جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبرای درککردن کُنه و حقیقتِ شناختِ رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) از ذات الهی سبحان و متعال ، و تجلی و ظهور آن ذات در حضرت (صلّى الله عليه وآله وسلّم) برای خلق، باید در این مثال تدبر و اندیشه نمود: بین علم کسی که فقط آتش را دیده باشد ، با کسی که در آتش سوخته باشد تا آنجا که خودش آتش شده باشد، تفاوت وجود دارد؛ این جایگاه (تبدیلشدن به آتش) مقام رسول کریم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) میباشد، آن هنگام که برای او مانند سوراخ سوزنی گشایش رخ داد ، در حالی که او بین دو حالت بود: حالت فنا و نیستی، که از این فتحشدن نه اسمی و نه رسمی برای حضرت باقی نماند و جز خداوند واحد قهار چیزی بر جای نماند ، و حالت دوم ، حالتی بود که در آن به منيّت يا شخصیّتش بازمیگشت.
اگر حدیث معراج که پیشتر بیان شد، شما را کفایت نمیکند ، آیات سورهء فتح را بنگرید. خداوند متعال میفرماید: ﴿ما برای تو فتحی نمايان را مقدر کردهايم * تا خدا گناه تو را آنچه پيش از اين بوده و آنچه پس از اين باشد برایت بيامرزد و نعمت خود را بر تو تمام کند و تو را به صراط مستقيم راه نمايد﴾([الفتح : ١-٢.]).
منظور از فتح در این آیه، فتح مکه نیست ، هر چند فتح مکه از ملزومات این فتح میباشد؛ چرا که فتح در ملکوت، فتحی در عالم شهود را بهدنبال دارد؛ حال اگر فتح در عالم لاهوت رخ دهد، وضعیت چگونه خواهد بود؟! فتحی بین ذات الهی و محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ، که برداشتن جزئی از حجاب بود.
اختصاصدادن آیه فقط به فتح مکه، ظلم و منحرف ، و دور کردن آیه از منظورش محسوب میشود. در این آیه صیغهء ماضی بهکار گرفته شده است ﴿ما برای تو فتح کردیم﴾؛ یعنی فتح و گشایش قبل از نازلشدن اين آیه ، یا هنگام نازلشدن آن محقق گشته است، در حالی که فتح مکه دو سال پس از نزول این آیه بهوقوع پیوست.
بهعلاوه این فتح سبب غفران گناه ملازم با پیامبر بود (تَقَدَّمَ و تَأخَّرَ) ، و این گناه ـ همان طور که پیشتر بیان شد ـ همان آمیختهبودن او (صلّى الله عليه وآله وسلّم) با تاریکی و ظلمتی است که هیچ مخلوقی از آن مستثنی نیست؛ چرا که فقط او سبحان و متعال نور مطلقی است که هیچ ظلمتی در آن راه ندارد.
از هشام بن سالم نقل شده است که گفت: بر ابو عبدالله (علیه السلام) وارد شدم. حضرت فرمود: (آیا خداوند را توصیف میکنی؟ گفتم: بله. فرمود: توصیف کن. گفتم: او سمیع و بصیر است. فرمود: (این صفتی است که مخلوقات در آن شریکاند. عرض کردم: چگونه او را توصیف میفرمایید؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: او نوری است که هیچ ظلمت و تاریکی در آن راه ندارد ...).
بهسبب برداشتهشدن حجاب و فتح مبین و فنا شدن رسول کریم در ذات الهی ، او وجه خداوند و کلمهء تامهء خداوند شد . و بهعبارت دیگر ، او اسم الله در خلق و اسمهای نیکوی خداوند در خلق شد.
این مرتبه ، مرتبهء سوم از اسمهای خداوند سبحان و متعال میباشد ، و به همین ترتیب حجتهای خدواند كه صلوات خداوند بر ايشان باد ، از ائمه و انبیا و اوصیا و مرسلین ـ هر کس به فراخور مرتبه و نزدیکیاش ـ تمثیل وجه خداوند و اسمهای نیکوتر او میباشند؛ آنها آینهای هستند که اسمهای نیکوتر در آنها بازتاب شده است؛ کسانی که به اخلاق خداوند سبحان و متعال آراسته گشتهاند.
از شیخ صدوق در کتاب توحید و در کتاب عیون از هروی روایت شده است که گفت: به علی بن موسی الرضا (علیه السلام) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ، معنای این خبر که روایت شده چیست كه پاداش لا اله الا الله، نظر به وجه خداوند است؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: (ای ابا صلت، هر کس خدا را به یکی از وجوه توصیف کند، کافر شده است، اما وجه خداوند انبیا ، فرستادگان و حجتهای او که سلام و صلوات خداوند بر ایشان باد، میباشند).
کلینی در اصول کافی روایت کرده است: از معاویة بن عمار ، از ابو عبدالله (علیه السلام) دربارهء این سخن خداوند عزوجل ﴿از آنِ خداوند است نيکوترين نامها. به آن نامهايش بخوانيد﴾([الأعراف : ١٨٠.]) روایت شده است که ، ايشان (علیه السلام) فرمود: (.... به خدا سوگند نیکوترین اسمها ما هستیم که خداوند هیچ عملی را از بندگان قبول نمیکند مگر با شناخت و معرفت ما). اخبار و روایات در این زمینه بسيار و مفصل است.
* * *
هر مرتبهء پایینتر , تجلی و ظهوری است از مرتبهء بالاتر اسمهای نیکوتر خداوند؛ اسم الله یا ذات الهی , تجلی و ظهوری است از حقیقت یا کُنه یا اسم اعظم یا هو . محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) تجلی و ظهوری برای ذات الهی در خلق یا اسم الله در خلق میباشد. “الرحمن الرحیم” اسمهای واحدی هستند که اشاره به رحمت خداوند دارند و از هم جدا نمیشوند؛ آری بین این دو تمایزی در وسعت و شدت رحمت وجود دارد؛ این دو دربِ ذات الهی یا اسم الله هستند ، و علی و فاطمه (عليهما السلام) تجلی و ظهور این اسمها در خلق، و درب شهر علم یا حضرت محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) میباشند. خداوند متعال میفرماید: ﴿بگو: چه الله را بخوانيد چه رحمان را، هر کدام را که بخوانيد، نامهای نيکو از آنِ او است﴾ . و رحیم در رحمان پیچیده شده است.
این اسمهای سهگانه: (الله، رحمان و رحیم) ارکان اسم اعظم هستند؛ از همین رو با رحلت کردن علی (علیه السلام) از این دنیا به جوار پروردگارش، جبرائیل ندا سر داد: (ارکان هدایت ویران شد)؛ يعنی با بازگشت سومین آنها یعنی علی (علیه السلام) ارکان هدایت در این جهان ویران شد؛ پس از اینکه حضرت محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و فاطمه (علیها السلام) (در اين رحلت) از او پیشی جسته بودند.
[#]-راجع : بحار الأنوار : ج١٥ ص٢٤ وما قبلها، وج : ٢٥ ص٢٢، وج :٥٤ ص١٧٠، وغيره من المصادر.
به جهت اهمیت این سه اسم ، و حتی بهجهت بر پا شدن خلق و آسمانها و زمین به برکت این سه اسم، سورهء فاتحه و حتی قرآن یا کتاب تدويني [نوشتهشده] ، با این اسمها آغاز شد، همانطور که خداوند کتاب تکوینی را با اینها گشایش نمود ، اولین چیزی که خداوند سبحان خلق نمود نور محمد و علی و فاطمه (علیهم السلام) بود؛ همانطور که در روایات آمده است ، و همانطور که گفته شد اینها (علیهم السلام) بهترتیب نور : الله ، رحمان و رحیم هستند؛ و خداوند عالمترین و حکم کنندهترین است ، و ما از علم جز اندکی بهره نبردهایم.
* * *