جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
«پیدایش باب ۶
۱ و واقع شد كه چون آدمیان شروع كردند به زیاد شدن بر روی زمین و دختران برای ایشان متولد گردیدند،
۲ پسران خدا دختران آدمیان را دیدند كه نیكومنظرند، و از هر كدام كه خواستند، زنان برای خویشتن میگرفتند.
۳ و خداوند گفت: روح من در انسان دائماً داوری نخواهد كرد، زیرا كه او نیز بشر است. لیكن ایام وی صد و بیست سال خواهد بود.
۴ و در آن ایام مردان تنومند در زمین بودند. و بعد از هنگامی كه پسران خدا به دختران آدمیان در آمدند و آنها برای ایشان اولاد زاییدند، ایشان جبارانی بودند كه در زمان سَلَفْ، مردان نامور شدند.
۵ و خداوند دید كه شرارت انسان در زمین بسیار است، و هر تصور از خیالهای دل وی دائماً محض شرارت است.
۶ و خداوند پشیمان شد كه انسان را بر زمیـن ساخته بود، و در دل خود محزون گشت.
۷ و خداوند گفـت: انسـان را كه آفریـدهام، از روی زمین محو سازم، انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را، چونكه متأسف شدم از ساختن ایشـان.
۸ اما نـوح در نظـر خداوند التفـات یافـت.
۹ این است پیدایش نوح. نوح مردی عادل بود، و در عصر خود كامل. و نوح با خدا راه میرفت.
۱۰ و نوح سه پسر آورد: سام و حام و یافث.
۱۱ و زمین نیز بنظر خدا فاسد گردیده و زمین از ظلم پرشده بود.
۱۲ و خدا زمین را دید كه اینك فاسد شده است، زیرا كه تمامی بشر راه خود را بر زمین فاسد كرده بودند.
۱۳ و خدا به نوح گفت: انتهای تمامی بشر به حضورم رسیده است، زیرا كه زمین بسبب ایشان پر از ظلم شده است. و اینك من ایشان را با زمین هلاك خواهم ساخت.
۱۴ پس برای خود كشتیای از چوب كوفر بساز، و حُجَرات در كشتی بنا كن و درون و بیرونش را به قیر بیندا.
۱۵ و آن را بدین تركیب بساز كه طول كشتی سیصد ذراع باشد، و عرضش پنجاه ذراع و ارتفاع آن سی ذراع.
۱۶ و روشنیای برای كشتی بساز و آن را به ذراعی از بالا تمام كن. و درِ كشتی را در جنب آن بگذار، و طبقات تحتانی و وسطی و فوقانی بساز.
۱۷ زیرا اینك من طوفان آب را بر زمین میآورم تا هر جسدی را كه روح حیات در آن باشد، از زیر آسمان هلاك گردانم. و هر چه بر زمین است، خواهد مرد.
۱۸ لكن عهد خود را با تو استوار میسازم، و به كشتی در خواهی آمد، تو و پسرانت و زوجهات و ازواج پسرانت با تو.
۱۹ و از جمیع حیوانات، از هر ذیجسدی، جفتی از همه به كشتی در خواهی آورد، تا با خویشتن زنده نگاه داری، نر و ماده باشند.
۲۰ از پرندگان به اجناس آنها، و از بهایـم به اجنـاس آنها، و از همة حشـرات زمین به اجناس آنها، دودو از همه نزد تو آینـد تا زنـده نگاه داری.
۲۱ و از هـر آذوقهای كه خورده شـود، بگیر و نـزد خود ذخیـره نما تا برای تو و آنها خوراك باشد.
۲۲ پس نوح چنین كرد و به هرچـه خـدا او را امر فرمـود، عمل نمـود.
پیدایش باب ۷
۱ و خداوند به نوح گفت: «تو و تمامی اهل خانهات به كشتی در آیید، زیرا تو را در این عصر به حضور خود عادل دیدم.
۲ و از همة بهایم پاك، هفت هفت، نر و ماده با خود بگیر، و از بهایم ناپاك، دودو، نر و ماده،
۳ و از پرندگان آسمان نیز هفت هفت، نر و ماده را، تا نسلی بر روی تمام زمین نگاه داری.
۴ زیرا كه من بعد از هفت روز دیگر، چهل روز و چهل شب باران میبارانم، و هر موجودی را كه ساختهام، از روی زمین محو میسازم. »
۵ پس نوح موافق آنچه خداوند او را امر فرموده بود، عمل نمود.
۶ و نوح ششصد ساله بود، چون طوفان آب بر زمین آمد.
۷ و نوح و پسرانش و زنش و زنان پسرانش با وی از آب طوفان به كشتی در آمدند.
۸ از بهایم پاك و از بهایم ناپاك، و از پرندگان و از همة حشرات زمین،
۹ دودو، نر و ماده، نزد نوح به كشتی در آمدند، چنانكه خدا نوح را امر كرده بود.
۱۰ و واقع شد بعد از هفت روز كه آب طوفان بر زمین آمد.
۱۱ و در سال ششصد از زندگانی نوح، در روز هفدهم از ماه دوم، در همان روز جمیع چشمههای لجة عظیم شكافته شد، و روزنهای آسمان گشوده.
۱۲ و باران، چهل روز و چهل شب بر روی زمین میبارید.
۱۳ در همان روز نوح و پسرانش، سام و حام و یافث، و زوجة نوح و سه زوجة پسرانش، با ایشان داخل كشتی شدند.
۱۴ ایشان و همة حیوانات به اجناس آنها، و همة بهایم به اجناس آنها، و همة حشراتی كه بر زمین میخزند به اجناس آنها، و همة پرندگان بهاجناس آنها، همة مرغان و همة بالداران.
۱۵ دودو از هر ذی جسدی كه روح حیات دارد، نزد نوح به كشتی در آمدند.
۱۶ و آنهایی كه آمدند نر و ماده از هر ذیجسد آمدند، چنانكه خدا وی را امر فرموده بود. و خداوند در را از عقب او بست.
۱۷ و طوفان چهل روز بر زمین میآمد، و آب همی افزود و كشتی را برداشت كه از زمین بلند شد.
۱۸ و آب غلبه یافته، بر زمین همی افزود، و كشتی بر سطح آب میرفت.
۱۹ و آب بر زمین زیاد و زیاد غلبه یافت، تا آنكه همة كوههای بلند كه زیر تمامی آسمانها بود، مستور شد.
۲۰ پانزده ذراع بالاتر، آب غلبه یافت و كوهها مستورگردید.
۲۱ و هر ذیجسدی كه بر زمین حركت میكرد، از پرندگان و بهایم و حیوانات و كل حشرات خزندة بر زمین، و جمیع آدمیان، مردند.
۲۲ هركه دم روح حیات در بینی او بود، از هر كه در خشكی بود، مرد.
۲۳ و خدا محو كرد هر موجودی را كه بر روی زمین بود، از آدمیان و بهایم و حشرات و پرندگان آسمان، پس از زمین محو شدند. و نوح با آنچه همراه وی در كشتی بود فقط باقی ماند.
۲۴ و آب بر زمین صد و پنجاه روز غلبه مییافت.
پیدایش باب ۸
۱ و خدا نوح و همة حیوانات و همة بهایمی را كه با وی در كشتی بودند، بیاد آورد. و خدا بادی بر زمین وزانید و آب ساكن گردید.
۲ و چشمههای لجه و روزنهای آسمان بسته شد، و باران از آسمان باز ایستاد.
۳ و آب رفتهرفته از روی زمین برگشت. و بعد از انقضای صد و پنجاه روز، آب كم شد،
۴ و روز هفدهم از ماه هفتم، كشتی بر كوههای آرارات قرار گرفت.
۵ و تا ماه دهم، آب رفتهرفته كمتر میشد، و در روز اول از ماه دهم، قلههای كوهها ظاهر گردید.
۶ و واقع شد بعد از چهل روز كه نوح دریچةكشتی را كه ساخته بود، باز كرد.
۷ و زاغ را رها كرد. او بیرون رفته، در تردد میبود تا آب از زمین خشك شد.
۸ پس كبوتر را از نزد خود رها كرد تا ببیند كه آیا آب از روی زمین كم شده است.
۹ اما كبوتر چون نشیمنی برای كف پای خود نیافت، زیرا كه آب در تمام روی زمین بود، نزد وی به كشتی برگشت. پس دست خود را دراز كرد و آن را گرفته نزد خود به كشتی در آورد.
۱۰ و هفت روز دیگر نیز درنگ كرده، باز كبوتر را از كشتی رها كرد.
۱۱ و در وقت عصر، كبوتر نزد وی برگشت، و اینك برگ زیتون تازه در منقار وی است. پس نوح دانست كه آب از روی زمین كم شده است.
۱۲ و هفت روز دیگر نیز توقف نموده، كبوتر را رها كرد، و او دیگر نزد وی برنگشت.
۱۳ و در سال ششصد و یكم در روز اول از ماه اول، آب از روی زمین خشك شد. پس نوح پوشش كشتی را برداشته، نگریست، و اینك روی زمین خشك بود.
۱۴ و در روز بیست و هفتم از ماه دوم، زمین خشك شد.
۱۵ آنگاه خدا نوح را مخاطب ساخته، گفت:
۱۶ از كشتی بیرون شو، تو و زوجهات و پسرانت و ازواج پسرانت با تو.
۱۷ و همة حیواناتی را كه نزد خود داری، هر ذیجسدی را از پرندگان و بهایم و كل حشرات خزندة بر زمین، با خود بیرون آور، تا بر زمین منتشر شده، در جهان بارور و كثیر شوند.
۱۸ پس نوح و پسران او و زنش و زنان پسرانش، با وی بیرون آمدند.
۱۹ و همة حیوانات و همة حشرات و همة پرندگان، و هر چه بر زمین حركت میكند، به اجناس آنها، از كشتی به در شدند.
۲۰ و نوح مذبحی برای خداوند بنا كرد، و از هر بهیمة پاك و از هر پرندة پاك گرفته، قربانیهای سوختنی بر مذبح گذرانید.
۲۱ و خداوند بوی خوش بویید وخداوند در دل خود گفت: بعد از این دیگر زمین را بسبب انسان لعنت نكنم، زیرا كه خیال دل انسان از طفولیت بد است، و بار دیگر همة حیوانات را هلاك نكنم، چنانكه كردم.
۲۲ مادامی كه جهان باقی است، زرع و حصاد، و سرما و گرما، و زمستان و تابستان، و روز و شب موقوف نخواهد شد.
1. العهد القديم ـ سفر التكوين ـ الأصحاح 6 ـ 9.
پیدایش باب ۹
۱ و خدا، نوح و پسرانش را بركت داده،بدیشان گفت: بارور و كثیر شوید و زمین را پر سازید.
۲ و خوف شما و هیبت شما بر همة حیوانات زمین و بر همة پرندگان آسمان، و بر هر چه بر زمین میخزد، و بر همة ماهیان دریا خواهد بود؛ به دست شما تسلیم شدهاند.....»(1).
1. کتاب مقدس، عهد عتیق ، سفر پیدایش، اصحاح (بابهای) ۶ تا ۹.
*****