جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلاموهم الإلحاد ، الفصل الثالث ، التطور سنة إلهية (ص ١٧٢-١٧٧) / توهم بيخدايي ، فصل سوم: تکامل، سنتی الهی (ص ١٨٢-١٨٧ )
برخی فقهای شیعه، از علمای اهل سنت پیروی کرده و این عقیده را که بشریت نتیجهء زنا با محارم است، درست میشمارند ، به نقل برخی از این سخنان اکتفا خواهم کرد:
محمد حسین طباطبایی در تفسیر المیزان چنین گفته است:
«(گفتاری در کیفیت تناسل طبقهء دوم از انسان):
تناسل طبقهء اول انسان یعنی آدم و همسرش از راه ازدواج بوده که نتیجهاش متولد شدن پسران و دختران (خواهران و برادران) بوده است. آیا ازدواج در بین خود آنها (همین خواهران و برادران) بوده و یا به طریقی دیگر صورت گرفته است؟ از ظاهر اطلاق آیهء شریف زیر که میفرماید:﴿و گسترانید(پدید آورد) از آنان مردانی بسیار و زنانی﴾ ﴿النساء:١﴾ با بیانی که گذشت برمیآید که در انتشار نسل بشر، غیر از آدم و همسرش هیچکس دیگری دخالت نداشته و نسل موجود بشر منتهی به این دو تن بوده است و بس، نه هیچ زنی از غیر بشر دخالت داشته و نه هیچ مردی؛ چون قرآن کریم در انتشار این نسل تنها آدم و حوا را مبدأ دانسته و اگر غیر از آدم و حوا مردی یا زنی از غیر بشر نیز دخالت میداشت، میفرمود: و از آن دو و از غیر آن دو، مردان و زنان بسیار پدید آورد (وَبَثَّ مِنْهُما وَمِن غَیرِهِما) و یا عبارتی دیگر نظیر این را میآورد تا بفهماند که غیر از آدم و حوا موجودی دیگر نیز دخالت داشته و معلوم است که منحصر بودن آدم و حوا در مبدأ انتشار نسل، اقتضا میکند که در طبقهء دوم ازدواج بین خواهر و برادر صورت گرفته باشد.
(١). المصدر (الطباطبائي - تفسير الميزان): ج4 ص144 ـ 145 .
و اما اینکه چنین ازدواجی در اسلام حرام است و بطوری که حکایت شده، در سایر شرایع نیز حرام و ممنوع بوده، ضرری به این نظریه نمیزند، برای اینکه تحریم، حکمی است تشریعی که تابع مصالح و مفاسد است، نه حکمی تکوینی و غیر قابل تغییر، و زمام تشریع هم به دست خداوند سبحان است، او هر چه بخواهد میکند و هر حکمی بخواهد میراند. چه مانعی دارد که یک عمل را در روزی و روزگاری جایز و مباح کند و در روزگاری دیگر حرام نماید؟ در روزی که جز تجویزش چاره ای نیست تجویز کند و در روزگاری دیگر که این ضرورت در کار نیست و باعث شیوع فحشا در جامعه میشود تحریم نماید»(١).
(١). طباطبایی- تفسیر المیزان : ج٤، ص ١٤٤ و ١٤٥.
استدلال طباطبایی بر اینکه بشر نتیجهء زنای محارم بین پسران و دختران آدم (عليه السلام) است، بر اساس پندار و توهّمی است که وی از ظاهر آیهء ﴿وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً﴾ (﴿و گسترانید(پدید آورد) از آنان مردانی بسیار و زنانی﴾ ﴿النساء:١﴾) به دست آورده به اعتبار اینکه آیه، هیچ اصل دیگری برای ابنای بشر به غیر از این دو(آدم و حوا) بیان نکرده است!
واقعیت آن است که ظاهر آیه، از نفس های موجود در آسمان اوّل یا بهشتی که آدم (عليه السلام) در آن آفریده شد، سخن میگوید. حتی اگر بگوییم: این آیه نشان دهندهء انحصار نسل در آدم و حوا میباشد، این موضوع که آیه از نفس ها سخن میگوید، به قوت خود باقی است؛ و این آشکارا نشان میدهد که نفس حوا از نفس آدم (عليه السلام) خلقت یافته و این آفرینش به این معنا است که نفس حوا از نفس آدم (عليه السلام) مشتق شده است، نه اینکه جسم حوا از قسمتی از جسم آدم خلق شده باشد؛ آن گونه که در تورات آمده است و برخی فقهای اهل سنت به آن معتقدند.
آفرینش زمینی آدم (عليه السلام) یا نزول وی به زمین، پس از آفرینش نفس او بوده است.
نفس آدم (عليه السلام) در آسمان، از گِل مرفوع آفریده و روح در آن دمیده شد.
سپس از نفس آدم (عليه السلام) نفس حوا (عليها السلام) خلق شد.
سپس از این دو، بقیهء نفسهای فرزندان آدم (عليه السلام) خلق شدند ، و نفس همسران دو پسر آدم نیز از همین نفسها میباشند.
و این همانچیزی است که آیه بهوضوح بیان میکند: ﴿ای مردم بترسید پروردگار خود را که آفریدتان از یک تن و آفرید از او جفتش را و گسترانید از آنان مردانی بسیار و زنانی ، و بترسید خداوندی را که از او پرسش شوید و رحمها ، همانا خداوند است بر شما نگهبان﴾ ﴿النساء:١﴾.
بر خلاف آنچه ادعا میکنند، ظاهر آیه را نمیتوان دلیلی بر پدید آمدن بشریت از ازدواج برادران با خواهران (زنا با محارم) دانست ، و حتی اگر کسی آنچه را که پیشتر در باب منظور آیه بیان کردم قبول نداشته باشد (گرچه مطلب بسیار واضح است) و اینکه آیه دربارهء نفس ها سخن میگوید، به این ترتیب فهم ظاهر آیهء ﴿ خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا﴾(همهء شما را از یک نفس بیافرید و از آن (یک نفس) زنش را نیز بیافرید) او را ملزم میکند که طبق فهم ظاهریش معتقد شود ، و به این ترتیب ظاهر آیه برای وی متشابه است و نباید ملاک وی برای اعتقادش قرار گیرد و عقاید از آیات متشابه اخذ نمیشود.
در اینجا کلامی را از یکی دیگر از فقهای شیعه ، یعنی ناصر مکارم شیرازی نقل میکنیم:
«ازدواج فرزندان آدم چگونه بوده است؟:
خداوند سبحان میفرماید: «و گسترانید از آنان مردانی بسیار و زنانی» (و از آن دو، مردان و زنان بسیار پدید آورد) ، و از این عبارت چنین برمیآید که انتشار و تکثیر نسل فرزندان آدم تنها از طریق آدم و حوا صورت گرفته و موجود ثالث در آن دخالت نداشته است.
به عبارت دیگر: نسل بشر امروزی به حضرت آدم و همسرش منتهی میگردد، بدون اینکه هیچ کسی دیگری چه مرد و چه زن، در آن شراکت داشته باشد.
لازمهء این سخن آن است که فرزندان آدم (برادر و خواهر) با هم ازدواج کرده باشند؛ زیرا اگر آنها با نژاد و همسران دیگرى ازدواج کرده باشند، «منهما» (از آن دو) صادق نخواهد بود.
این موضوع در احادیث متعددى نیز وارد شده است و زیاد هم جاى تعجب نیست چرا که طبق استدلالى که در بعض از احادیث از ائمهء اهل بیت (عليهم السلام) نقل شده، این ازدواج ها مباح بوده است؛ زیرا هنوز حکم تحریم ازدواج خواهر و برادر نازل نشده بود.
و بدیهى است ممنوعیت چیزی، بسته به این است که از طرف خداوند تحریم شده باشد. چه مانع دارد که ضرورتها و مصالحى ایجاب کند که در پارهاى از زمانها مطلب جایز باشد و بعداً تحریم گردد؟
ولي در احادیث دیگرى تصریح شده که فرزندان آدم هرگز با هم ازدواج نکردهاند و شدیداً به كسانى که معتقد به ازدواج آنها با یکدیگرند حمله شده است.
اگر بنا باشد که در احادیثِ متعارض ، آنچه موافق ظاهر قرآن است، را ترجیح دهیم باید احادیث دستهء اول را انتخاب نمود زیرا موافق آیهء فوق میباشد.
در اینجا احتمال دیگرى نیز هست که گفته شود: فرزندان آدم با بازماندگان انسانهاى پیش از آدم و نسلش ازدواج کردهاند؛ زیرا طبق روایات آدم اولین انسان روى زمین نبوده است.
مطالعات علم امروز نیز نشان میدهد که نوع انسان احتمالاً از چند ملیون سال پیش در کرهء زمین زندگى میکرده است، در حالى که از تاریخ پیدایش "آدم" تا کنون زمان زیادى نمیگذرد. بنابراین باید نظریهای که میگوید «قبل از آدم انسانهاى دیگرى در زمین میزیستهاند که بههنگام پیدایش آدم در حال انقراض بودهاند» را قبول کنیم. چه مانع دارد که "فرزندان آدم" با باقیماندهء یک از نسلهاى پیشین ازدواج کرده باشند؟
١. المصدر (الشيرازي - تفسير الأمثل): ج3 ص82.
ولى همانطور که گفتیم این احتمال با ظاهر آیهء فوق چندان سازگار نیست. (این بحث احتیاج به گفتگوى بیشترى دارد که از حوصلهء بحث تفسیرى خارج است)»(١).
١. مکارم شیرازی- تفسیر نمونه : ج ٣، ص ٨٢.
آنها با بیان اینکه طبق برداشت از برخی روایات، بشریت نتیجهء زنا با محارم است، این دسته از روایات را که به گمان آنها موافق با ظاهر قرآن است، را ترجیح میدهند. این عده چنین در نظر گرفتهاند که آیات مزبور از جسم سخن میگوید و جسم انسانها را منحصراً از آدم و حوا میداند. در حالی که از ظاهر آیه واضح است که از نفس سخن میگوید، و نه از جسم. ﴿ خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا ﴾، (شما را از یک نفس بیافرید و از آن نفس همسر او را پدید آورد). در عین حال غفلت میورزند و یا خود را به بیتوجهی میزنند، از اینکه روایتِ ترجیح داده شده از دیدگاه آنها، با عقیدهء مخالفان آل محمد (عليهم السلام) همخوان است؛ و حال آنکه بسیاری از روایات آل محمد (عليهم السلام) که با دیدگاه مخالفان انطباق دارد، از روی تقیه صادر شده است. از سوی دیگر طبق قاعدهء «الرُّشْدُ فِی خِلَافِهِمْ» (راه درست در مخالفت با آنها است)، و ترجیح ندادن روایتی که به زنا با محارم اشاره دارد، اولی است؛ چرا که با مخالفان آل محمد (عليهم السلام) و نیز با یهودیان و مسیحیان ، موافق است؛ و حال آنکه اینها دارندگان عقاید فاسد هستند و به هنگام تعارض، راه درست در مخالفت با آنها میباشد. بنابراین محور قرار دادن روایاتی که نفیکنندهء این باورهای نادرست است، در اولویت میباشند.
علاوه بر این، استدلال طباطبایی به روایتى از احتجاج را که در تفسیر المیزان آورده است، را نقل میکنم:
«در احتجاج از امام سجاد (عليه السلام) آمده است که در گفتگویی که با مردی قرشی داشته، سخن به اینجا رسید که هابیل با لویزا خواهر قابیل ازدواج کرد و قابیل با اقلیما خواهر هابیل. راوی میگوید: مرد قرشی پرسید: آیا هابیل و قابیل خواهران خود را حامله کردند؟، فرمود: آری. قرشی عرضه داشت: این کار، عمل مجوسیان امروز است. حضرت فرمود: مجوسیان این کار را پس از تحریم خدا انجام میدهند. آن گاه اضافه نمود: منکر این مطلب نباش، برای اینکه اینها شرایع خداوند است که برپا شد. مگر خداوند تعالی همسر آدم را از خود او خلق نکرد، و سپس او را بر وی حلال نمود؟ پس این حکمِ شریعتِ آن روز فرزندان آدم و خاص آنان بوده و بعدها خداوند تعالی حکم حرمتش را نازل فرمود.
٢. المصدر (الطباطبائي - تفسير الميزان) ـ تفسير سورة النساء ـ الآية: 1.
(مؤلف) میگویم: مطلبی که در این حدیث آمده هم با ظاهر قرآن کریم موافق است و هم با اعتبار عقلی. ولی در این میان روایات دیگری است که معارض با آن است و دلالت دارد بر اینکه اولاد آدم با افرادی از جن و حور که برایشان نازل شدند، ازدواج کردند، و خوانندهء محترم از آنچه گذشت حق مطلب را دریافت نمود»(٢).
٢. طباطبایی- تفسیر المیزان : تفسیر سورهء نساء، آیهء ١.
اگر در روایت احتجاج دقت کنیم، در مییابیم که این روایت به موضوع دیگری میپردازد و آن این است که حوا از بخشی از بدن آدم آفریده شده است ، این یعنی آنها به این موضوع نیز معتقدند ، روایتی که به آن استناد کردهاند، آشکارا میگوید حوا از بخشی از بدن آدم خلق شده است ، همانطور که در تورات آمده است و اهل سنت نیز آن را قبول كردند.
و از ابو حمزهء ثمالى نقل شده است که گفت: [از امام سجّاد (عليه السلام) شنیدم که مردى از قریش را حدیث مىکرد و مىفرمود: وقتى خداوند توبهء آدم را پذیرفت ، او با حوّا نزدیکى نمود ، و از زمان خلقت او و حوّا جز در زمین ، با او نزدیکى نکرده بود، و این پس از پذیرش توبه از جانب خداوند صورت پذیرفت، و حضرت آدم خانهء خدا و اطراف آن را گرامی مىداشت ، پس هرگاه قصد نزدیکى داشت هر دو از حرم خارج شده و در بیرون از حدّ حرم عمل نزدیکى را انجام مىدادند، سپس هر دو غسل مىکردند و این به جهت احترام به حرم بود، سپس به حیاط حرم بازمىگشت. بارى از حوّا بیست پسر و بیست دختر متولّد شد، و در هر شکم یک پسر و یک دختر برایش تولّد مىیافت، و اوّلین فرزند او هابیل همراه با یک دختر بنام اقلیما بود، و در زایمان دوم: قابیل با دخترى بنام لوزا ، و لوزا زیباترین دختر او بود. زمانى که آنان به بلوغ رسیدند، از ترس فتنه و گرفتارى، حضرت آدم همه را فراخواند و به هابیل پیشنهاد ازدواج با لوزا ، و قابیل با اقلیما را داد. قابیل گفت: از این تصمیم راضى نیستم، آیا خواهر زشت هابیل را به من، و خواهر زیباى مرا به هابیل تزویج میکنى ؟!. حضرت آدم فرمود: پس میانتان قرعه مىاندازم ، لوزا و اقلیما سهم هر کدامتان که شد او را با همان تزویج مىکنم. هر دو به آن راضى شدند، پس میانشان قرعه انداخت. پس بر همان رأى اوّل سهم هابیل؛ لوزا خواهر قابیل شد و سهم قابیل اقلیما خواهر هابیل گردید، پس بر اساس همان قرعه آنان را در پیشگاه خداوند به زوجیّت هم درآورد.
٣. المصدر (الشيخ الطبرسي - الاحتجاج): ج2 ص43 ـ 44.
پس از آن خداوند ازدواج با خواهر را ممنوع و حرام فرمود. مرد قرشى از امام ع پرسید: آیا از آن دو صاحب فرزند هم شدند؟، فرمود: آرى. پرسید: این همان عملى است (ازدواج با خواهر) که امروز رفتار مردم مجوس است! ، حضرت فرمود: مردم مجوس پس از تحریم خداوند این عمل را انجام دادند. سپس ايشان (عليه السلام) به او فرمود: منکر این مطلب مباش ، هر آینه این قوانینى است که قبلاً جارى شده ، مگر خداوند حوا را از آدم نیافرید و بعد او را به تزویج آدم درنیاورد؟ ، این نیز یک قانون از قوانین آنان بود، و پس از آن خداوند آن عمل را تحریم فرمود] (٣).
٣. شیخ طبرسی- احتجاج: ج ٢، ص٤٣ و ٤٤.
در ادامه روایات واضحی از آل محمد - صلوات الله علیهم - خواهد آمد که در آن، این عمل را منکَر شمرده و قائلان به آن را نیز که میگویند فرزندان آدم ع عملی را انجام دادهاند که حیوانات هم از آن گریزانند، را تقبیح نمودهاند ، و این در حالی است که با روشهای علمی ثابت شده که در جوامع شامپانزهها و گوریلها نیز عموماً از زنا با محارم اجتناب میشود ، پس چگونه برخی از کسانی که خود را رجال دینی نام نهادهاند، انجام این کار را به انسان نسبت میدهند؟!
آیا معقول است که دلیل تاختن این عده بر تکامل ، آن باشد که اینها وجود نیای مشترک بین انسان و شامپانزه را قبول ندارند! ، یا اصل جسم انسان را در گذشتههای دور از میمون نمیدانند!، ولی در عین حال انسان - به ویژه آدم و فرزندانش - را در سطحی بسیار پایینتر از میمون قرار میدهند ، چرا که به وقوع ازدواج بین برادران و خواهران معتقدند و حال آنکه اغلب شامپانزهها و گوریلها نیز از میلیونها سال پیش، از آن اجتناب میورزند.! از این رو، این عده بر این باورند که پیدایش انسانها از زنا با محارم میباشد؛ آن هم چه انسانهایی: پیامبر خدا آدم (عليه السلام) و فرزندان و اوصیای آن حضرت (عليهم السلام)؟!
*****