جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
﴿ یا گویند دروغ بسته است آن را بگو اگر دروغش بسته باشم بر من است گناهم و بیزارم از آنچه شما گناه کنید * و وحی شد بسوی نوح که هرگز ایمان نیارند از قومت جز آنان که ایمان آوردند پس آزرده نشو از آنچه میکنند * و بساز کشتی را به دیدگان ما و وحی ما و سخن نگوی با من در باره آنان که ستم کردند همانا ایشانند غرقشدگان * و میساخت کشتی را و هرگاه بر او گذشتی گروهی از قومش مسخرهاش گرفتندی گفت اگر ما را مسخره کنید همانا ما شما را مسخره کنیم چنانکه بودید شما مسخره میکردید * زود است بدانید که را آید عذابی که خوار سازدش و فرود آید بر او عذابی جایگزین * تا گاهی که بیامد امر ما و بجوشید تنور گفتیم بار کن در آن از هرکدام دو جفت را و خاندان خویش را مگر آنکه بر او پیشی گرفته است سخن و آنان را که ایمان آوردند و ایمان نیاورده بود با او جز اندکی * گفت سوار شوید در آن با نام خدا روان شدنش و لنگر انداختنش همانا پروردگار من است آمرزنده مهربان * و آن روان بود بدیشان در موجی همانند کوهها و برخواند نوح فرزند خود را و بود بر کناری کهای پسرک من سوار شو با ما و نباش با کافران * گفت زود است پناه برم به کوهی که نگه داردم از آب گفت نیست نگهدارندهای امروز از امر خدا مگر آن را که رحم کرده است و حایل شد میان ایشان موج پس شد از غرقشدگان * و گفته شد ای زمین فروخور آب خویش را و ای آسمان بس کن و فرونشست آب و گذشت کار و استوار شد بر جودی و گفته شد دور باد برای گروه ستمگران * و خواند نوح پروردگار خود را پس گفت پروردگارا همانا پسرم از خاندان من است و هر آینه وعده تو حقّ است و توئی بهترین حکمکنندگان * گفت ای نوح نیست او از خاندان تو و همانا او کرداری است ناشایست پس نپرس مرا آنچه نیستت بدان دانشی همانا اندرزت گویم تا نباشی از نادانان * گفت پروردگارا پناه برم به تو که بپرسمت آنچه را نباشد مرا دانشی بدان و اگر نیامرزی مرا و رحم نکنی بر من باشم از زیانکاران * گفته شد ای نوح فرودآی با آرامشی از ما و برکتهائی بر تو و بر ملتهائی از آنان که با تو هستند و ملتهائی که زود است بهرهمندشان گردانیم و سپس برسد ایشان را از ما عذابی دردناک * این از خبرهای ناپیدا است که وحی میفرستیمش به سویت و نبودهای که بدانی آنها را تو و نه قومت پیش از این پس بردبار شو همانا فرجام است از آن پرهیزکاران ﴾ ( قرآن كريم ـ سوره هود ـ آيات: ۳۶-۴۹. ).
داستان قرآنی از این نظر که طوفان را عذاب الهی میداند و اینکه نوح به وسیلهء وحی از طوفان باخبر شد، با داستانهای تاریخی همسخن است. در برخی داستانهای تاریخی سومری نیز آمده که نوح (علیه السلام) وحی را بهصورت خواب یا رؤیا دریافت کرده است.
در داستان قرآنی به موضوع مهمی پرداخته شده که پیشتر در مورد آن بحث کردیم و آن این است که طوفان در منطقهای که کوهها در آن بوده، واقع شده است: ﴿ گفت زود است پناه برم به کوهی که نگه داردم از آب گفت نیست نگهدارندهای امروز از امر خدا مگر آن را که رحم کرده است و حایل شد میان ایشان موج پس شد از غرقشدگان ﴾ اینجا پرسش مهمی مطرح میشود:
چگونه طوفان همان طور که تاریخ سومریها و بابلیان به این مطلب اشاره دارد، در منطقهء جنوب عراق روی داده و حال آنکه این منطقه، یک دشت آبرُفتی است و در چنین مکان مسطحی، چگونه این کوهها سر برآورده است؟!
بنابراین ما باید به دنبال مکانی چسبیده به بینالنهرین یا در واقع جایی که ادامهء این منطقه باشد و در آن کوههایی وجود دارد بگردیم. درهء حاصلخیز پیش از آنکه آب آنجا را بپوشاند و به خلیج امروزی تبدیل شود، تنها جایی است که از همهء این ویژگیها برخوردار است و ما پیشتر به این موضوع اشاره کردهایم و این منطقه دقیقاً در جنوب عراق واقع شدهاست.
همچنین، در داستان قرآنی موضوع دیگری نیز رخ مینماید؛ اینکه قرآن موج سیل را به کوه تشبیه کردهاست: ﴿ و آن روان بود بدیشان در موجی همانند کوهها ﴾ این توصیف برای سیلی که توسط باران پدید میآید درست نیست؛ چرا که به هر حال سیلی چنین سهمگین، آن هم در منطقهای باز و در یک دشت، نمیتواند موجهایی کوهمانند به وجود آورد. چنین توصیف قرآنی، برای سیلی که توسط یک سونامی بزرگ یا از طریق شکسته شدن سدّی طبیعی که منطقهء پست را از دریا جدا میکند و پشت آن مقادیر بسیار زیادی آب جمع شده، ممکن است روی دهد؛ چرا که در این حالت، منطقهء پست به سرعت از آب پر میشود و همین میتواند جهش هیدرولیک عظیمی به وجود آورده، به دنبال آن موجی به سان کوه پدیدار شود. این مطلب کاملاً با منهدم شدن سد تنگهء هرمز کنونی و پر شدن دره از آب و تبدیل آن به خلیج فعلی، مطابقت دارد.
******