جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
در تورات مواردی وجود دارد که به وضوح باطل میباشد؛ زیرا با حقایق ثابتشدهء علمی در تناقض است؛ از جمله:
- کشتی نوح از هر حیوانی که بر روی زمین زندگی میکرد، یک زوج برداشته است:
«و همة حیوانات به اجناس آنها، و همه بهایم به اجناس آنها، و همه حشراتی كه بر زمین میخزند به اجناس آنها، و همه پرندگان بهاجناس آنها، همه مرغان و همه بالداران. ۱۵ دودو از هر ذیجسدی كه روح حیات دارد، نزد نوح به كشتی در آمدند. ۱۶ و آنهایی كه آمدند نر و ماده از هر ذیجسد آمدند، چنانكه خدا وی را امر فرموده بود. و خداوند در را از عقب او بست».
- سراسر زمین با آب پوشانده شد و آب به اندازهای بالا آمد که پانزده ذراع، از قلهء بلندترین کوههای زمین نیز بالاتر رفته بود:
«و آب بر زمین زیاد و زیاد غلبه یافت، تا آنكه همه كوههای بلند كه زیر تمامی آسمانها بود، مستور شد. ۲۰ پانزده ذراع بالاتر، آب غلبه یافت و كوهها مستور گردید. ۲۱ و هر ذیجسدی كه بر زمین حركت میكرد، از پرندگان و بهایم و حیوانات و كل حشرات خزنده بر زمین، و جمیع آدمیان، مردند. ۲۲ هركه دم روح حیات در بینی او بود، از هر كه در خشكی بود، مرد. ۲۳ و خدا محو كرد هر موجودی را كه بر روی زمین بود، از آدمیان و بهایم و حشرات و پرندگان آسمان، پس از زمین محو شدند. و نوح با آنچه همراه وی در كشتی بود فقط باقی ماند».
- نوح با این خِیل انبوه حیوانات و غذاهایی که نیاز داشتند، بیش از یک سال در کشتی ماند:
1. العهد القديم ـ سفر التكوين ـ الأصحاح 7.
«۶ و نوح ششصد ساله بود، چون طوفان آب بر زمین آمد. ۷ و نوح و پسرانش و زنش و زنان پسرانش با وی از آب طوفان به كشتی در آمدند................... ۱۱ و در سال ششصد از زندگانی نوح، در روز هفدهم از ماه دوم، در همان روز جمیع چشمههای لجه عظیم شكافته شد، و روزنهای آسمان گشوده »(1).
1. کتاب مقدس، عهد عتیق ، سفر پیدایش ، باب ۷.
2. العهد القديم ـ سفر التكوين ـ الأصحاح 8.
«۱۴ و در روز بیست و هفتم از ماه دوم، زمین خشك شد. ۱۵ آنگاه خدا نوح را مخاطب ساخته، گفت: ۱۶ از كشتی بیرون شو، تو و زوجهات و پسرانت و ازواج پسرانت با تو » (2).
2. کتاب مقدس، عهد عتیق ، سفر پیدایش ، باب ۸.
بطلان این موارد بدیهی است. آنها هیچ تفسیر علمی برای این آبهای انبوه که تمام کوههای زمین را پوشاند، ارائه نکردهاند؛ چرا که اصولاً این مقدار آب در زمین وجود ندارد.
در ضمن هیچ توجیهی برای چگونگی باقی ماندن این همه حیوان زنده بر روی کشتی آن هم بهمدت بیش از یک سال وجود ندارد. طبق این داستان تورات، نوح چگونه آن مقدار غذا که برای بیش از یک سال کافی باشد را در کشتی جای داده است؟ نوح از کجا گوشت کافی برای درندگانی که طبق این داستان، آنها را بیش از یک سال بر کشتی سوار کرده بود، فراهم کرد؟
«و در سال ششصد از زندگانی نوح، در روز هفدهم از ماه دوم، در همان روز جمیع چشمههای لجة عظیم شكافته شد، و روزنهای آسمان گشوده. ۱۲ و باران، چهل روز و چهل شب بر روی زمین میبارید. ۱۳ در همان روز نوح و پسرانش، سام و حام و یافث، و زوجة نوح و سه زوجة پسرانش، با ایشان داخل كشتی شدند....................... و در سال ششصد و یكم در روز اول از ماه اول، آب از روی زمین خشك شد. پس نوح پوشش كشتی را برداشته، نگریست، و اینك روی زمین خشك بود. ۱۴ و در روز بیست و هفتم از ماه دوم، زمین خشك شد. ۱۵ آنگاه خدا نوح را مخاطب ساخته، گفت: ۱۶ «از كشتی بیرون شو، تو و زوجهات و پسرانت و ازواج پسرانت با تو. ۱۷ و همه حیواناتی را كه نزد خود داری، هر ذیجسدی را از پرندگان و بهایم و كل حشرات خزندة بر زمین، با خود بیرون آور، تا بر زمین منتشر شده، در جهان بارور و كثیر شوند.» ۱۸ پس نوح و پسران او و زنش و زنان پسرانش، با وی بیرون آمدند. ۱۹ و همه حیوانات و همه حشرات و همه پرندگان، و هر چه بر زمین حركت میكند، به اجناس آنها، از كشتی به در شدند. ۲۰ ».
در ضمن نشانهها و آثار این آبهای فراوان کجا است؟ حال آنکه آثار رویدادهای زمینشناختی که تاریخشان به میلیاردها سال پیش بازمیگردد، موجود است و میتوان آنها را مطالعه نمود؛ حال چگونه آثار و علائم رویدادی که بیشتر از چند هزار سال از آن نگذشته، کاملاً محو و نابود شده است؟!
شاید بگویند: با معجزه پنهان و محو شده است!
البته در این صورت، ماجرا یک قصهپردازی تخیلی خواهد بود. هر جا که موضوع بغرنج و گیجکننده میشود و مشخص میگردد که قضیه با حقایق اثباتشدهء علمی ناسازگار و فاقد شواهد تاریخی است، دلیل آن را معجزه میدانند و حال آنکه ارائهء معجزه از سوی خداوند باید از روی حکمت و دلیل حکیمانه باشد؛ و نه کاری عبث یا برای گمراه کردن انسان و پوشیده ساختن وقایع و رویدادهایی همچون طوفان نوح (عليه السلام).
باید به این نکتهء مهم نیز توجه داشت که ماجرای طوفان، یک داستان تاریخی است و از همین رو موضوعات مربوط به آن را میتوان به لحاظ علمی بررسی و تأیید کرد. بر این اساس امروزه به واسطهء علم میتوان هر چیز نادرست در این داستان را به آسانی کشف و شناسایی کرد. به این ترتیب فقط داستان درست و واقعی بر جای میماند؛ داستانی که با حقایق علمی که زمینشناسی تاریخی و نتایج کاوشهای دقیق علمی بهدست میدهد، تناقضی ندارد.
واقعیت آن است که داستان طوفان تورات را بههیچوجه نمیشود اصلاح کرد، زیرا نادرستی آن کاملاً هویدا است. حتی اگر بگویند این طوفان محلی بوده و در بخش خاص و محدودی از زمین روی داده است، باز هم در داستان منقول تورات مواردی باقی میماند که نمیتوان آن را با علم و واقعیتها یکجا جمع نمود؛ مانند ماجرای باقی ماندن احشام و درندگان زنده با نوح(عليه السلام) در کشتی با اندازهء مذکور، آن هم برای بیش از یک سال. نوح(عليه السلام) این همه آبوغذا را که در این مدت طولانی برای این حیوانات کافی باشد، از کجا آورده بود؟ و اگر چنین آبوغذاهای فراوانی فراهم کرده باشد، چگونه یک کشتی در این اندازه توانسته است آنها را حمل کند؟
این حقیقت دلیل قاطعی بر یکی از این دو نتیجه میباشد:
* یا تورات تحریف شده است، و این خود مستلزم آن است که دین فعلی یهود، از دین خداوند سبحان انحراف یافته باشد. همین حکم دربارهء دین مسیحیت نیز جاری است، زیرا این دین مؤید مطالب کتاب عهد قدیم یا تورات میباشد.
* یا دین یهودیت و مسیحیت باطل بوده و از گردآوردههای انسان تشکیل یافتهاند و تورات نیز صرفاً تألیف بشر میباشد.
ما این نتیجه را برمیگزینیم که تورات تحریف شده و دین مسیحیت نیز که مؤید مطالب تورات است، باطل و تحریفشده میباشد.
*****