جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
چند روز پیش «جمعه»ای بر جامعهی انسانی گذشت ـجمعهی «۱۳» از ماه آوریل ۲۰۱۲ـ که توسط بسیاری از مسیحیان (به خصوص ارتودکسها) به «آدینهی شوم» نامیده شد. به طور کلی اگر کسی رفتار میلیونها نفر از نوع بشر امروز و همچنین گذشتگان را مطالعه کند، میبیند که جمعهی مصادف با سیزدهم ماه را به فال بد میگیرند و در آن، به صورتی متفاوت با سایر روزهایشان رفتار میکنند؛ از جمله نرفتن به مسافرت، عدم اقدام به خرید و فروش یا برآوردن احتیاجاتشان در آن. حال ماجرای این رفتار نوع انسانی با این پدیدهی عالمگیر چیست؟
پیش از شرفیاب شدن به پاسخ آن از کلمات حواری سید احمدالحسن ع مایلیم گوشهای از دیدگاه نوع انسان را در این خصوص بدانیم:
اما از دیدِ غربیها، آنها به طور کلی جمعهای را که مصادف سیزدهمین روز ماه شود را به فال بد میگیرند. به عنوان مثال طبق گزارش روزنامهی نیویورک هرالد() میانگین ازدواج دوازده ماهِ سال در نیویورک به ۱۵۰ ازدواج میرسد؛ در حالی که در این جمعه از مرز ۶۰ مورد عبور نکرده است. ترس از مصادف شدن با روز جمعهی سیزدهم از نظر آنان، به هیچ وجه معمولی و پیش پا افتاده قلمداد نمیشود. دکتر دونالد دوسی میگوید: «عوارضی در چنین روزی گریبانگیر ۲۱ میلیون آمریکایی شده است؛ از جمله ناراحتی خفیف، اضطراب و تشدید احساسِ شومی و ترس. برخی از بستر خود بیرون نمیآیند یا منزل خود را ترک نمیکنند؛ و دیگران انواع عبادات و تشریفات را برای جلوگیری از تأثیرات این روز به جا میآورند».
در پژوهشی که مجلهی اسمیتسونیان() انجام داده است، روشن شده که شرکتهای آمریکایی در هر جمعهی سیزدهم ماه ۷۵۰ میلیون دلار زیان میکنند؛ زیرا در روز جمعهی سیزدهم مردم خرید نمیکنند یا به مسافرت نمیروند. درصد بسیار بزرگی از آسمانخراشها و هتلهای در ایالات متحدهی آمریکا شمارهی ۱۳ را در شمارهگذاری طبقاتشان استفاده نمیکنند و از ۱۲ به ۱۴ میپرند و گاهی شمارهی ۱۳ به صورت 12A مینویسند. در بیمارستانها اتاقی وجود ندارد که شمارهاش 13 باشد و شرکتهای هواپیمایی این شماره را در فهرستهای خود وارد نمیکنند.
به علاوه ترس از جمعهی سیزدهم فقط به ایالات متحده محدود نمیشود. به عنوان مثال در قرن نوزدهم شرکت بیمهی دریایی لویدز لندن هر کشتی را که روز جمعهی سیزدهم حرکت میکرد، بیمه نمیکرد. حتی تا امروز نیز نیروی دریایی آمریکا هیچ کشتی را در این زمان حرکت نداده است.
برخی نظرشان این است که ترس از جمعهی سیزدهم، ترسی بیدلیل است و این موضوع بسیار به تبلیغات کاذب شباهت دارد. دکتر مارتین لوترکینگ میگوید: «بزرگترین نیاز انسان این است که خودش را بالاتر از باتلاق تبلیغات کاغذی قرار دهد. کسانی که گرفتار بیماریها و ضعف درونی هستند، به سرعت در برابر خرافات سر تسلیم فرود میآورند و در حالت تشویش و ترس همیشگی قرار دارند».
تجزیه و تحلیل تحلیل دکتر مارتین از این پدیده به معنی شتاب کردن در تکذیبِ دخل و تصرّفِ انسان بر نفسش میباشد. زبان حال مردم به صدق و راستیِ اعتقاد آنان اِقرار دارد؛ به خصوص اینکه آنان این مسأله را بر اساس تجاربی که طیِ مدتهای مدیدی داشتهاند، پذیرفتهاند. مردم به طور طبیعی بر اساس تجربه عمل میکنند؛ به این معنا که اگر چیزی را تجربه کنند و ببینند که برای آن در عمل، اتفاقی افتاده است، همگی به آن اعتقاد پیدا میکنند. در این هنگام موعظههای مدعیان علم به آنها سودی نمیرساند؛ هر چند خود را با علّامه، دکتر یا هر چیز دیگری توصیف نمایند. در نتیجه نصایحی از این دست در برطرف کردن اندوه آنان که در جمعهی سیزدهم بر انسان غربی سایه میافکند، برایشان سودی نخواهد داشت.
نزدیک به چنین چیزی را نزد انسان شرقی نیز میبینیم. هر چند فراتر از همتای غربی خودش از جمعهی سیزدهم پا را فراتر نهاده و از خود شمارهی «۱۳» تصور شومی دارد و نه فقط از جمعهی آن.
اما واقعیت این پدیده (غم و اندوه انسانها در جمعهی سیزدهم) چیست؟ به طور کلی این غم و اندوه عمیق در این روز، به چه علتی رخ میدهد؟
پیش از هر چیز، سری به مثالی از روزهای اندوهباری که مسلمانان به آن اعتقاد دارند، بزنیم. به عنوان طلایهدار چنین پدیدهای، از روز دهم عاشورا یادی میکنیم؛ این روز، روز شهادت امام حسین ع خلیفه و جانشین خداوند در زمینش و ریحانهی محمد مصطفی ص است. از آل محمد ع روایت شده است که این روز، روز حزن و اندوه است و ایشان ع از برآورده کردن نیازها و مشغول شدن به امور دنیوی نهی فرمودهاند.
شبیه به چنین حزن و اندوهی را انسان هنگام به یادآوری کشته شدن پیامبر خدا، یحیی بن زکریا ع و جدا کردن سر مبارکش از جسد شریفش تجربه میکند. در روز جمعهی سیزدهم که شبیه روز دهم محرم و روز کشتهشدن یحیی بن زکریا است، چه اتفاقی روی داده یا دیده شده است؟ آیا این روز نیز نشانِ خون خلیفه و جانشین دیگری از خلفای خداوند در زمینش به گردن خود آویخته تا دل انسان ـکه اندوهی عمیق در «جمعهی سیزدهم» بر او خیمه میزندـ از خون پدرش حکایت کند؛ خونی که بر زمینِ سرپیچی و انکار ریخته شده است؟ و مشخص است که جانشین خداوند، همان پدر حقیقی است.
فکر نمیکنم پاسخ در ذهن خوانندهی این کتاب گرانبها پوشیده باشد؛ موضوع شمارهی ۱۳ برای پیروان ادیان روشن شده، و نزد مسلمانان میبینیم که این عدد با «وصی سیزدهم» از اوصیای حضرت محمد ص که یادشان در وصیت مقدّس ایشان آمده و پیشتر تقدیم گردید همراه است؛ و او همان احمدِ وصی است.
اما برای مسیحیان، ملازم با سیزدهمین حواری است؛ ملازم با برهی ذِبح شدهای که در در رؤیای یوحنای لاهوتی در میان «عالیمقامان بیست و چهارگانه + کسی که بر تخت نشسته است» میباشد. مجموع آنان ۲۵ پیشوا میباشند: «فرستادهی خدا حضرت محمد ص + ۱۲ امام و ۱۲مهدی»، و آن کس که در میان آنان نشسته، وصی سیزدهم است.
طبق تعبیر عیسی ع برای شخصیت به صلیب کشیده شده در انجیل یهودا: «تو سیزدهمین خواهی بود.... لیکن تو برای پادشاهی بر آنان بازخواهی گشت.... اما تو برتر از همهی آنها خواهی بود؛ زیرا تو آن انسانی را که مرا پوشیده است، قربانی خواهی کرد»؛ و در مباحث این کتاب، گفته شد که یهودای به صلیب رفته، همان اسخریوطی خائن نیست و کسی که بگوید: شمارهی یهودای خائن ۱۳ است، در اشتباه است؛ چرا که یهودا شمارهی ۱۳ نبود؛ روشن است که حواریون ۱۲ نفر بودند و پس از اینکه یهودا بیرون رفت و خیانت کرد و موضوع صلیب پیش آمد، برای مدتی حواری جدیدی انتخاب شد تا عدد ۱۲ تکمیل شود. این، یعنی اینکه هیچ چیزی به نام یهودای خائن وجود ندارد تا حواری شمارهی ۱۳ گردد، و هر کس چنین بگوید، مغالطهگر است. بنابراین این شخص، یهودای صالح و نیکوکار است؛ و «یهودا در عربی به معنی احمد» وصی و سیزدهمین حواری، «احمد» است؛ همانطور که این کتاب توضیح داده است.
این در خصوص شمارهی «۱۳» و صاحب آن، ولی در مورد «جمعه» چطور؟
جمعه، جمعهی غمها و دردها است؛ جمعهای است که به صلیب کشیده شدن در آن اتفاق افتاد؛ و به نامهای دیگری نیز شناخته میشود؛ از جمله، جمعهی سوگوار، دردناک، بزرگ، یا جمعهی فدا شدن. این روز در مسیحیت روز جشن و بزرگداشت برجستهای است و در بیشتر دولتهای جهان، پیش از عید فِصَح تعطیلاتی رسمی است که در آن یادی از مصلوب و مرگ و دفن او میشود؛ زیرا بیشتر مسیحیان با توجه به متونی که در اختیار دارند اعتقاد دارند که رفتن بر صلیب در روز جمعه اتفاق افتاده است.
حال که این را دانستیم، علت اندوه میلیونها نفر از مردم در «جمعهی سیزدهم» را میفهمیم؛ آن هم پس از اینکه دانشمندان در این موضوع سرگردان شدند و از ارایهی تفسیری قانع کننده و محکم برای چنین پدیدهی جهانی ناتوان ماندند.
از این جهت که روز جمعه، همان روزی است که شبیه عیسی ع در آن به صلیب کشیده شد و از آن رو که شبیه، همان وصیّ سیزدهم «قائم آل محمد، مهدی اول، و احمد» میباشد -همانطور که مباحث این کتاب روشن کرده است-() این روز (جمعه) با دعوت امام مهدی ع و قیام قائم در ارتباط است؛ همانطور که برای شیعیان چنین شناخته شده است.
برای شناختن حقیقت این پدیدهی جهانی (جمعهی ۱۳) و اندوه مردم در آن، از سید احمدالحسن ع دربارهی آن پرسیدم و متن پاسخ ایشان به شرح زیر است:
«اکنون میلیونها نفر از بشریت جمعهای را که مصادف با سیزدهم است به فال بد میگیرند. همانطور که مشخص است بیشتر مردم براساس تجربه عمل میکنند؛ به این معنا که اگر چیزی را تجربه کنند و ببینند که برایش در عمل، اتفاقی افتاده است، همگی به آن اعتقاد پیدا میکنند. آنها براساس تجربههایشان دیدهاند که چه بسا در روز جمعهی مصادف با سیزدهمین روز، گاهی اوقات نیازهایشان به شکل قابل توجهی برآورده نمیشود و به این ترتیب به این موضوع اعتقاد پیدا کردهاند. چنین چیزی در مورد روز عاشورا از امامان ع نیز روایت شده است؛ اینکه مؤمن در این روز برای برطرف کردن نیاز یا انجام کارهای شبیه به آن، بیرون نمیرود.
بر خلاف حزن و اندوه مردم یا بد شگون شمردن آنها نسبت به روز جمعهی ۱۳، آنها از علتش بیخبر هستند. بسیاری موارد وجود دارد که انسان انجام میدهد ولی از حقیقت و اصل آن بیخبر و غافل است. به عنوان مثال وقتی مردم بخواهند از حسد پناه ببرند به تخته میزنند. اصل این مسئله همان پناه بردن به صلیبی است که شبیه عیسی بر آن به صلیب کشیده شد؛ صلیبی که از چوب و تخته بود.
در خصوص موضوعی که در موردش سخن میگوییم (جمعهی ۱۳) فکر میکنم شمارهی ۱۳ در اسلام و مسیحیت، روشن شد. اما درباهی جمعه، جمعهی غمها و جمعهای که موضوع صلیب در آن اتفاق افتاد و اینکه سیزدهمین وصی در روز جمعه به صلیب کشیده شد؛ آیا اینکه این روز، روز غم و اندوه است، علت معقولی نیست تا مردم این روز را روزی ناخوشآیند به شما آورند؟!
ما به این موضوع استدلال نمیکنیم؛ ولی توضیحی است که برای کسی که به آن اعتقاد دارد بیان میکنیم؛ بدون اینکه اصل و ریشهی اعتقاد و ناخرسندی خود از روز جمعهی ۱۳ را بداند. طبیعتاً کسانی هستند که از این هم فراتر رفتند و چنین پنداشتند که عدد ۱۳ بدشگون است. ما به این موضوع کاری نداریم؛ ما درباره اعتقادی سخن میگوییم که میلیونها نفر به آن اعتقاد دارند؛ اینکه جمعهی مصادف با ۱۳، روزی است که در موردش احساس خوبی ندارند یا از آن میترسند یا آن را روز شوم و بدشگون میدانند. اکنون علت روشن شد؛ اینکه این روز، روزی است که در آن به صلیب رفتن سیزدهمین وصی اتفاق افتاد؛ یعنی درست مثل روز دهم محرم که روز غم و اندوه است؛ چرا که این روز نیز روزی است که سومین وصی (حسین ع) در آن کشته شد. فقط تفاوت در این است که جمعهی ۱۳ شکل وسیعتری به خود گرفته است و دیندار و غیر دیندار، به آن اعتقاد دارند» پایان سخن ایشان ع.
به این ترتیب، مشخص شد که جمعهی ۱۳ به معنای جمعهی به صلیب کشیده شدن سیزدهمین حواری و وصی است. این روز، روز کشته شدن او و جاری شدن خون پاکش است. به طور قطع قلب فرزند از ریخته شدن خون پدرش، غمگین و اندوهناک میشود.
و اکنون این پدر، «سیزدهمین وصی» و «سیزدهمین حواری» است که بازگشته تا آقایی کند و پرچم را برای امتها بلند کند و همانطور که پیامبران و فرستادگان خداوند وعده دادهاند، زمین را پُر از عدل و داد کند، و در این زمین برای فرزندانش فریاد برآورد؛ تا پیش از آنکه فرصتها از دست برود، بیدار شوند؛ آیا یادآوریکنندهای هست!!
و سپاس و ستایش تنها از آنِ پروردگار جهانیان است.