدت و همبستگی برای هر جامعهی مبارزی، لازم و ضروری است؛ که در غیر این صورت، نتیجهی قطعی تفرقه و جدایی در جامعهی مبارز، جز شکست نخواهد بود: ﴿(از خدا و فرستادهاش اطاعت کنيد و با يکديگر به نزاع برمخيزيد که ناتوان شويد و مهابت و قوت شما برود، صبر پيشه کنید که قطعاً خدا با صابران است)﴾() ، به خصوص در رویارویی با دشمنی که از نظر امکانات و تعداد نفرات برتر میباشد. این وحدت در گذشته محقق نشد؛ بنی اسرائیل همراه با موسی، یوشع، داوود یا سلیمان متحد و یکپارچه نبودند بلکه در بین آنها چه بسیار و بسیار از منافقینی که شخص موسی ع از نیش زبانهایشان آسوده نبود، وجود داشتند، چه رسد به دیگران:
﴿(و آنگاه که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! چرا آزارم میدهید، و حال آنکه میدانيد من فرستادهی خدا به سوی شما هستم؟ چون رويگردان شدند خداوند نيز دلهاشان را بگردانيد، و خدا مردمان فاسق و نافرمان را هدايت نمیکند)﴾().
با این وجود انبیا از جهاد و پیکار در راه خدا کوتاهی نمیکردند. مسلمانانی که همراه رسول خدا ص بودند نیز متحد نبودند؛ این یکی از آن دیگری راضی نبود و آن یکی با دیگری نفاق پیشه میکرد، در حالی که آنها همراه با رسول خدا ص پیکار میکردند، تا آنجا که از امام صادق ع در قرائت این آیه، اینچنین روایت شده است:
﴿(ای پيامبر! با کافران به وسیلهی منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر، جايگاهشان جهنم است و چه بد سرانجامی است)﴾
و حق تعالی میفرماید: ﴿(برخی از عربهای باديهنشين که گِرد شما را گرفتهاند منافقاند و گروهی از شهرنشينان نيز در نفاق اصرار میورزند؛ تو آنها را نمیشناسی، ما میشناسيمشان، و دو بار عذابشان خواهيم کرد؛ سپس به عذاب بزرگ بازگردانیده میشوند)﴾().
موضوع تفرقه و جداییِ همراه با علی ابن ابی طالب ع از روز هم روشنتر است، تا آنجا که وی ع را متحمل دردهایی کردند که جگرش را میسوزاند، و ایشان ع بارها چنین معنایی را تکرار میفرمود: «(در اتحاد این قوم در باطلشان و تفرقهی شما در حقتان، در عَجَبَم)»() و هنگامی که ابن ملجم که لعنت خدا بر او باد بر او ضربت وارد کرد امام ع فرمود: «(به خدای کعبه رستگار شدم)» و این فوز و رستگاری فقط رستگاری برای رضای خداوند سبحان و متعال و بهشت نبود، بلکه فوز و رستگاری و نجات یافتن با خلاص شدن از آن قومی بود که ادعای شیعه بودن داشتند و در عین حال در نتیجهی اختلافاتشان، پراکندگی نظراتشان و عدم اتحادشان بر کلام امامشان، غم و غصههای بسیاری به او نوشانیدند.
نتیجه اینکه در گذشته وحدت به طور کامل حاصل نشد؛ بنابراین آنچه خواسته شده است وحدت و یکپارچگی مجموعهای آماده و تفاهمشان حول محور حق میباشد تا در این مجموعه تعداد و آمادگی لازم برای جهاد و پیکار در راه خدا مُهیا گردد، حتی اگر به همراه جماعتی از منافقین باشند؛ یعنی کسانی که در اسلام وارد شدهاند ولی ایمان در دلهایشان وارد نشده است:
﴿(اعراب گفتند: ايمان آورديم. بگو: شما ايمان نياوردهايد، بلکه بگوييد: اسلام آوردیم، و هنوز ايمان در دلهايتان داخل نشده است و اگر خدا و پيامبرش را اطاعت کنيد از پاداش اعمال شما کاسته نمیشود، زيرا خدا آمرزندهی مهربان است)﴾().