جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
ازآنجا که ادبیات، معیاری ممتاز برای سنجش فرهنگ بشر و توانایی انسان بر اندیشیدن بهشمار میرود. ادبیات سومری یا اکدی (بابلی و آشوری) از قبیل حماسهء گیلگمش که در قالب متون مختلفی روایت شده، دلیل و شاهدی مهم بر این واقعیت است که توانایی اندیشه و شناخت انسان از همان اوان شناختهشده در سومر و اکد که در الواح گلی ثبت و نقل شده، تا امروز، تغییری نکرده است. ادبیات معیاری ایدهآل برای اندازهگیری است که به ابزار دیگری که ممکن است دقت سنجش را بر کاربر مخدوش و مشوّش سازد، نیاز ندارد. درست مانند وضعیتی که در تمدن صنعتی و ساختمانسازی شاهد هستیم؛ زیرا استفاده از این شاخصه بهعنوان مقیاسی دقیق دشوار میباشد؛ چرا که این صنعت، خود به ابزار و وسایل دیگری متکی است که از حیطهء انسانیّت انسان خارج میباشد. بهعنوان مثال فراوانی اختراعات، فراوانی ابزار تولید و ماشینآلات صنعتی که تولید برخی، به برخی دیگر وابسته است. با این حال این موضوع میتواند بهعنوان یک مقیاس بهکار گرفتهشود، ولی برای رسیدن به نتیجهء مطلوب به استدلال نیازمند میباشد.
شاید برخی افراد بگویند انسان در ساخت سازهها بسیار پیشرفت کردهاست؛ زیرا ما امروزه میتوانیم آسمانخراشها و پلهایی روی عرض دریاها ببینیم و از این رهگذر چنین حکم کنیم که ما نسبت به نیاکان سومری خود، در فکر و اندیشه و ادراک به پیشرفتهایی نائل گشتهایم. چنین نیست، زیرا اگر ما بین زیگورات اور# که سومریان بنا کردهاند و پیچیدهترین سازههای غولپیکر امروزی مقایسهای انجام دهیم، درمییابیم که بین سطح فکر و ادراک مهندسینی که زیگورات اور را طراحی و اجرا کردند، با همتایان چینی آنها، که طولانیترین پلهای دریایی جهان را طراحی و عملیاتی نمودهاند، یا هتلی سیطبقه یا بلندتر را فقط طی چند روز برپا نمودهاند، هیچ تفاوت و اختلافی وجود ندارد. دلیل این عدم اختلاف آن است که امروزه مهندسان چینی از تجارب و ماشین آلاتی برخوردارند که در طول مدتهای درازی از تاریخ بشر، تکامل و پیشرفت یافته است؛ ولی سومریها که در واقع در آغاز راه قرار داشتهاند، فاقد چنین ابزاری بودهاند. بنابراین مهندسان سومری که تاریخ آنها به هزاران سال پیش بازمیگردد و مهندسان چینی امروزی، در فکر و ادراک با هم اختلافی ندارند؛ بلکه تفاوت آنها در ظرفیتهای خارجی موجود برای آنها میباشد. در واقع این مانند آن است که امروز به کسی بیل، ابزار ساده و اطلاعات اولیهای از ساختمانسازی بدهیم و ساخت بنایی همچون زیگورات اور را بخواهیم. به طرف مقابل نیز ابزارآلاتی بزرگ و پیشرفته و نیز اطلاعاتی انبوه که از تجربههای پیشین، رایانهها، برنامههای متنوع طراحی و بررسی در دسترس ما است، بدهیم و از او ساخت پلی که چین و هنگ کنگ را بههم متصل میکند، خواستار شویم. به نظر من اگر این دو، آنچه را که از آنها خواستهایم به سرانجام برسانند، نمیتوانیم به تفاوت اندیشه یا اختلاف قدرت درک این دو حکم برانیم و معتقدم که هر انسان عاقلی نیز این را میپذیرد.
(#)- "زیگورات اور" مانند سایر زیگوراتها، یکی از معابد ساختهشده توسط سومریها است. آنها برای پرستش خدایان خـود، پرستشگاههای مرتفعی میساختند که شبیه هرم و دارای طبقات متعـدّد بـود. کاهنـان در ایـن معابـد بـه قربـانی و نیـایش میپرداختند. آخرین طبقهء معبد مکانی بود که مجسمهء ربالنوع یا الهه در آن قرار میگرفت و هیچ کس جـز بـالاترین مقام روحانی شهر حق ورود به آنجا را نداشت. این بنای عظیم که ٥٠٠٠ سال از عمر آن میگذرد ، در سـه طبقـه سـاخته شدهاست. با توجه به بقایای این بنای بزرگ ، ارتفاع واقعی آن را ٦٠ متر تخمین زدهاند. همچنین این معبد سومریها بعـداً در عصر نبونید، آخرین پادشاه بابلی، مرمت شدهاست. بنای فعلی زیگورات اور بیش از ١١ متر ارتفاع دارد. پایههای ایـن بنـا نیز در حال حاضر در ٣٤٠ کیلومتری شمال بغداد ، در استان قادسـیه و در غـرب رود فـرات (١٥کیلـومتـری جنـوب شـهر ناصریه) واقع شده است. رونق این زیگوراتها تا سال ٥٠٠پ.م. که عصر ایرانـی بـینالنهـرین آغـاز شـد، ادامـه یافـت. (مترجم)
پس ما به این نتیجه رسیدیم که تمدن سومری از نظر ساخت و ساز، صنعت و کشاورزی، از وقوع یک جهش تمدنی نسبت به پیشینیان آنها حکایت دارد؛ و این خود از جهش در اندیشه و ادراک سومریها پرده برمیدارد که البته نمیتوان آغاز دقیق آن را به لحاظ علمی تعیین نمود. ولی قطعاً این فرآیند سالهای مدیدی قبل از تاریخ ثبت شده و چه بسا دههاهزار سال پیش از آن آغاز گشتهاست. این جهش، سومریها را در همان سطح درک و اندیشهء امروزین ما قرار میدهد، با این تفاوت که ما در تمدن شهری خویش، به عنوان مثال، در مواردی همچون مهارت و خبرگی، به نمونههای قابل توجه و قابل مقایسه نیاز داریم تا به نتیجهء مطلوبی برسیم.
در خصوص متون ادبی، من بر این باورم که بهعنوان مثال هر انسانی با خواندن حماسهء گیلگمش، آن را ادبیاتی مییابد که سزاوار است صدرنشین ادبیات بشر گردد - برای کسانی که آن را صرفاً یک دستآورد بشری تلقی میکنند - و از این رهگذر چنین حکم کند که در سومر و اکد، یک جهش فرهنگی و تمدن برای بشر در ژرفای تاریخ دههزارساله که به سومر و اکد ارتباط دارد رخ داده است و امروزه امکان مرور آن به کمک وسایل ارتباطی متداول برای هر انسان معمولی وجود دارد. این یعنی آشکارا چیز جدیدی در معادلهء هوموساپینس وارد شده که آن را به طور ریشهای دگرگون ساخته و او را از یک موجود ابتدایی و ساده - که خودخواهی بقا بر او سایه افکنده - به انسانی متفکّر و آگاه تبدیل کرده است؛ انسانی که میکوشد در این زندگی ایثارگر باشد و او تمایل به بقا در این دنیا را به تمایل به جاودانگی در یک دنیای آرمانی دیگر که خالی از پلیدی و سرشار از خیر و اخلاق نیکو است، بدل نموده است.
شكل16: زقورة أور
شكل ١٦: زيگورات اور
*****