جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
خداوند سبحانه و متعال در ابتدای خلقت انسان به ملائکه میفرماید: ﴿(من در زمين خليفه و جانشینی میگمارم)﴾() و این نخستین خلیفه و جانشین در این زمین، پیامبر خدا، حضرت آدم ع بود.
این خلافت و جانشینی در گذشته قطع نشد و تا روز قیامت نیز قطع نخواهد شد. همانطور که فرشتگان به دو دسته تقسیم شدند که گروهی این خلافت را پذیرفتند و گروهی انکار کنندهی ناسپاس کافر به کلمهی الله شدند، این وضعیت نخستین به همین شکل بر این زمین تکرار میشود تا مردم به دو گروه تقسیم شوند؛ گروهی انکار کنندهی نخستین در آزمایش نخستین (ابلیس) را پیروی میکنند، و گروهی دیگر اقرار کنندگان نخستین در آزمایش نخستین (ملائکه) را. این همان کلمهی برتر الله است که در هر زمان تکرار میشود و مردم به دو دستهی اقرار کنندگان و منکران به آن تقسیم میشوند.
خلیفه و جانشین خداوند در زمینش، همان کلمهی الله است که هر کس به آن اعتراف کند، موحّد و هر کس انکارش کند، مشرک است؛ به همین سادگی و واضحی، بدون هیچ قید و بندی. در هر زمانی موسی ، عیسی ، محمد و حسین علیهمالسلام پیدا میشود و حتی تمامیِ انبیا و اوصیا در شخصیت خلیفهی خدا در زمینش نمود پیدا میکنند؛ پس هر کس خلیفه و جانشین خدا در زمینش را انکار کند در واقع انکار کنندهی موسی ع است حتی اگر ادعای یهودی بودن داشته باشد، و انکار کنندهی عیسی است حتی اگر ادعای مسیحی بودن داشته باشد و همچنین منکر محمد است حتی اگر ادعای مسلمان بودن کند و منکر حسین است هر چند ادعا کند از شیعیان حسین بن علی ع است. وضعیت جهاد برای برافراشتن و آشکار نمودن موضوع خلیفه و جانشین خداوند در زمینش نیز به همین ترتیب میباشد؛ چرا که او همان کلمهی الله و جانشین خداوند است که خداوند سبحان و متعال تعیینش فرموده است؛ و از آنجا که توحید با شناخت و معرفت او حاصل میشود، پس با آنها خدا شناخته میشود. پس هر کس خلفای خداوند سبحان را بشناسد خداوند را شناخته است و هر کس آنها را انکار کند خداوند را انکار کرده است و هر کس حق آنها را نشناسد خداوند سبحان و متعال را نشناخته است؛ زیرا آنها همان نامهای نیکوتر خداوند، و وجه خدا، و دست خداوند سبحان و متعال هستند.