جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
این عنوان گویی با آنچه پیشتر بیان داشتیم مبنی بر اینکه نور از افق رویداد سیاهچاله نمیگریزد در تعارض میباشد. حال چگونه اکنون میگوییم سیاهچاله تابش دارد؟!
این نظریه توسط استیون هاوکینگ دانشمند فیزیک نظری ارائه شد و به طور جزئی جامع بین نظریهء نسبیت عام و نظریهء کوانتوم میباشد. مفاد این نظریه آن است که سیاهچالهها به طور کامل سیاه نیستند، بلکه تابشهایی دارند که ناظر بیرون از سیاهچاله میتواند آنها را مشاهده کند و دریابد که از سیاهچاله صادر شده است. زیرا ناپایداریهای کوانتومی که پیشتر به آن اشاره کردیم، در فضاهای تهی وجود دارد و مکانیک کوانتوم طبق اصل عدم قطعیت چنین چیزی را بیان میکند؛ زیرا طبق این اصل عدم قطعیت فضا نمیتواند خلأ مطلق باشد؛ چرا که معنای خلأ مطلق آن است که اندازهء میدانهایی همچون میدان الکترومغناطیسی یا گرانشی، صفر باشد و در نتیجه میانگین تغییرات آنها نیز صفر شود و این با اصل عدم قطعیت ناسازگار است.
بنابراین طبق مکانیک کوانتوم، همواره در خلأ زوج ذرههایی فرضی وجود دارد که پدیدار شده و سپس با یکدیگر برخورد کرده و یکدیگر را نابود میکنند؛ یا ذرات و ضدذرات فرضی، ظاهر گشته و به دلیل برخورد با هم، یکدیگر را نابود میسازند. اگر ذرات و ضد ذرات در افق رویداد سیاهچاله یا در نقطهء تکینگی پدیدار شوند و به جای برخورد با هم و متلاشی ساختن یکدیگر، یکی از آنها به دلیل جاذبهء سیاهچاله در آن سقوط کند، ذرهء دیگری که در مقابل آن است، میتواند آزاد شود و از سیاهچاله به بیرون بگریزد. ناظری که در بیرون سیاهچاله قرار دارد، این ذره را در قالب تابشی که از سیاهچاله صادر شده میبیند. این تابش را تابش سیاهچاله مینامند. برخی نیز نام این تابش را براساس کاشف آن، به نام تابش هاوکینگ خواندهاند. تابش سیاهچاله بر اساس جرم سیاهچاله یا نقطهء تکینگی در کیهان فعلی و براساس معادلهء زیر به دست میآید:
𝑇= h𝑐³/8π𝑘𝐺𝑀
که در آن:
T : دمای تابش سیاهچاله
h : ثابت پلانک
G : ثابت جهانی گرانش نیوتن
k : ثابت بولتزمن
M : جرم سیاهچاله
c : سرعت نور
از معادلهء فوق درمییابیم که هر چه جرم سیاهچاله یا نقطهء تکینگی کمتر باشد، دمای تابش سیاهچاله بیشتر خواهد بود. برای کشف این تابش و رصد و مستندسازی آن به شکل قطعی در هستی، باید سیاهچالهای کوچک بهدست آید. جرم این سیاهچاله باید اندک باشد تا از تابش قوی و پرحرارتی برخوردار باشد، به گونهای که در برابر تابش پسزمینهء کیهانی که هستی را با دمایی بالغ بر ۲/۷ کلوین دربرگرفته، قابل تشخیص باشد. به طور کلی تا کنون برای این فرضیه، شواهد و دلایلی تجربی ارائه نشده است.
شكل23: يوضح إشعاع هوكنج وكيف وأين يتكوّن
شکل۲۳: تشریح تابش هاوکینگ، چگونگی و مکان پیدایش آن
1. المصدر (هوكنج - الكون في قشرة جوز): ص112.
«اگر سیاهچالهای وجود داشته باشد، ممکن است یکی از جفت ذرات به داخل آن سقوط کند، در حالی که دیگری به سمت جهان لایتناهی فرار کند. برای ناظری که بسیار دورتر از سیاهچاله قرار دارد، ذرهء فرار کرده مانند تابشی از طرف سیاهچاله دیده میشود. طیف یک سیاهچاله دقیقاً همان چیزی است که از یک جسم داغ انتظار داریم، متناسب با درجهء حرارتی که میدان گرانشی در افق رویداد سیاهچاله (یا به عبارت دیگر در مرز آن) دارا است. بهعبارت دیگر، دمای سیاهچاله بستگی به اندازهء آن دارد»(1).
1. مصدر : هاوکینگ، جهان در پوست گردو، ص۱۱۲.
*****