جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش و پاسخ
پرسش ۱: سید احمدالحسن در برخی از کتابهایش، بیست و چهار پیر در رؤیای یوحنا را به «دوازده امام و دوازده مهدی علیهم السلام» که در وصیت رسول خدا حضرت محمد ص ذکر شدهاند، تفسیر فرمودهاند. پرسشی که در اینجا مطرح میشود: این بیست و چهار پیر، برّهی به صلیب کشیده شدهای که در میان خودشان است را خطاب قرار میدهند؛ این برّه کیست؟
پاسخ: رؤیای یوحنا
در اصحاح چهارم:
«... 2 فیالفور در روح شدم، و به ناگاه تختی در آسمان بود و بر آن تخت نشینندهای. 3 و آن نشیننده، در صورت، مانند سنگ یشم و عقیق است و رنگین کمانی گرداگرد تخت که به منظر شباهت به زمرّد دارد 4 و گرداگرد تخت، بیست و چهار تخت است؛ و بر آن تختها بیست و چهار پیر که جامههای سفید در بردارند، نشسته دیدم در حالی که بر سر ایشان تاجهای زرّین 5 و از تخت، برقها، رعدها و صداها بر میآید....».
و در اصحاح پنجم:
«1 و دیدم بر دست راست تختنشین، کتابی را که مکتوب است از درون و بیرون، مختوم به هفت مُهر 2 و فرشتهای قوی را دیدم که به آواز بلند ندا میکند که کیست مستحّقِ اینکه این کتاب را بگشاید و مُهرهایش را بردارد؟ 3 و هیچ کس نه در آسمان و نه در زمین و نه در زیر زمین نتوانست آن کتاب را بگشاید یا بر آن نظر کند. 4 من به شدّت میگریستم؛ زیرا هیچکس که شایستهی گشودن کتاب یا خواندن آن یا نظر کردن بر آن باشد، یافت نشد. 5 و یکی از آن پیران به من میگوید، گریان مباش! اینک، آن شیری که از سِبط یهودا و ریشهی داوود است، غالب آمده تا کتاب و هفت مُهرش را بگشاید. 6 و به ناگاه دیدم در میان تخت و آن چهار حیوان و در وسط پیران، برّهای چون ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده میشوند. 7 پس او آمد و کتاب را از دست راست تختنشین گرفت. 8 و چون کتاب را گرفت، آن چهار حیوان، و بیست و چهار پیر به حضور برّه در افتادند و هر یکی از ایشان بربطی و کاسههای زرّین پر از بخور دارند که دعاهای مقدّسین است. 9 و سرودی جدید میسُرایند و میگویند، تو مستحقّ گرفتن کتاب و گشودن مُهرهایش هستی؛ زیرا که ذبح شدی و مردمان را برای خدا به خون خود از هر قبیله و زبان و قوم و امّت خریدی. 10 و ایشان را برای خدای ما پادشاهان و کَهَنَه ساختی و بر زمین سلطنت خواهند کرد. 11 و دیدم و شنیدم صدای فرشتگان بسیار را که گرداگرد تخت و حیوانات و پیران بودند و عدد ایشان کرورها کرور و هزاران هزار بود؛ 12 که به آواز بلند میگویند: مستحّق است او ـبرّه ذبح شدهـ که قوّت و دولت و حکمت و توانایی و اکرام و جلال و برکت یابد. 13 و هر مخلوقی را که در آسمان و بر زمین و زیر زمین و در دریا است، هر آنچه در آنها است، شنیدم که میگویند: تختنشین و برّه را برکت و تکریم و جلال و توانایی باد تا اَبَد الآبدین. 14 و چهار حیوان گفتند، آمین! و آن بیست و چهار پیر برای زنده تا ابد الآبدین به روی درافتادند و سجده نمودند».
در اصحاح چهاردهم:
«و دیدم که اینک، برّه، بر کوه صهیون ایستاده است و با وی، صد و چهل و چهار هزار نفر که اسم پدر او را بر پیشانی خود مرقوم دارند...».()
از این متون، برای شما روشن میشود کسی که یک مرتبه به صورت رمزگونه با شیر بودن به او اشاره و مرتبهی دیگر به اینکه او برهی ذبح شده است، یکی از بیست و چهار پیر میباشد؛ و آن کسی که بر تخت نشسته، همان کسی است که بر رؤیا تسلّط دارد و در رؤیا روشن است که مقام این شخص از همه برتر و جایگاهش والاتر است؛ و همانطور که در رؤیا روشن است، این بیست و چهار پیر نشسته بر تختها، نزدیکترین افراد موجود در رؤیا ـاز جهت جایگاهـ نسبت به آن شخصی هستند که بر تخت نشسته است.
بنابراین برهی ذبح شده از آن کسی که بر تخت نشسته، برتر نیست و از بیست و چهار پیر نیز برتر نمیباشد؛ با اینکه ما در رؤیا میبینیم که او همان کسی است که این شایستگی را دارد که کتاب را بگیرد و مهرها را بگشاید. پس چطور فقط او این شایستگی را دارد که کتاب را بگیرد و نه دیگران؛ در حالی که آنان از او نزدیکتر و برتر میباشند؟!
در نتیجه باید برهی ذبح شده، به طور رمزگونه اشاره به یکی از بیست و چهار پیر داشته باشد.
اما اینکه آنان برای او (به سجده) در افتادند و با او سخن گفتند و.... سایر موارد؛ اینکه آنان (به سجده) در افتادند، به معنای این است که آنان برای او آمادهسازی و مقدمهچینی کردند و به نتیجه و فرجام یعنی پیاده شدن حاکمیت خداوند در زمینش، ایمان داشتند.
اما این سخن شما: «در اینکه یکی از بیست و چهار پیر، همان کسی است که رمزگونه بره و شیر توصیف شده است، اشکالی وجود دارد؛ پس چگونه خودش را مورد خطاب قرار میدهد؟» این درحقیقت اشکالی محسوب نمیشود؛ به این دلیل که ما دربارهی رؤیا سخن میگوییم. اشکالی ندارد که یکی از آن پیرهای بیست و چهارگانه که از یک سو به رمز به بره و از سوی دیگر به شیر توصیف شده است، مورد خطاب قرار گیرد.... تا انتها؛ که اگر این اشکال صحیح میبود، قطعاً نقض رؤیا صحیح میشد؛ چرا که کسی که غالب شد و شایستگی بازگشایی کتاب را پیدا کرد، به شیر توصیف شده است، سپس بیان شده است کسی که کتاب را گرفته است، همان برهی ذبح شده میباشد:
«اینک، آن شیری که از سِبط یهودا و ریشهی داوود است، غالب آمده تا کتاب و هفت مُهرش را بگشاید. 6 و به ناگاه دیدم در میان تخت و آن چهار حیوان و در وسط پیران، برّهای چون ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده میشوند. 7 پس آمد و کتاب را از دست راست تختنشین گرفت».
بنابراین برهی ذبح شده و شیر برای اشاره به کسی است که چیره شد و شایستگی این را داشت که کتاب را بگیرد و مهرهایش را بگشاید؛ و او یکی از بیست و چهار پیر میباشد. در جایگاهِ کسی که نیازمند نیرو، شجاعت و اخلاص میباشد، با رمز شیر به او اشاره و در جایگاه گرفتن مُهرهایی که نیازمند به قربانی شدن میباشد، به رمز با برهی ایستاده ـکه گویی ذبح شدهـ به او اشاره شده است. هر دو شخصیت، به یک شخص اختصاص دارد() و منافاتی بین این دو نمیباشد؛ از این جهت که نیرومند بودن روح در نتیجهی قربانی شدن، اخلاص و صبر بر مظلومیت و ستمدیدگی است.
اما اینکه آنها برهی ذبح شده در رؤیا را عیسی ع تفسیر میکنند، این نکته که نشینندهی بر تخت از دید آنها همان خداوند متعال است، این موضوع را باطل میکند؛ خداوند متعال بسیار بلند مرتبهتر از اینها است!()
و پوشیده نیست که آنچه در این خصوص در تفسیر آنان آمده، از محدودیتهای خداوند سبحان و نقض الوهیت مطلق او میباشد. برای جزئیات بیشتر میتوانید کتاب توحید را مطالعه نمایید.()
اما از نظر ما، کسی که بر روی تخت نشسته، محمد ص است و بیست و چهار پیر نیز گرداگرد ایشان نشستهاند، که اینان، خلفا و جانشینان خداوند در زمینش میباشند (امامان و مهدیین)؛ کسانی که رسول خدا ص آنها را در وصیت مقدّس خود نام برده است.()