جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
جهاد برای برافراشتن کلمهی الله سبحان و متعال ـهمانطور که بیان شدـ امری است مشروع، و حتی در تمام ادیان الهی که اهل زمین آنها را میشناسند، واجب میباشد؛ اما مسئلهای که باقی میماند این است که برخی تلاش میکنند حق را با باطل در هم آمیزند تا چیزی دگرگون و تحریف شده پدید آورند و آن را جهاد برای برافراشتن کلمهی الله نام نهند؛ بنابراین ضروری است هر انسان عاقلی که برای عقل و خِرَد خود احترامی قایل است بر چهارچوب آن «کلمهی برتر الله» (کلمة الله العلیا) که خداوند سبحان و متعال استقرارش را بر این زمین میخواهد، درنگ نماید تا در زمرهی صفوف به استحمار کشیده شدهی (مقلّدان) پیرو علمای بی عمل (حِمارها) نباشد؛ همانطور که حق تعالی آنها را اینگونه نام مینهد:
﴿(مَثَل کسانی که تورات بر آنها تحميل شد ولی به آن عمل نمیکنند مَثَل آن خَر است که کتابهایی را حمل میکند. چه زشت است مَثَل آن قومی که آيات خدا را دروغ شمردهاند و خداوند مردمان ستمکاره را هدايت نمیکند)﴾().
ما مسلمانان قرآن و احادیث رسول خدا حضرت محمد ص و اهل بیت پاکش ع را در دست داریم؛ بنابراین مَثَل آن مسلمانانی که قرآن و احادیث معصومین ع تکلیفشان شد و به آن عمل نمیکنند، مَثـَل همان خر است، و خداوند متعال در قرآن کریم بیان میفرماید که صدای علمای بیعمل (خران) بلند است و توسط مقلّدان (خر شدگان) شنیده میشود ولی در عین حال، زشت و ناپسند میباشد: ﴿(به راستی که ناخوشترين بانگها، بانگِ خران است)﴾().
همواره در هرجامعهای که نبی یا وصی در آن مبعوث میشود، علمای بیعمل با آنها به جنگ برخاستند و مقلدان بدون هیچ تدبر یا تفکری و حتی با استهزا و مسخره کردن و حملهور شدن از آنها پیروی میکردند، و در قیامت:
﴿(آنگاه که پيشوايان، عذاب را بنگرند و از فرمانبران خويش بيزاری جويند و پيوند ميان ايشان گسسته گردد)﴾().
به هر حال این موضوع، مبحثی عقیدتی برای اثبات صاحب حق نیست، ولی تنها خواستم توجه تمام کسانی را که علمای گمراهی آنها را به استحمار کشیدهاند جلب کنم ـفرقی نمیکند از مسلمانان باشد، مسیحی باشد و یا یهودیـ به اینکه خداوند سبحان و متعال انسان را تنها برای اینکه بندهای برای او باشد، آفریده است: ﴿(جن و انس را جز برای پرستش خود نيافريدهام)﴾() نه اینکه بندهای باشد برای پیشوایان گمراهی بیعمل: ﴿(آنها اَحبار و راهبان خويش را به جای الله به پروردگاری گرفتند)﴾().
* * *