جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
1. الدكتور نائل حنون باحث عراقي ( 1952) يحمل شهادة ماجستير آداب في الآثار القديمة من جامعة بغداد (1976)، وماجستير آداب في الكتابات المسمارية من جامعة تورنتو كندا (1982)، ودكتوراه فلسفة في اللغة الاكادية وآدابها من جامعة تورنتو كندا (1986)، قام بالتدريس في الجامعات العراقية ومنها جامعة بغداد وجامعة الكوفة وأخيراً قام بالتدريس في جامعة دمشق، له مؤلفات كثيرة وقد أصدر أول معجم عربي للغتين السومرية والاكادية.
زبان سومری با دیگر زبانهای سامی که در بینالنهرین وجود داشته، متفاوت است. این تفاوت باعث بروز مشکلاتی در تعیین اصل و منشأ سومریها شده است. بر همین مبنا بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان، خاستگاه سومریان را به جاهای دوردستی همچون هند، شرق آسیا و حتی اروپا نسبت میدهند. اما برخی کارشناسان اولیه همچون ژوزف هالوی# و نیز برخی کارشناسان متأخر از قبیل دکتر نائل حنون۱، به نتایج دیگری دست یافتهاند. برخی از این کارشناسان، اساساً پرسش از منشأ سومریها را نادرست بهشمار میآورند. دکتر نائل حنون به این یافته رسیده که آنچه در دسترس است همان خط سومری است که اکدیان در آغاز دوران تلاش برای کتابت با استفاده از خط میخی، برای نوشتن به کار میبردهاند و درنتیجه سومریها همان اکدیان (بابلیها و آشوریها) میباشند، نه قومی دیگر. به عبارت دیگر سومریهای اکدی همان قوم سامی هستند.
(#)- ژوزف هالوی (Joseph Halévy) متولد ١٨٢٧ و متوفای ١٩١٧، زبانشـناس و باستانشـناس یهـودی متولـد عثمـانی (ترکیهء فعلی) بود . وی مطالعات زیادی در مورد الواح سومری و کتاب مقدس داشت. (مترجم)
1- دکتر نائل حنون پژوهشگر عراقی متولد ١٩٥٢ است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد مرمت و مطالعهء آثار باستانی از دانشگاه بغداد در سال١٩٧٦، کارشناسی ارشد ادبیات در خط میخی از دانشگاه تورنتو کانادا در سال١٩٨٢ و دکتـرای فلسـفه در زبان اکدی و اصول آن از دانشگاه تورنتو کانادا در سال١٩٨٦ است. وی در دانشگاههای عراق از جملـه دانشـگاه بغـداد و دانشگاه کوفه به تدریس اشتغال دارد. ایشان این اواخر در دانشگاه دمشق نیز تدریس داشته است. مؤلفـات فراوانـی از او بـهیادگار مانده که اولین واژهنامهء عربی دوزبان سومریاکدی از آن جمله است.
« تحقیق ثرکیلد یاکوبسن## ثابت میکند که بین سومریها و اکدیها هیچ نزاعی براساس اختلافات قومی درنگرفته است، علیرغم اینکه بروز چنین درگیریها و تنشهایی بر سر حاکمیت، در منطقهای با مساحت و منابع محدود مانند جنوب بینالنهرین قدیم که بهطور کامل فاقد موانع طبیعی که بتواند مناطق مختلف آن را بههنگام حضور همزمان دو قوم در آن جدا سازد، کاملاً قطعی است. مهمترین نتایجی را که یاکوبسن در پژوهش خود به آن دست یافتهاست را میتوان به شرح ذیل خلاصه نمود:
(##)- توركيلد یاکوبسن (Thorkild Jacobsen) متولـد ١٩٠٤ و متوفـای ١٩٩٣، زبانشـناس دانمـارکی و متخصـص ادبیـات سومری و آشوری بود. (مترجم)
١- درگیریهای موجود بین جوامع مختلف بشری در بینالنهرین باستان از اختلافات قومی نشأت نمیگرفته بلکه دلیل این تنشها، اختلافات سیاسی منطقهای بوده است.
٢- نزاعها و جنگهای ذکرشده در متون میخی، در عرصهء واقعی حتی یک بار هم بین سومریها و اکدیها که دو قومیّت مختلف محسوب میشوند روی نداده است، بلکه این تعارضات بین یک شهر با شهر دیگر یا بین دو دولتشهر صورت گرفته است و این کشمکشها، به وابستگی قومی ساکنان هیچیک از این دو شهر درگیر ارتباطی نداشته است.
٣- جستجوی تفاوتهای موجود بین سومریان و اکدیان باید فقط حول محور نحوهء استفاده از زبان، اسامی بزرگان و معتقدات دینی باشد؛ نه در مورد تفاوتهای نژادی یا عناصر طبیعی انسانشناسی مانند رنگ پوست، مشخصات چهره، شکل مو و غیره؛ زیرا رصد چنین تفاوتهایی عملاً امکانپذیر نیست.
اما مهمترین دستآوردهای تحقیقات جِی گِلب### را میتوان به این شرح خلاصه نمود:
(###)- ایگناس جِی گِلب (Ignace Jay Gelb) متولد ١٩٠٧ و متوفای ١٩٨٥، باستانشناس لهسـتانیآمریکـایی اسـت کـه تخصصش در زمینهء تمدن آشور است و تحقیقات علمی مفصلی در مورد کتابت در عهد باستان دارد. (مترجم)
١- بر اساس شواهد و مدارک انسانشناسی ثابت شده که استخوانهای کشفشده مربوط به کهنترین دورانهای منطقهء بابل، متعلق است به گونهء شناختهشدهء ساکن در بخش شرقی دریای مدیترانه. به بیان دیگر این بقایا نشاندهندهء بدنهای اقوام بدوی ساکن در شبه جزیرهء عربستان و بیابان شام بوده است. از سوی دیگر بقایای گونهء سرگِرد که ویژهء اقوام مناطق مرکزی آسیا است یعنی همان جایی که احتمالاً موطن اولیهء سومریها بهشمار میرود، یافت نشده است.
٢- وی در تحقیقات خود بر اهمیت مدارک به دست آمده از اسامی شهرهای قدیمی که لندزبرگر#* در پژوهش خود به آنها دست یافته و ما پیشتر آن را بیان نمودیم تاکید ورزیده است. مضمون اصلی این استدلال آن است که اسامی شهرهای مهم باستانی در جنوب عراق، سومری نبوده است.
(#*)- بنو لندزبرگر (Benno Landsberger) متولد ١٨٩٠ و متوفای ١٩٦٨، باستانشناس آلمانی است کـه تخصـص وی در زمینهء تمدن آشور میباشد. (مترجم)
٣- در متون میخی، اسامی بزرگان اکدی همراه با اسامی بزرگان سومری ظاهر شده، حتی در شهرهایی که گمان میرود در دوران سومریان، جزو قلمرو سومر بوده است. اسامی اولین سلسلهای که پس از طوفان حکمرانی کردند، طبق ثبت پادشاهان سومری، غالباً اکدی است، زیرا از مجموع ٢٣پادشاهی که اسامی آنها در این سلسله آمده، فقط ٦نام سومری میباشد. در شهرهایی مانند شروپاک و اور، اسامی بزرگان اکدی در متونی که از دورهء نخستین سلسله بهیادگار مانده مشاهده میشود.
٤- عمدهء معلومات ما از پادشاهان دورهء نخستین سلسلهها که احتمال میرود سومری باشند، از طریق متون حماسی نوشتهشده به زبان سومری بهدست آمده که بر خلاف انتظار در دوران بابل باستان نوشته شده و نه در دورهء سومری.
٥- کتابت در مراحل ابتداییاش، فقط به منطقهء احتمالی سومریان در جنوب عراق محدود نبوده، بلکه در منطقهء موسوم به اکدی شیوع یافته است؛ یعنی قسمت شمالی جنوب عراق.
٦- نگارش متون اکدی، در دورهء سوم سلسلههای اولیه#*# که از دورههای حکمرانی سومریها بهشمار میرود، آغاز شد و این قبل از زمانی بود که سارگن اکدی پادشاهیاش را بنیان نهد. در زمان این دولت، متون پادشاهی و اسامی سالها دوزبانه بوده است؛ اما متون دینی و متون اقتصادی یا به سومری نوشته میشده یا به اکدی. در منطقهء دیاله، که فاصلهء زیادی از منطقهء احتمالی سومریان دارد، از زبان سومری برای تدوین قراردادها استفاده میشده است. بابلیها نیز در دوران بابل باستان، در کنار زبان اکدی، از زبان سومری برای نوشتن استفاده میکردهاند.
(#*#)- دورهء سلسلههای اولیه خود شامل سه دوره است: دورهء اول آن از حـدود ٢٩٠٠ق.م. آغـاز شـد و دورهء سـوم آن در حدود سال ٢٣٠٠ق.م. یعنی تشکیل امپراطوری اکد پایان یافت. (مترجم)
٧- بررسی واژگانیِ زبان سومری از دو مجموعه از واژهها پرده برمیدارد که یکی شامل واژههای سومری است و دیگری شامل تعداد زیادی واژههای وامگرفتهشده از زبانی غیرسومری.
٨- تعداد زیادی از علائم خط میخی هستند که معادل صوتی شناختهشدهای دارند، اما دارای معنای مشخصی در زبان سومری نمیباشند. محققان این علائم صوتی را کاکاسیگا (Kakasiga) نامگذاری کردهاند. وجود این علائم یا کلیدواژهها، نشاندهندهء این است که این علائم از کلماتی در زبانهای غیرسومری مشتق شدهاند.
٩- نمادهای سمبلیک سومریان که برای بیان معانی یکسان به کار برده میشد، با تفاوتهایی روبرو بوده است. به عنوان مثال در جنوب عراق از نماد سومری ایخول (E. HUL) استفاده میشده، ولی در مناطق شمالی آن را به صورت نماد ساگگیسرا (SAG. GIS. RA) به کار میبردهاند. همچنین برخی ضابطهها و ابزارهای زبان در مناطقی به کار میرفت و در مناطقی دیگر، به کار نمیرفت.
١٠- شیوهء کتابت اکدیها، بر نوشتههای سومری تأثیرگذار بوده و این اثربخشی از میزان نفوذ لغوی کمتر نبوده است. این خود نشان میدهد که اکدیان در زمان اختراع خط، با آن آشنایی داشتهاند. به عنوان مثال بخشهایی در نوشتههای سومری وجود دارد که از کلمات اکدی مانند اد (id) مأخوذ از کلمهء اکدی (idu) به معنای دست، پو (pu) برگرفته از کلمهء اکدی (pu) به معنای دهان، ایز (iz) مشتق از کلمهء اکدی (isu) به معنی عصا، مشتق شده است. همچنین یک سری واژههای سومری وجود دارد که پس از اشتقاق از واژههای اکدی، به عنوان کلمات نمادین جدید ولی با همان مفهوم به کار رفته است؛ مثل شام (sam) به معنای قیمت و خاز (hazi) به معنای تبر.
استاد طه باقر* در دههء هفتاد از قرن بیستم موضوع مهمی را در خصوص قضیهء سومریان مطرح نمود. وی عقیدهء برخی پژوهشگران مبنی بر انتساب ویژگیهای جسمانی به سومریها با استناد به مجسمهها و آثار هنری را رد کرد و گفت به نظر میرسد ویژگیهایی که بر مجسمههای انساننما وضع شده، مقولهای است که در وهلهء اول باید در چهارچوب تکنیکها و سبکهای هنری مجسمهسازی مورد بحث و کاوش قرار گیرد. این ایده تأکید دارد که ویژگیها و صفاتی که پژوهشگران در پیکرههای سومریان مییابند، در مجسمههای اشخاصی در مناطق دور از ناحیهء در نظر گرفته شده برای سومریان - مانند منطقهء ماری (تل حریری در سوریه)- نیز مشاهده میشود. از سوی دیگر شکل مجسمههای منسوب به سومریان در ابتدای دورهء سلسلههای اولیه، با ظاهر مجسمههای مشهور فرمانروا گودیا که حدود ٢٢٠٠ق.م. زندگی میکرده، متفاوت است.
(*)- طه باقر، (١٩١٢تا١٩٨٥) باستانشناس، نویسنده، متخصص خط میخی و تاریخدان عراقـی اسـت و دارای تألیفـاتی در این زمینهها میباشد. (مترجم)
1. المصدر (د. نائل حنون - حقيقة السومريين ودراسات في علم الاثار والنصوص المسمارية): ص29 - 32.
از آنچه گذشت روشن میشود که فرض وجود مردم سومر بر اساس وجود گویشی که به آن زبان سومری میگویند و نیز بر پایهء اسامی ساختیافته بر مبنای این زبان، پرسشها و ایرادات بیپاسخ فراوانی ایجاد میکند و نیز برای ما آشکار میسازد که به جز زبان، شواهد دیگری بر وجود سومریها به اعتبار اینکه قومی بودند که با اکدیها یا پیش از آنها در سرزمین جنوبی بینالنهرین زندگی کردهاند، وجود ندارد. در خصوص کتابت هم روشن شد که پژوهشهای دقیق علمی، این مطلب را که نوشتن از اختراعات سومریها است، نمیپذیرد. لذا دلایل پیشگفته، ما را به این باور میرساند که ملت دیگری به این اسم وجود نداشته است که از لحاظ قومیّتی با اکدیها متفاوت بوده باشد. در خصوص زبان سومری، دلایل کافی در اختیار داریم که ما را به این فرضیه سوق میدهد که گویش مزبور توسط اکدیها و با هدف تدوین و نوشتن پیش از آنکه خود اکدیها بتوانند شیوهای برای نوشتن واژهها اختراع کنند، به کار میرفته است. و ما مشاهده میکنیم که زبان سومری به شکلی که ساخته شده بود، قابل استفاده در گفتگو نبوده است که این مطلب را در آینده بیان خواهیم کرد. ولی همین زبان، اکدیها را در رسیدن به هجانگاری، پس از طی دو مرحلهء تصویری و آوایی کمک کردهاست. هجانگاری تنها راه ممکن برای نوشتن متون زبان اکدی که در محاوره کاربرد داشت، بهشمار میرفت، ولی از آنجا که شیوههای تصویری و آوایی آکنده از صَرف، اشتقاق و مفردات ثقیل است ، برای تدوین مناسب نبوده و این کار فقط بهوسیلهء شیوهء هجانگاری شدنی است. ولی اگر شیوهء تصویری و آوایی برای تدوین واژگانی که اساساً برای همان منظور به کار میرود، ابداع نمیشد، دسترسی به هجانگاری ناممکن میماند. آنچه ما را به این ایده رهنمون میسازد، کار فراهمآوری "فرهنگنامهء میخی برای زبانهای اکدی و سومری و عربی" [المعجم المسماری للغات الاکادیه و السومریه و العربیه. (مترجم)] است، که جلد اول آن در سال ٢٠٠١ میلادی در بغداد منتشر شد. پس از اتمام جلد اول و شروع تدوین مجلدات بعدی که شامل مفردات بود، برایمان روشن شد که واژهها و آواهای سومری بسیاری وجود دارد که برای اولین بار در دورهء زمانی که از نیمهء اول هزارهء دوم تا نیمهء هزارهء اول قبل از میلاد امتداد داشت ـ یعنی بیش از پنج قرن پس از محو شدن احتمالی سومریها ـ بکار رفته است. این واقعیت ما را به این نتیجه رساند که این واژهها و مفردات توسط خود اکدیان وضع شده است. با این حساب اگر اکدیها خودشان در آن زمان این مفردات سومری را بکار گرفتهاند، چه چیزی ما را از این اعتقاد که چه بسا اینها خودشان آن واژهها و آواها را قبل از آن تاریخ نیز تدوین کردهاند، بازمیدارد؟ و چه چیزی ما را به این گمان سوق میدهد که شاید اکدیها از وضع قوانین کتابت براساس جملهبندیهای لغات بکار رفته در متونی که امروزه آنها را به اسم سومری میشناسیم، ناتوان بودهاند؟
در جریان تحقیق دربارهء این موضوع، دلایل عدیدهای بدست آوردیم که فرضیهء ما را تأیید میکند تا به این ترتیب آن را به مواردی که پیشتر ذکر کردیم بیفزایم. در ادامه به ارائهء دلایل پرداخته و آنها را بیان میداریم »(1).
1. منبع: دکتر نائل حنون، حقیقت سومریان و تحقیقاتی دربارهء علم نشانهها و متون میخی، ص٢٩تا٣٢.
کهنترین فرهنگ و تمدن ارزشمند و ثبتشده که تاکنون نیز باقی مانده است و نیز قدیمیترین دین ضابطهمند و شناختهشده تا بحال، متعلق به قوم سومریان یا اکدیان میباشد. اگر ما دین را صرفاً بعنوان تاریخ فرهنگ در نظر بگیریم، ادیان سهگانهء الهی یهودیّت، مسیحیّت و اسلام فقط ناقلان دین سومری-اکدی بوده که از آن اقتباس یافتهاند، نه بیشتر. داستان آفرینش، طوفان، نوح، داستانها و حکایتها، ارزشهای والای اخلاقی و رفتار متعالی برخی افراد، عبادات، دعا و تضرع به درگاه خداوند همگی در دین سومری موجود است.
علاوه بر این اصل و ریشهء ادیان سهگانهء ابراهیمی یهودیّت، مسیحیّت و اسلام همگی به حضرت ابراهیم(عليه السلام) که خاستگاه وی سومر بوده است، بازمیگردد.
از آنجا که کهنترین تمدن و فرهنگ ارزشمند و شناختهشده روی زمین به سومریان تعلق دارد، میتوان چنین برداشت کرد که سومریهای باستان یا قومی که سومریها از ایشان مشتق شدند، نمود و نماد خاستگاهی هستند که بهوسیله آنها بنیآدم و فرهنگشان در دیگر نقاط زمین انتشار یافته است. سومریان در لوحهای گلی، از اسلاف خود به سیاهسران تعبیر کردهاند و این با آنچه اخیراً علم ثابت کرده مبنی بر اینکه اصل هومو ساپینس که امروزه در زمین منتشر شده، از آفریقا میباشد، مطابقت دارد.
اولین تمدنهایی که پس از مدتی نه چندان کوتاه بعد از سومریان بهوجود آمدند، تمدنهایی گرداگرد سرزمین سومریان بود و سومریان مرکز آن بشمار میرفتند. این به آن معنا است که سومریها در آن سرزمینهای پیرامونی کاملاً پراکنده شده و فرهنگ و تمدن خود را در آنجا برپا نموده و یا حداقل منتشر و منتقل کردهبودند.
بنابراین سومریان (اکدیان) قومی هستند که تمدن آنها که فرهنگی بسیار عالی و ممتاز است، بطور ناگهانی و بدون مقدمه پدیدار گشتهاست. این جهش آشکار تمدن و فرهنگ سومریها، شاهدی روشن بر وارد شدن عنصر جدیدی در معادله است که باعث شد این موجود یعنی انسان از تعامل خودپرستانه و حیوانیِ ظالمانه، صرفنظر از برپایی تمدن مادی، به سمت تعامل اخلاقی، ایثارگری و انسانی متمایل گردد.
تنها تفسیر منطقی که مورد تأیید یافتههای باستانشناسی نیز میباشد، وارد شدن "دین" در این معادله است. فقط تفسیر دینی میتواند این جهش تمدن را به گونهای صحیح شرح دهد. وجود آثار باستانی مبنی بر اینکه دین یا حضرت آدم و پیامبران این ارزشها را آوردهاند، نیز مؤید این نوع تفسیر است. وقتی نفْس آدم (عليه السلام) به این جسم مادی که از لحاظ بیولوژیکی خودخواه است، متصل شد، به معادله وارد شد و این نفس پاک، ارزشهای والای اخلاقی همچون ایثار را از طرف خداوند انتقال داد. سایر انسانها نیز پذیرفتند و باور پیدا کردند که این واقعیتها نتیجهء دلایلی است که در خویشتن خویش احساس نمودهاند. آنان به وسیلهء ایثار، جنگ با خودخواهی را آغاز کردند و این دستآورد پاک و مبارک بدست آمد؛ دستآوردی که حتی خداناباوران نیز مدهوش زیبایی آن هستند و این ندا را که آنها نیز مدعی آنند، سر دادند. برای ملحدان نیز سزاوار نیست که چیزی غیر از این بگویند، هرچند پیشگام آن و کسانی که آن را آوردهاند، سختترین دشمنان ملحدان بشمار میروند؛ یعنی دین الهی.
اگر تاریخی را که در قالب الواح گلی و آثار باستانی از سومریها به ما رسیده با متن دینی یکجا گرد هم آوریم، به این نتیجه میرسیم که سومریان یا ساکنان سرزمین بینالنهرین در حقیقت وارثان تمدن و فرهنگ حضرت آدم(عليه السلام) و حضرت نوح(عليه السلام) (اوت ناپیشتیم) هستند، هرچند دورانی که آثار باستانی و الواح گلی آنها به ما رسیده، به اعماق تاریخ بازمیگردد.
شكل17: خريطة سومر واكاد وعيلام
المصدر(1): ويكيميديا
1.متاح على:
https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Sumer3.jpg
شکل ۱۷: نقشهء سومر، اکد و عیلام
منبع: ویکیپدیا
قابل دسترس در نشانی:
https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Sumer3.jpg
شكل18: خارطة بلاد الرافدين Mesopotamia
المصدر(1): ويكيميديا
.1 متاح على:
https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Basse_Mesopotamie_DA.PNG
شکل ۱۸: نقشهء سرزمین بینالنهرین
منبع: ویکیپدیا
قابل دسترس در نشانی:
https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Basse_Mesopotamie_DA.PNG
شكل19: خارطة سومر واكاد
المصدر(1): موسوعة التاريخ القديم ـ Ancient History Encyclopedia
1. متاح على:
359/http://www.ancient.eu.com/image
https://dinromerohistory.wordpress.com/2015/06/05/the-city-of-ur-and-uruk/
شکل ۱۹: نقشهء سومر و اکد
منبع: دانشنامهء تاریخ باستان Ancient History Encyclopedia
قابل دسترس در نشانی:
https://dinromerohistory.wordpress.com/2015/06/05/the-city-of-ur-and-uruk/
نقشهها به گونهای مرتب شده است که تصویری ابتدایی از فرآیند فرو رفتن آب را که ناشی از جهش هیدرولیکی سیل بود نشان میدهند، سیلی که تمام دره را با آب پوشاند و خلیج کنونی را پدید آورد، و به مهاجرت سومریان اولیه (یا هر نامی که شما روی آنها بگذارید) از دره به مناطق جنوبی عراق و استقرار آنها در کنارههای آب در حدود ١٥٠٠٠ تا ٨٠٠٠ سال قبل از میلاد منجر شد. سپس بنیان نهادن شهرها و روستاها و به دنبال آن منتشر شدن آنها و تمدنشان را به دیگر نقاط عالم مانند شمال آفریقا نشان میدهند.
*****