که هفت مورد است:
اوّل: غنایم
خمس در غنایمی که سپاه مسلمین در دارالحربِ() بین مسلمانان و کفّار در دستشان قرار گرفته (منقول) و آنچه در دستشان قرار نگرفته است (غیرمنقول) ـمثل زمین و نظایر آنـ واجب میباشد ـچه این غنیمت اندک باشد یا فراوانـ به شرط اینکه:
ـ آنچه به غنیمت گرفتهاند مُلک مُعاهد و دیگرانی که محترمالمال هستند نباشد که در این صورت نیز به وی بازگردانده میشود. مُعاهد کسی است که بین وی و مسلمانان عهدی ثبت شده و مکتوب وجود داشته باشد که وی در این حالت (محترمالدم) (خونش محترم است و ریخته نمیشود) و محترمالمال (مالش از وی گرفته نمیشود) است تا زمانیکه آن عهد را نقض نکند.
گذشتن یک سال برای خارج کردن خمس غنیمت در نظر گرفته نمیشود و خمس غنیمت به محض به دست آوردن آن واجب میگردد.
دوّم: معادن
معادنی که انسان مالک است؛ که بر سه نوع میباشد:
الف: نرم ـیعنی قابل ذوب شدنـ مثل طلا، نقره و سرب.
ب: سخت مثل یاقوت، زبرجد و سنگ سرمه.
ج: مایع مثل قیر، نفت و گوگرد.
و در همۀ این معادن خمس واجب است و گذشت یک سال برای دادن خمس آن در نظر گرفته نمیشود، بلکه به محض به دست آوردن آن و کنار گذاشتن هزینهها و آنچه برای استخراج آن معدن و به دست آوردنش مصرف شده است خمسش کنار گذاشته میشود. مثلاً اگر ارزش آنچه استخراج شده ۵۰ دینار باشد و برای استخراج آن یا به دست آوردنش ۱۰ دینار مصرف کرده باشد، خمس ۴۰ دینار را کنار میگذارد ـکه ۸ دینار استـ و به همین ترتیب.
در اینجا دو سؤال مطرح میشود:
اوّل: آیا نِصاب و مقدار معیّنی برای معدن ـمثل طلا و نقرهـ وجود دارد تا خمس آن کنار گذاشته شود؟
پاسخ: خیر؛ نصاب و مقدار معینی وجود ندارد، خمس هرآنچه که از هزینۀ به دست آوردن محصول معدن اضافهتر باشد کنار گذاشته میشود حتی اگر اندک باشد.
دوّم: آیا خمس در زیورآلاتی که زن استفاده میکند (مثل طلا، نقره، عقیق و غیره) واجب است؟
پاسخ: آنچه زن برای زینت استفاده میکند خمس ندارد، امّا خمس آنچه استفاده نمیشود، واجب است.
سوّم: گنجها
خمسِ گنج، واجب است و گنج، هر مالی است که در زیر خاک اندوخته شده باشد.
خمس گنجی که انسان مییابد تنها بعد از توجّه به آنچه در ادامه بیان خواهد شد پرداخت میگردد:
اوّل: اینکه گنج به بیست دینار (یعنی بیست مثقال طلای ۱۸ عیار) و بیشتر برسد و اگر ارزشش کمتر از این مقدار باشد خمسی نخواهد داشت.
دوّم: خمس گنج بعد از کنار گذاشتن هزینههای استخراج ـمثل حفاری، ابزارآلات و نظایر آن همانند آنچه در بخش معادن ذکر شدـ واجب میگردد.
سوّم: اثر و نشان اسلام بر گنج پیدا شده نباشد، که اگر اینگونه باشد (یعنی نشانی بر آن نباشد) دادن خمسش واجب میشود، چه در سرزمین اسلام پیدا شود و چه در سرزمین جنگ. به عنوان مثالی برای نشان اسلام: اگر مثلاً سکّههایی پیدا کند که بر آنها آیهای از قرآن یا اسم رمز و نماد اسلامی و مانند آن باشد که تأکید کند یک اثر اسلامی است.
اگر گنجی (که اثر و نشان اسلام بر آن نباشد) در ملکی که مثلاً زید آنرا خریده است یافت شود آنرا به فروشنده معرفی میکند، اگر آنرا شناخت وی به آن سزاوارتر است و اگر آنرا نشناخت از آنِ مشتری خواهد بود ـمشتری در این مثال زید استـ و بر او واجب است خمس آنرا کنار گذارد.
اگر بر گنج اثر و نشان اسلام بود، دو حالت دارد:
الفـ آنرا در زمین موات ـزمین بیجان و مرده مثل زمین صحرا که خانه یا مزرعه یا عمران و آبادی در آن نباشدـ که در سرزمین اسلام باشد پیدا کند، که در این صورت مُلک امام ع خواهد بود و به هر کس که آنرا استخراج کرده است هزینۀ استخراج و اجرت بیرون آوردن آن پرداخت میشود؛ مثلاً اگر برای بیرون آوردن آن ده دینار هزینه کرده باشد و اجرت بیرون آوردن گنج پنج دینار باشد، پانزده دینار به وی پرداخت و گنج به امام ع تحویل داده میشود، زیرا وی مالک آن است.
بـ اینکه آنرا در ملکی که خریده است بیابد، که در این صورت آنرا به فروشنده معرفی میکند، اگر آنرا شناخت او به آن سزاوارتر است و اگر نشناخت از آنِ امام ع است.
یک مسئله باقی میماند: گنج در زمینی که متعلّق به یک شخص و اجاره شده توسّط شخص دیگری است پیدا شود و مالک و مستأجر بر سر گنج اختلاف پیدا کنند، در این صورت اگر در ملکیّت آن اختلاف پیدا کردند سخن مؤجر ـمالکـ همراه با قسم وی مورد پذیرش است و اگر در مقدار آن اختلاف پیدا کردند سخن مستأجر مورد قبول است.
آنچه دربارۀ کسی که در زمین خریداری شده گنج پیدا کند بیان کردیم، در مورد حیوانی که خریداری کرده و داخل آن شیء قیمتی بیابد نیز همین احکام جاری است؛ یعنی آنرا به فروشنده معرفی میکند، اگر آنرا شناخت وی به آن سزاوارتر است و اگر نشناخت از آنِ مشتری است و دادن خمسش بر وی واجب خواهد بود.
اگر ماهی بخرد و داخل آن شیء قیمتی بیاید خمس آنرا خارج میکند و باقی آن از آنِ خودش است و آنرا به شناسایی فروشنده نمیرساند.
به علاوه خمس گنج باید خارج شود، چه یابندۀ آن آزاد باشد یا بنده و چه بزرگ و بالغ باشد یا کودک. نهایت امر آن است که اگر کودکی آنرا بیابد بر ولىّاش واجب است خمسش را خارج کند وگرنه بر خود او هنگامیکه بالغ شود دادن خمس واجب خواهد بود. امّا در مورد مملوک (بنده) بر مالک وی واجب است خمس گنجی را که یافته است خارج کند.
در پایان: صبر کردن به مدّت یک سال برای خارجكردن خمس گنج لازم نیست ـبه همان صورت که در مورد معادن و غنایم ذکر شدـ بلکه خمس گنج به محض دست یافتن به آن و توجّه به آنچه که در خارج كردن خمس آن بیان شد کنار گذاشته میشود.
چهارم: هر آنچه از دریا با غوّاصى خارج میشود.
مانند جواهر و مروارید و نظایر آن؛ امّا وجوب خمس آن مشروط است به اینکه ارزشش به یک دینار (یعنی یک مثقال طلای ۱۸ عیار) و بیشتر برسد، امّا اگر ارزشش کمتر از این مقدار باشد خمسی نخواهد داشت.
اگر مقداری مروارید و جواهر بدون غوّاصی بهدست آورد ـمثلاً با ماشینی آن را استخراج کندـ خمسش واجب میشود.
در مورد عنبر() اگر با غوّاصی استخراج شود و ارزشش به یک دینار یا بیشتر برسد خمس آن واجب میشود وگرنه خیر. اگر از سطح آب یا از ساحل گرفته شود حکم معادن در موردش جاری است؛ یعنی بعد از کنار گذاشتن هزینۀ استخراج و به دست آوردنش خمس آن واجب است؛ حتّی اگر مقدارش کم باشد.
در این مورد نیز، دادن خمس، بدون درنظرگرفتن مدّت یک سال واجب است، همانگونه که در مسایل گذشته ذکر شد و در آینده نیز خواهد آمد.
پنجم: زمینی که اهل ذمّه() از مسلمان خریده است.
اگر یک ذِمّی ـچه یهودی باشد و چه مسیحیـ زمینی از مسلمانی بخرد، خمس آن بر ذمّی واجب میشود؛ خواه این زمین از آنچه که خمس در آن واجب است بوده باشد ـمثل زمینی که با قهر و سلاح فتح شودـ و خواه زمینی باشد که خمس ندارد ـمثل زمینی که اهلش با تسلیم شدن بر روی آن اسلام آوردهاندـ.
ششم: حلال مخلوط شده با حرام
اگر مال حلال با حرام مخلوط شود و حلال از حرام تشخیص داده نشود، خمس آن واجب میشود. امّا اگر بتواند آن (حرام) را شناسایی کند و آنرا تشخیص دهد و مستحقّش را نیز بشناسد، بر او واجب است آنچه را که برده است به مستحق و صاحبش بازگرداند و مال حلال باقی مانده خمس ندارد؛ مگر در آن مقدار که از هزینۀ سالانهاش اضافه بیاید ـهمانطور که در مورد هفتم بیان خواهد شدـ.
هفتم: آنچه از هزینۀ سالانه اضافه آید، و آنچه به آن ضمیمه میشود.
خمس در سودهای تجارتها، صنعتها و زراعتها که از هزینهها و خرجی سالانۀ شخص و خانوادهاش اضافه آید واجب است. همچنین خمس در آنچه به آن ضمیمه میشود از چیزهایی که مازاد بر نیاز هستند ـمثل خانه یا ماشین، اثاث، لباس و نظایر اینهاـ همانگونه که تفصیلش خواهد آمد، واجب است.
چهبسا این بند بیشترین مورد مبتلا به خمس برای فرد مؤمن باشد؛ از این رو با توضیح و تفصیل بیشتری بر آن مکثی خواهم نمود، باشد که سود آن به بندگان مؤمن خدا برسد!
توضیحات و تفاصیل در قالب چند محور خواهد که برای سهولت آنها را جدا نمودهام؛ وگرنه ـهمانطور که پوشیده نیستـ ممکن است بین آنها تداخل وجود داشته باشد.
محور اوّل:
تشریع خمس در آنچه از خرجی سال اضافه آمده است.
شاید کسی بپرسد: آیا خمس در آنچه از خرجی سال اضافه میآید در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) وجود داشته است؟
پاسخ: به عنوان تشریع الهی، آری وجود داشت. امّا در مقام تطبیق و اجرا بر مسلمانان وجود نداشت و این به دلیل عدم تحمل این حکم توسط مردم بود. پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) و ائمه (علیهم السلام) برای آنان تخفیف قایل شدند، زیرا خمس از آنِ امام ع است و او میتواند آنرا از عهدۀ مردم ساقط کند. به روایت زیر توجه کنید که این مطلب را توضیح میدهد:
محمّدبن حسن صفار از احمدبن محمّد و عبداللهبن محمّد از علیبن مهزیار نقل کرده است: به ابوجعفر (امام جواد محمّد تقی ع) نامهای نوشته شد و من نامۀ ایشان ع به او (سؤال کننده) را در راه مكه خواندم كه فرموده بود:
(... همانا دوستان (شیعیان) من ـكه از خداوند صلاح آنها را خواهانمـ یا برخی از آنها در پرداخت آنچه بر آنها واجب شده است كوتاهی كردهاند و من از آن اطّلاع پیدا كردهام. پس بر آن شدم آنها را با کاری كه در خصوص خمس در این سال اجرا كردم پاک و تزکیه نمایم، که حق تعالی میفرماید: ﴿(از اموال آنها صدقهای بستان تا آنها را با آن پاک و منزّه سازی، و براي آنها دعا کن زيرا دعای تو مايۀ آرامشی برای آنها است، و خداوند شنوا و دانا است)﴾؛()... و من آن (خمس) را در هر سال بر آنان واجب نکردم و بر آنان واجب نمیكنم مگر زكاتی را كه خداوند بر آنان واجب كرده است، و تنها در این سال خمس را بر آنان در طلا و نقرهای كه یک سال بر آن گذشته باشد واجب میگردانم و آن (خمس) را بر كالاها، ظرفها، چهارپایان، خدمتگزاران و سودی كه از تجارت به دست آوردهاند و بر خانه و زمین واجب نكردم... . اینها تخفیفی است از سوی من بر دوستانم و منّتی است از من بر آنها؛ زیرا سلطان اموالشان را از آنها به زور میگیرد و همچنین به جهت مصایبی كه بر آنها وارد میشود. امّا در مورد غنایم و فواید، (خمس آن) در هر سال بر آنان واجب است. خداوند متعال میفرماید: ﴿(و بدانيد هرگاه چيزی به غنيمت گرفتيد خمس آن از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و مسکينان و در راهماندگان است، اگر به خدا ایمان آوردهاید...)﴾() و غنایم و فواید ـخدا تو را بیامرزدـ بهرهای است كه انسان به چنگ میآورد و سودی است كه به او میرسد و جایزهای است که برای انسان ارزشمند است و میراثی است بدون اینكه از ناحیۀ پدر یا فرزند باشد و از راهی كه گمان نمیكرده به او رسیده است، و مانند دشمنی كه ریشه کن شود و مالش گرفته شود، و مانند مالی كه بهدست میآید و صاحبش مشخص نباشد...).()
محور دوّم:
مشخّص کردن رأس (ابتدای) سال خُمسی
در ابتدا باید بدانیم که گذشتن یک سال ـهمانگونه که گفته گذشتـ در مواردی که خمسشان واجب است به حساب نمیآید، ولی پرداخت خمس واجب در سودهای تجارتها ـبه جهت مراعات صاحب آنـ تا انتهای سال به تأخیر انداخته میشود. اگر مکلّف سودها را برای خرج خود در مدّت یک سال مصرف نماید و تمام شدند، خمس نه در آنها وجود خواهد داشت و نه در سرمایۀ تجاری، ولی اگر سود از هزینهها اضافهتر آمد، هم خمس سود آن داده میشود و هم خمس سرمایۀ تجارت ـبه همان نسبتـ خمسش داده میشود، همانگونه که توضیح داده خواهد شد. بنابراین بر مؤمن است که ابتدای سال خمسی را معیّن کند تا به این ترتیب مقدار افزون بر خرجی سال خود را بداند و به دادن خمس مقدار افزون بر نیاز بپردازد و این منّتی از ایشان (علیهم السلام) بر ما است.
سید احمدالحسن ع فرمودهاند: (خمس روزانه است؛ یعنی مؤمن هر روز خود را مورد محاسبه قرار میدهد امّا چون این کار برای مردم مشقّتآور است و آنها نیز عادت پیدا کردهاند خود را به صورت سالانه حسابرسی کنند ما گفتیم سالیانه باشد. پس مؤمن باید در مدّتی که حداکثر یک سال است خود را محاسبه کند، یعنی او هر سال یک مرتبه خود را مورد محاسبه قرار میدهد. امّا جایز نیست مدّت را بیش از این قرار دهد. خمس از آنِ امام است، پس میتواند آن را در زمانی ساقط و در زمان دیگری واجب گرداند و میتواند مدّتی را تعیین کند که مؤمن خود را در آن مورد محاسبۀ مالی قرار دهد...).
سوّم:
خمس در مقدارِ افزون بر نیاز است.
خمسِ هر مالی که انسان مالکش است و اضافه و افزون بر نیازش باشد واجب خواهد بود و آن مقداری که نیازش را برطرف میکند خمسی ندارد. بنابراین اگر شخصی دارای یک خانه باشد خمسی در آن و در اثاثیّۀ استفاده شدۀ آن ـمثل فرش، وسایل خانگی، تجهیزات الکترونیکی و مانند اینهاـ نخواهد بود. همچنین به لباسی که استفاده شده و وسیلۀ نقلیّهای که برای رفتوآمد مورد نیازش است خمسی تعلّق نمیگیرد. منبع درآمدی که فقط نیازش را بدون مازادی برطرف میکند به همین صورت میباشد. امّا اگر مالک خانهای دیگر یا زمین یا ماشینی دیگر یا اثاثیّه و سایر موارد باشد که به آنها نیازی نداشته باشد، باید خمس آنها را بپردازد.
بهعلاوه فقط یک مرتبه خمسِ مالِ افزون بر نیاز، پرداخت میشود و اگر تمام آن یا مقداری از آن برای سال دیگر باقی ماند خمسش پرداخت نمیشود.
حال اگر خمس مالی را پرداخت کرده سپس آنرا به کسی دیگر داده باشد آیا دریافت کننده نیز باید خمس آنرا در صورتیکه ـیک سال از آن استفاده نکندـ بپردازد؟
پاسخ: بله، دریافتکننده باید خمس مواردی که به دست آورده است را پرداخت کند چه مالک پیشین خمس آنها پرداخت شده باشد، چه پرداخت نشده باشد. به آنچه خمسش پرداخت شده باشد بار دیگر خمس تعلّق نمیگیرد ولی اگر مالک تغییر کند، مورد جدیدی محسوب شده، ارتباطی به گذشته نخواهد داشت.
پرسش در خصوص برخی موارد ـاز نظر مورد نیاز بودن و استفاده شدنـ باقی میماند که در این صورت خمسِ موارد استفاده شده و مورد نیاز واجب نیست، که اکنون این موارد را همراه با بیان احکامشان مطرح مینمایم:
۱- آیا یک مرتبه استفاده از شیء ـمثل پوشیدن لباس یا زیورآلات یا موارد دیگرـ سپس کنار گذاشتن آن کفایت میکند تا شیء استفاده شدهای که مشمول خمس نیست تلقّی گردد؟
پاسخ: منظور از استفاده شدن استفادۀ واقعی است، نه برای فرار از خمس و اشکالی در مورد استفاده قرار دادن ـحتّی اگر چه یک مرتبه باشدـ وجود ندارد و آن شیءِ مستعمل از خمس مستثنی خواهد بود.
۲- ممکن است انسان به چیزی مثل روانداز و فرش احتیاج داشته باشد ولی به منظور تمیز نگه داشتن ممکن است از آن استفاده نکند تا هنگام آمدن میهمان و موارد نظیر آن، مورد استفاده قرار بگیرد. آیا در صورت عدم استفادۀ آن شیء در طول یک سال خمس در آن واجب میگردد؟
پاسخ: اگر استفاده نشده باشد خمسش واجب است.
۳- آیا فرقی بین اشیاء در مصداق استفاده شدن وجود دارد؛ [مثلاً] ممکن است از مایحتاج مواد غذایی سالانه و یا قسمتی از چیزهایی که مقداری از آنها را استفاده کرده است ـمانند عطرها، روغنها و بعضی از اشیاء لوکس و تجمّلیـ باقی بماند، آیا برای باقی ماندۀ آنها خمس واجب است؟
و مورد سوّم اینکه ممکن است شخصی چیزی داشته باشد که اجزای متعدّدی داشته باشد و قسمتی از آنرا استفاده میکند ـمثلاً مجموعهای از کتابهای دورهای یا سِتِ وسایلـ آیا با استفاده از قسمتی از آنها، صفت استفاده شدن بر تمام آنها مصداق پیدا میکند؟
پاسخ: با استفاده از قسمتی از آن تمام آن چیز استفاده شده تلقّی میگردد.
۴- اگر اشیایی که به انسان داده ـمثل لباس و بعضی وسایلـ و این اشیاء استفاده شده باشد (نو نباشد)، آیا پرداخت خمس آنها واجب است؟
پاسخ: واجب نیست.
چهارم:
پرداخت خمس منبع درآمد (مغازه، شرکت ... و نظایر آن)
خمس منبع درآمد (تجارتخانه، کارخانه، مزرعه یا وسیلۀ نقلیه...) در صورتیکه تولید یا سود آن از نیاز انسان و خرجی سالانهاش افزون باشد پرداخت میشود؛ به این صورت که از اصل مال به همان نسبت مقدار اضافه، خمس پرداخت میشود. مثلاً اگر کارگاه یا مغازهای دارد و دخلی از آن دریافت میکند که فقط برای خرجی سال وی کفایت میکند آن کارگاه خمسی نخواهد داشت، اما اگر دخل از خرجی سالانهاش اضافه آید، از اصل (اصل سرمایه) به اندازۀ نسبت مقدار اضافه بر خرجی سالانهاش خمس پرداخت میکند. مثلاً اگر خرجی سال وی ۲ واحد و دخل کارگاه ۴ واحد باشد، خمس ِنصفِ اصل (کارگاه) را پرداخت میکند. امّا در مورد تولید یا سودی که از مغازه یا کارگاه حاصل میشود خمس مقداری از آن که از نیاز تا آخر سال افزون میآید پرداخت میگردد.
پنجم:
تعدّد منبع درآمد
اگر انسان چند منبع درآمد و محل کسب داشته باشد ـمثلاً هم مغازه داشته باشد و هم حقوق ماهانه و به همین ترتیب موارد دیگرـ و بخواهد خمس پرداخت کند، خمس وی چگونه خواهد بود؟
پاسخ: کسی که برای بار اوّل میخواهد خمس بپردازد و بیش از یک منبع درآمد دارد میتواند یک منبع درآمد را انتخاب کند تا از خمس مستثنی باشد (یعنی سرمایه را به آن منبع نسبت بدهد) که در این صورت اگر به اندازۀ نیاز وی باشد خمسی به آن تعلّق نمیگیرد و اگر از مقدار نیازش بیشتر باشد از اصل آن سرمایه به نسبت مقدار اضافی ـهمانگونه که گفته شدـ خمس پرداخت می شود و در مورد بهرۀ آن منبع درآمد که از هزینه سالانهاش افزون آمده است، خمس آنرا هنگام حلول سال خمسی جدا میکند.
امّا در مورد سایر منابع درآمدش، خمس آنها واجب است و هیچ منبع درآمدی منبع درآمد دیگر را از خمس مستثنی نمیکند. بنابراین اگر کنار منابع درآمدش حقوق ماهانهای داشته باشد که وی را کفایت کند خمس آنچه را که در رأس سال خمسیاش اضافه آمده است جدا میکند.
در اغلب موارد تعدّد منابع درآمدی، واضح و روشن است و انسان میتواند آنها را از یکدیگر جدا کند، ولی ممکن است برخی امور بر وی مشتبه گردد. مثلاً اگر شخصی زمین زراعی دارد که در آن تعدادی درخت نخل وجود دارد و موتور آبی نیز در آنجا هست که زمین زراعتی را آبیاری کند و به پرورش برخی دامها ـمثل گاوـ نیز در آن زمین مبادرت ورزد، آیا همۀ اینها یک منبع درآمد به حساب میآیند یا چند منبع درآمد؟
پاسخ: زمین، نخلستان و موتور آبیاری، یک منبع درآمد و گاوها منبع درآمد دیگری به حساب میآیند.
بهعلاوه در خصوص مواردی که جدا کردن آنها برای مکلّف از نظر متعدّد یا یکی بودن منبع درآمد روشن و واضح نباشد چیزی بر عهدۀ مؤمن نیست مگر اینکه دربارۀ آنها از امام ع سؤال کند تا از سوی وی مشخص گردند، و خدا را برای نعمتهایش شاکریم.
ششم:
حقوق کارمندان
در مورد کارمندی که حقوقش وی را کفایت میکند گفته شد: اگر از خرجیِ سال وی هنگام حلول سال خمسیاش مقداری افزون آید، خمسش واجب است وگرنه خمسی نخواهد داشت.
حال اگر از شرکتی که در آن کار میکند پاداش سالیانه دریافت کند، باید خمس آن یا مقداری از آن که هنگام حلول سال خمسی ـنه هنگام دریافت آنـ باقی مانده است را، بپردازد. به همین صورت در مورد هدیۀ غیرنقدی اگر در رأس سال از آن استفاده نکرده باشد، خمس آن را پرداخت میکند
در اینجا دو پرسش مطرح میشود:
اوّل: اگر کارمندی حقوقش را به فاصلۀ خیلی کمی پیش از رأس سال خمسی ـمثلاً یک روز پیش از آنـ دریافت کند و این حقوق منبع درآمدش باشد، آیا حقوقی که گرفته است ـیا مقدار باقی ماندۀ آنـ افزون بر هزینۀ سالانۀ وی به حساب میآید و نیز خمس آن واجب خواهد بود؟
پاسخ: خمس آن واجب است.
دوّم: کارمندی که زمان حقوقش فرا رسیده و شخص دیگری آنرا به جای وی دریافت کرده ولی آنرا به دست وی نرسانده و آنرا پس از رأس سال خمسیاش به او رسانده است، آیا خمس آن واجب است؟ مثلاً اگر رأس سال خمسیاش روز دهم رمضان باشد و دریافت حقوقش روز هشتم ماه رمضان است ولی به دست وی نرسیده و پس از آن به دستش رسیده باشد.
پاسخ: خمس آن واجب است.
هفتم:
پول پسانداز شده برای ازدواج، حج یا خرید مسکن
گاهی برخی مردم مبلغی را به منظور خرید مسکن جمع و ـبرای این منظورـ شروع به پس انداز آنچه از نیاز سالیانۀ خود اضافه میآید، میکنند.
چنین اشخاصی باید مبلغ جمعآوری شده را ـدر صورتی که قبلاً خمسش را پرداخت نکردهاندـ پرداخت کنند و این در صورتی است که موعد رأس سال خمسیاش فرا رسیده و با آن مسکنی خریداری نکرده باشد.
اگر مبلغ جمعآوری شده به قصد ازدواج یا حج باشد نیز وضعیّت به همین صورت است؛ بنابراین اگر رأس سال خمسیاش فرا برسد و ازدواج نکرده یا به حج نرفته باشد، بر او واجب است خمس مبلغی را که جمع کرده است بپردازد.
در زمانۀ ما در برخی کشورها به این صورت مرسوم شده است که شخصی که خواهان ثبت نام خود برای رفتن به حج است مبلغی در بانکها به ودیعه میگذارد و این به عنوان شرطی از سوی سازمان حج در آن کشور برای ثبت نام شخص مقرّر میشود و اعزام وی پس از دو یا سه سال و شاید بیشتر صورت گیرد و بهطور قطع بر مبلغ به ودیعه گذاشته شده سال خواهد گذشت در حالی که این مبلغ هنوز استفاده نشده است. آیا خمس آن واجب است؟
پاسخ: خمس آن واجب نیست.
هشتم:
خمس آنچه در اختیار نباشد، و مضیقه و تنگنای مالی
ممکن است انسان مالی داشته باشد ولی آن مال در اختیارش نباشد ـمثلاً آنرا به شخص دیگری قرض دهد یا در بانک به ودیعه بگذارد و حقّ برداشت از آنرا نداشته باشدـ آیا در مورد چنین مالی خمس واجب است؟ و چگونه؟
پاسخ: خمس آن واجب نیست تا هنگامیکه خود شخص یا وکیلش آنرا تحویل بگیرد.
در مورد قرض گرفتن، اگر انسان مالی را برای برطرف کردن نیاز خود پیش از رأس سال خمسیاش قرض کند و همچنان ـاین مال قرض گرفته شده یا مقدار باقی ماندۀ آنـ در اختیار وی باشد، سپس رأس سال خمسیاش فرا برسد، آیا خمس شامل آن میشود؟
پاسخ: اگر بر ذِمِّۀ انسان دِینی باشد، خمسی در مالی که مالکش است وجود نخواهد داشت مگر آن مقدار که از مقدار دِینی که بر ذمّه دارد افزون باشد. به عنوان مثال: اگر قرضی به ارزش ۱۰۰ واحد بر ذمّهاش باشد و ۱۵۰ واحد در اختیار داشته باشد فقط خمس ۵۰ واحد محاسبه میگردد.
و بهطورکلّی آیا قرض گرفتن توسّط انسان بر تعلّق گرفتن خمس به مالش تأثیر میگذارد؟
پاسخ: بله ـهمانطور که در مسألۀ پیشین روشن شدـ تأثیر میگذارد.
اگر در تنگنای مالی باشد و رأس سال خمسیاش فرا برسد ولی مواد غذایی و موارد دیگری که در منزلش است اضافه بیاید، آیا این تنگنای مالی باعث میشود که خمس از موارد ذکر شده که غیرنقدی است و از مخارج سالانهاش اضافه آمده است، برداشته شود؟
پاسخ: اگر مقصود از تنگنای مالی عدم وجود اموال اضافی و فقط وجود مواد غذایی اضافی است، خمس مواد غذایی که نزد خود دارد را جدا میکند. خمس، عبادتی است مثل روزه و نماز و وسیلهای است برای طهارت و پاکیزگی روح، و حقّ تعالی میفرماید:﴿ (از اموال آنها صدقهای بستان تا آنها را با آن پاک و منزّه سازی، و براي آنها دعا کن زيرا دعای تو مايۀ آرامشی برای آنها است، و خداوند شنوا و دانا است)﴾؛(). و مهم نیست (این مقدار اضافی) اندک باشد یا بسیار؛ چه بسا درهمی از کسی که پنج درهم دارد اجر و ثواب بیشتری از هزار درهم از کسی که پنج هزار درهم دارد داشته باشد. بهطورکلّی پرداخت خمس و زکات عواملی برای افزایش روزی هستند. مؤمن چهمیداند، شاید پرداخت خمس یا زکات عاملی شود که خداوند روزیاش را وسعت بخشد!
نهم:
اموال کودکان
واضح است که کودک در خمس و دیگر تکالیف شرعی مکلّف نیست، ولی حقّ مالکیّت دارد و به مال وی خمس تعلّق میگیرد. بنابراین خمس بر کودک واجب نیست ولی به مالش تعلّق میگیرد؛ پس بر ولی (سرپرست) واجب است که خمس را از مال کودک نابالغ جدا کند، در غیر اینصورت هنگامیکه کودک بالغ شود، خمس مالش را پرداخت میکند.
به این ترتیب حکم مال کودکی که حساب پسانداز در بانک دارد مشخّص میگردد.