جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
(١). المصدر (دوكنز - صانع الساعات الأعمى): ص129.
«فایدهء یک بالِ نصفه چیست؟ اصلاً بال از کجا پیدا شده؟ بسیاری از حیوانات روی درختان از شاخهای به شاخهء دیگر میپرند و گاهی به زمین میافتند. مخصوصاً در حیوانات کوچک همهء سطح بدن در مقابل هوا مقاوم است و به پرش آنها کمک میکند و مثل یک صفحه مانع سقوط آنها میشود. در اینجا هر چیزی که نسبت سطح به وزن جانور را افزایش دهد، مثلاً تکههایی از پوست که در زاویهء بین مفاصل قرار دارد، به بهتر پریدن او کمک میکند. از این سادهترین حالت تا بالهایی که با آن سُر میخورد و بالهایی که تکان خورده و بالا و پایین میرود، درجات مختلفی از بال وجود دارد. بدیهی است حیواناتی که آن بالهای اولیه را داشتند، نمی توانستند با آنها پرواز کنند، یا از هر فاصلهای بپرند؛ ولی به همان اندازه آشکار است که آن بالها هر قدر هم ابتدایی بود، بالاخره به پرندگان اولیه کمک میکرد تا از فاصلههایی هرچند بسیار کوتاه بپرند؛ فاصلههایی که پریدن از آنها بدون آن بالها امکانپذیر نبود.
حال که آن بالمانندهای اولیه مانع افتادن حیوان میشدند، باز نمیتوان گفت که “اگر آنها از اندازهء معینی کوچکتر میبودند، دیگر فایدهای نداشتند”. باز مهم نیست بالهای اولیه تا چه اندازه کوچک یا بیشباهت به بالهای بالا و پایینروندهء امروزی بودند، در هر صورت ارتفاعی که ما آن را "h" مینامیم وجود داشته که اگر حیوان از آن سقوط میکرد، گردنش میشکست و اگر از ارتفاعی کمتر از آن میافتاد، زنده میماند. در این مرز حساس، هر امتیازی که بدن برای مقاومت در مقابل هوا داشته باشد، هر قدر کوچک، یک برتری محسوب شده و میتواند در تعیین مرگ و زندگی نقش داشته باشد. بنابراین انتخاب طبیعی، آن بالهای کوچک اولیه را ارج مینهد. وقتی حرکت با بالهای کوچک اولیه عادی شد، ارتفاع حیاتی "h" کمی بیشتر میشود. حالا یک افزایش کوچک دیگر در اندازهء بال، تعیین کنندهء مرگ و زندگی است و این فرآیند همینطور پیش میرود تا به بالهای کامل میرسد. امروز حیواناتی وجود دارند که مراحل مختلف این پیوستار را بهزیبایی نشان میدهند. بعضی قورباغهها با پردههای بزرگی که بین انگشتان پایشان است در هوا سر میخورند، بعضی مارهای درختی با بدن تختشان در مقابل فشار هوا مقاومت میکنند؛ مارمولکهایی که با پوستهایی که در امتداد بدنشان وجود دارند و بعضی از انواع پستانداران با غشاهایی که بین دست و پاهایشان قرار دارد سر میخورند و راهی را که خفاش با آن پدید آمده است را به ما نشان میدهند. بر خلاف نوشتههای ضد تکامل، نه تنها جانورانی با بال نصفه وجود دارند بلکه بعضیها یکچهارم یا سهچهارم بال دارند. هنگامی تصور پیوستار پرواز فراگیرتر میشود که بهیاد داشته باشیم، جانوران کوچک، با هر شکلی، تمایل دارند به آرامی در هوا پرواز کنند. دلیل فراگیری پیوستار پرواز این است که این پیوستار به صورت بسیار ریزی از کوچک تا بزرگ درجهبندی شده است.
اندیشهء انباشته شدن تغییرات ناچیز طی گامهای بسیار، نظریهای قدرتمند است که با آن میتوان پدیدههای بسیاری را توضیح داد؛ پدیدههایی که در غیر این صورت نمیتوان توضیحی برایشان یافت.
سَم مار از کجا پیدا شد؟ بسیاری از جانوران میگزند و آب دهان بعضی از آنها دارای پروتئینی است که اگر وارد زخم شود باعث واکنش حساسیتزا (allergicreaction) میگردد. گزش مارهای غیرسمی هم در بعضی مردم عواقب دردناکی دارد. پیوستاری درجهبندی شده ، از بزاق معمولی دهان ، تا سم کشنده وجود دارد.
گوش چطور بهوجود آمد؟ هر قسمت از پوست اگر در تماس با اجسام در حال لرزش باشد، میتواند لرزش را حس کند. این ادامهء طبیعی حس لامسه است. انتخاب طبیعی این توانایی را به تدریج بیشتر کرده است تا حدی که نقاطی از بدن به اندازهء کافی حساس شود تا کوچکترین لرزشها را درک کند. این نقاط به طور خودکار به اندازهای حساس شد که ارتعاشات منتقل شده در هوا با شدت کافی و دارای منبع موج نزدیک را دریافت کند. در طول زمان انتخاب طبیعی اعضای مخصوصی (گوشها) را برای دریافت ارتعاشات منتقل شده از هوا و مسافتهای دورتر تکامل بخشید. به این ترتیب میتوان مسیری را مجسم کرد که در آن پیشرفتهای گام به گام رخ داده است.
سونار یا راهیابی با پژواک از کجا شروع شد؟ هر جانوری که شنوایی داشته باشد، پژواکها را هم میشنود. افراد نابینا یاد میگیرند چطور از پژواکها استفاده کنند. شکل ابتدایی کاربرد چنین مهارتی در پستانداران اولیه، مواد خام کافی در اختیار انتخاب طبیعی قرار داده است، تا بر مبنای آن از درجات اولیه، حد بالای تکامل را در خفاشها بسازد.
پنجدرصد بینایی بهتر از هیچ است. پنجدرصد شنوایی از نشنیدن مطلق بهتر است. پنجدرصد توانایی پرواز از هیچ بهتر است. میشود پذیرفت که هر عضو یا دستگاهی که در عمل میبینیم، حاصل یک حرکت تدریجی ملایم در دنیای جانداران است، مسیری که در آن هرمرحلهء میانی به بقا و تکثیر جانور کمک میکند»(١).
(١). داوکینز، ساعتساز نابینا، ص ١٢٩.
*******
وهم الإلحاد ، الفصل الثالث ، التطور سنة إلهية " ص١١٣ -١٩١ " / توهم بيخدايي ، فصل سوم: تکامل، سنتی الهی "ص١٢١-٢٠٠".