دين خدا، حاكميت خداست؛ به این معنا که خدای سبحان، کسی است که حاکم را برمیگزیند و جانشین یا خليفهای که اطاعتش و رجوع به او بر مردم واجب است را تعيين میکند.
بهعبارتدیگر، این خداوند سبحان است که تشریع میکند و همچنین تعیین مجری آن نیز در دست اوست. از همین رو تمامی پيامبران، تعیین شده از طرف خداوند هستند و مردم در این رابطه هیچ دخل و تصرفی ندارند. اين مثالی از عهد قديم است که به آن اشاره دارد و از موسی ع روایت میکند: (14 چون به زميني كه یهوَه، پروردگارت، به تو میدهد، داخل شوی و در آن تصرف نموده، ساكن شوی و بگويی مثل تمام امتهايی كه در اطرافم هستند، پادشاهی بر خود قرار دهم 15 البته پادشاهی را كه یَهُوَه پروردگارت برگزيند بر خود قرار ده. يكی از برادرانت را بر خود پادشاه بساز و مردی بيگانه را كه از برادرانت نباشد، نمیتوانی بر خود مسلط نمايی).([سفر تثنیه: اصحاح 17.])
و همانند آن، قرآن كريم تصریح میفرماید: ﴿و ياوری از خاندانم برایم قرار ده * برادرم هارون را﴾([طه: آیات 29 و 30.]).
و در آياتی ديگر، خداوند متعال میفرماید: ﴿بگو: بار خدایا! تويی دارندهی مُلک و پادشاهی. به هر که بخواهی مُلک میدهی و از هر که بخواهی مُلک میستانی. هرکس را که بخواهی عزت میدهی و هرکس را که بخواهی ذلت میدهی. همه نيکيها به دست توست و تو بر هر کاری توانايی﴾([آل عمران: آیه 26.]) و همچنین: ﴿من در زمين خليفهای قرار میدهم﴾([بقره: آیه 30.]).
از همان روز اول بر روى اين زمين به همین صورت بوده است؛ و از همین رو میبینیم که كتيبهها و الواح گلين بر اين حقيقت تأکيد میورزند؛ حقیقتی که اقوام نخستین تمدنی (سومريان) که انسانيت را شناختند، به آن معتقد بودند.
در خصوص قانونی که تمامی جانشینان خداوند با آن شناخته میشوند، سيد احمد الحسن ع میفرماید:
(... حکمت الهی اقتضا میکند قانونی برای شناخت خلیفه و جانشین خداوند در زمین و در هر زمان قرار داده شود و الزاماً این قانون باید از همان روز اولی که خداوند سبحان خلیفهاش را در زمینش قرار داده است، وضع شده باشد. امکان ندارد که این قانون، در یکی از رسالتهای بعدی از روز اول آمده باشد؛ به این خاطر که از روز اول مکلّفینی وجود دارد. و حداقل مقدار یقینی، برای همه همان وجود ابلیس، به عنوان مکلّف از روز اول میباشد.
در حالی که مکلّف برای شناخت صاحب حق الهی به این قانون نیازمند است! در غیر این صورت، او از دنبالهروی از صاحب حق الهی معذور خواهد بود؛ چرا که قادر نبوده تا تمایزی قائل شود؛ و قانونی الهی برای شناخت این خلیفهای که از سوی خداوند سبحان و متعال منصوب شده، در دست نداشته است!
آنچه همه دربارهی پیشینهی روز اولی که خداوند خلیفه و جانشینش را در زمینش قرار داد، اتفاقنظر دارند، این است که:
1- خداوند در حضور فرشتگان و ابلیس به آدم ع تصریح فرمود؛ اینکه او خلیفه و جانشینش در زمین میباشد.
2- پس از اینکه خداوند، آدم ع را آفرید، همهی نامها را به او تعلیم داد.
3- سپس خداوند به همهی کسانی که در آن هنگام او را میپرستیدند یعنی فرشتگان و ابلیس، دستور داد به آدم سجده کنند...). سپس آیاتی از سورهی بقره (آیهی 30 و بعد از آن) را بهعنوان توضیحی بر آن ذکر میفرماید.([روشنگریهایی از دعوتهای فرستادگان- سید احمد الحسن : جلد سوم.])
بهعنوانمثال در متون شناخت خلفاى خدا برای پيروان هر دين، وصيتهايى از پيامبران را بر کسانی که جانشینشان میشوند یا پس از آنها میآیند میبينيم و میتوانیم این وصیتها را بهوضوح تمام در کتب آسمانی ملاحظه کنیم؛ بهعنوان نمونه:
(و پروردگار به موسی گفت: اينک ايام مردن تو نزديک است؛ يوشع را طلب نما و در خيمهی اجتماع حاضر شويد تا او را وصيت نمايم. پس موسی و يوشع رفته، در خيمهی اجتماع حاضر شدند. ۱۵ و پروردگار در ستون ابر در خيمه ظاهر شد و ستون ابر بر درِ خيمه ايستاد).([تثنیه: اصحاح 31.])
حق تعالی میفرماید: ﴿ابراهيم به فرزندان خود به آن وصيت کرد (در برابر خدا تسليم شوند) و يعقوب به فرزندان خود گفت: ای فرزندان من، خدا برای شما اين دين را برگزيده است، مباد بميريد بی آنکه از تسلیمشدگان باشيد﴾([بقره: آیه 132.])؛ و این همان چیزی است که عیسی ع نیز به حضرت محمد ص وصیت نمود: ﴿و (به ياد آوريد) هنگامي را که عيسي بن مريم گفت: اي بني اسرائيل! من فرستاده خدا به سوي شما هستم در حالي که تصديقکننده کتابي که قبل از من فرستاده شده ميباشم، و بشارتدهنده به رسولي که بعد از من ميآيد و نام او احمد است! هنگامي که او با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: اين سحري است آشکار!﴾([صف: آیه 6.]).
و در مورد متنی که به گيلگمش تعلق دارد (قهرمان حماسههای سومر و اکد)، ما متنی از حماسه را میبینیم که او در جمع بیستوچهار نيکوکار میباشد:
«تاکنون هیچکس نتوانسته چنین کند، ای گیلگمش،
هیچ بشری از مسیر کوهها عبور نکرده است،
زیرا مسافت دو برابر دوازده ساعت تاریکی بر آن سایه افکنده، طوری که نوری وجود ندارد،
............
گیلگمش، عبور کن و نترس،
به تو اجازه میدهم از کوهستان "ماشو" عبور کنی، .......
این هم دروازهی کوهستان! پیش رویَت باز است».([حماسهی گیلگمش- طه باقر: ص ۷۵ و ۷۶.])
پیشتر اشاره شد اين ساعتها (بیستوچهارتا) سروران جانشینان خدا بر روی زمينش هستند و خداوند سبحان به منتظر موعود (گيلگمش) اجازه داد تا يکی از آنها باشد.
و در مورد این بیستوچهار خليفه، در انجيل میخوانيم:
(۱ پس از اين ديدم ناگاه دروازهای در آسمان باز شده است و آن آواز اول را که شنيده بودم چون کرنا با من سخن میگفت، ديگر باره میگويد: به اينجا صعود کن تا اموری را که پس از اين بايد واقع شود به تو بنمايانم. ۲ فوراً در روح شدم و ديدم تختی در آسمان برپاست و بر آن تخت، نشينندهای ۳ و آن نشيننده، در صورت، مانند سنگ يشم و عقيق است و قوس قزحی در گرد تخت که به منظر، شباهت به زمرد دارد ۴ و گرداگرد تخت، بیستوچهار تخت است و بر آن تختها بیستوچهار پير، نشسته ديدم که جامهای سفيد دربر دارند و بر سر ايشان تاجهای زرين ۵ و از تخت، برقها و صداها و رعدها برمیآيد).([مکاشفات یوحنا: اصحاح 14.])
آنها همان کسانی هستند که رسول خدا در وصیت مقدسش هنگام وفاتش فرمود:
(... یا اباالحسن صحیفه و دواتی حاضر کن؛ و پیامبر خدا وصیتش را املا فرمود تا به اینجا رسید که فرمود: یا علی پس از من دوازده امام خواهند بود و پس از آنها دوازده مهدی هستند... و سپس حدیث را ادامه میدهد تا آنجا که فرمود: و هنگامیکه وفاتش رسید (امام یازدهم) آن را به فرزندش، محمد، مستحفظ از آل محمد تسلیم کند (که او امام مهدی میباشد) و ایشان دوازده امام میباشند و سپس دوازده مهدی بعد از او میباشد. پس اگر وقت وفاتش رسید، خلافت را به فرزندش نخستین مهدیین تسلیم کند که سه نام دارد، نامی مانند نام من و نام پدرم که عبدالله و احمد است و نام سوم مهدی است و او اولین ایمانآورنده میباشد).([غیبت طوسی: ص 150.])
بهاینترتیب روشن مىشود که ذکر شدن بیستوچهار (ساعت، شيخ، امام) در تمامی متون دينی وجود دارد و گيلگمش وعده داده شده، يکی از آنهاست؛ جنگجويی که پیشاهنگ است، رهايیبخش، منجی و سرور حکيم و مهدی منتظر.
بنابراين او شخصيت جهانی يگانهای است که پيامبران بزرگوار تکليف معرفی او و غير او، از خلفای الهی که از علائم مهم در راه دين الهی هستند را به اقوامشان عهدهدار بودند، و این رویه از همان روزهای نخستین بشريت بر روی این زمين وجود داشته است. والحمد لله رب العالمين.
* * *