جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
هدف و غرض از جهاد در دین الهی، «حق» است، و آنچه انبیا و اوصیا ع برایش به پا خاستهاند، هدایت مردم به سوی حق و پیروی از حق میباشد. بنابراین غرضِ انبیا کشتن مردم نیست؛ این مردم از هر صنف که میخواهند باشند؛ زیرا انبیا به هرآنچه خداوند سبحان و متعال میخواهد، عمل میکنند و اگر خداوند خواستار هلاکت و کشتار آنها میبود، آنها را نمیآفرید؛ بلکه او سبحان و متعال خلقشان فرمود تا عبادتش کنند و وارد بهشت شوند.
پس جهاد به خودی خود، غرض و هدفی برای دین الهی حق محسوب نمیشود، بلکه صرفاً وسیلهای است برای رسانیدن حق به مردم، و میبینیم که مهمترین شروط جهاد که بدون آن جهاد جایز نیست، دعوت مردم به سوی حق، اصرار و افراط در دعوتشان و رسانیدن حق به آنها با بیان روشن و تمام و کمال است.
از این رو، وقتی کسی را میبینی که به شما میگوید بفرمایید، این سرزمین من برای شما گشوده است، بیایید و دعوت خود را ابلاغ کنید، به شرق، غرب، شمال و جنوب بروید و مردم را دعوت کنید، میگویم درست آن است که شمشیر به رویش نکشی، بلکه بروید تا به سوی حق فرا بخوانید و به جای شمشیر، قلم بردارید. حق تعالی میفرماید:
﴿(و اگر به صلح گرایند، تو نيز به صلح گرای و بر خدا توکل کن که او است شنوای دانا)﴾().
رسول خدا حضرت محمد ص کسری و قیصر را به حق و دین خداوند سبحان دعوت نمود و از همان ابتدا به رویشان شمشیر نکشید، بلکه این رومیان بودند که اقدام به کشیدن شمشیر به روی فرستادهی خدا حضرت محمد ص نمودند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که امکان ندارد دین و عقیده با شمشیر منتشر شود، همانطور که عقیده با شمشیر کشته نمیشود؛ بنابراین راه و روش همهی ادیان الهی ـاز جمله آخرینشان اسلامـ در دعوت به سوی خدا، استفاده از گفتوگو و پند و اندرز است و وجود کتابهای آسمانیِ تورات، انجیل و قرآن بهترین دلیل بر این مدعا است؛ چرا که آنها کتابهایی هستند که از آنها حکمت، گفتوگو و دعوت فوران میکند، نه شمشیرهایی که خون از آنها میچکد!
بنابراین نتیجهای که به عنوان یک مؤمن لازم است بدانیم این است که هدف از جهاد گشودن درهای بسته برای رسیدن به مردم و رسانیدن حق به آنها و هدایت آنها است، و هدف از جهاد کشتن مردم نیست؛ اگر امکانپذیر باشد که بدون کشتار و ریختن خون به مردم برسیم و حق را به آنها برسانیم و آنها را به راه مستقیم خدا هدایت کنیم، باید این طریق را پیش گیریم؛ زیرا حداقل مزیّتی که دارد حفاظت از زندگی مؤمنان است.
لازم است که هر مرد و زن مؤمن خود را برای دعوت به حق و دین خدا مهیا کند و هر چه در توان دارد به کار بندد تا بیاموزد و بیاموزاند، و به سوی دین حق و دین خدا دعوت کند؛ همانطور که چارهای ندارد از اینکه خود را برای جهاد آماده کند. بنابراین، مؤمن باید با یک دست قلم و با دستی دیگر، شمشیر برگیرد.
و حق را به شما میگویم، بسیاری در جستوجوی حق هستند و انشاءالله بسیاری حق را یاری خواهند نمود، حتی در غرب و خود آمریکا. پس باید دستان خود را برای بیرون کشیدن آنها از چاه فراخ شیطان که در آن شادکام هستند، بگشاییم. یاران دین حق الهی برای هدایت مردم و خلاصی آنها از دامهای شیطان و نجات آنها از آتش و هدایتشان به سوی بهشت تلاش میکنند، و به هیچ وجه آنها را خواهان کشتار یا اینکه جنگ و پیکار را انتخاب کنند، نخواهید یافت؛ بلکه این وضعیتی است که به آن ناچار میشوند؛ و اگر امکانپذیر باشد که با حفظ مصلحت دین و گسترش تعالیم خداوند سبحان از این گزینه اجتناب ورزند، باید در این جهت تلاش کنند، همانطور که رسول خدا با مشرکان در حُدیبیه چنین کرد و همانگونه که موسی ع پیشتر با فرعون و قومش در مصر انجام داد. به همین دلیل، آنچه امروز در سطح جهان تحت عنوان گفتوگوی تمدنها مطرح میشود اگر به حق و در عمل به دنبال مطرح کردن و به کار بستنش باشند، از نظر ما موضوعی مقبول و پسندیده است؛ اما ما عنوانی دیگر برای آن برمیگزینیم و این عنوان «در جستوجوی تمدن» است؛ که نتیجهی آن، رسیدن به تمدن الهی است حقیقی که همهی انسانها را متحد میکند و گفتارشان را بر ترس از خداوند سبحان و متعال، گرد میآورد.
* * *