جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
«... 39 سپس قدری پیش رفته، به روی زمین در افتاده، دعا میکرد، در حالی که میگفت: ای پدر، اگر ممکن باشد این پیاله را از من بگذران...».()
«... 35 و قدری پيشتر رفته، به روی زمين افتاد و دعا كرد تا اگر ممكن باشد آن ساعت از او بگذرد 36 پس گفت: ای پدرِ پدران، هر چيزی برای تو امکانپذیر است. اين پياله را از من بگذران...».()
«... 41 و از ايشان به مسافت پرتاب سنگی دور شده، به زانو درآمد و دعا كرده42 گفت: ای پدر، اگر تو بخواهی اين پياله را از من بگردان...».()
و چگونه خداوند درخواست و دعا و توسل عیسی را برای صلیب کشیده نشدن و بازداشته شدن صلیب از او، رد میکند؟! آیا عیسی این شایستگی را ندارد که دعایش اجابت شود یا خداوند، جایگزینی به جای عیسی ع ندارد که به عنوان مثال به صلیب کشیده شود؟!
به علاوه، اینکه مسیحیان اعتقاد دارند که عیسی ع خود، لاهوت مطلق است؛ و در نتیجه آنها باید برای درخواست پیشین عیسی ع دلیلی بیاورند؛ دلیلی که آنها را وارد تناقضی نکند که لاهوت مطلق بودن او را نفی کند ـآن طور که در مورد ایشان، به این مسأله اعتقاد دارندـ و این خواستهای دست نیافتنی است!
اگر بگویند: او به این جهت درخواست بازداشته شدن از به صلیب کشیدن را از خود نموده که به حتمی بودن اتفاق آگاهی کامل ندارد، در این صورت لاهوت مطلق بودن ایشان ع را از بین بردهاند؛ چرا که آنها، ایشان را به جهل و نادانی توصیف کردهاند و نادانی، ظلمت و تاریکی میباشد؛ در نتیجه روشن میشود که او نور همراه با ظلمت است و نوری که در آن هیچ ظلمتی نیست، نمیباشد. بنابراین لاهوت مطلق بودن ایشان ع را از بین بردهاند. اگر بگویند: او ع با آگاهی نسبت به حتمی بودن اتفاق، درخواست بازداشته شدن از مصلوب شدنِ خودش را نموده است، ایشان را به بیخردی متهم مینمایند؛ چرا که معنای این درخواست او ع با علم به حتمی بودن اتفاق، چه معنایی میتواند داشته باشد؟! این سخنشان نیز لاهوت مطلق بودن ایشان ع را نفی میکند و حتی پایینتر از آن را نیز نفی میکند؛ یعنی همان حکمت پیامبران ع را.
حال اگر او عیسایی ع است که برای تبلیغ مردم به اینکه او پادشاه بنی اسرائیل است، آمده باشد، چرا چنین چیزی را نمیپذیرد؟! آیا این موضوع به روشنی دلالت ندارد بر اینکه کسی که دستگیر و به صلیب کشیده شد، شخص دیگری غیر از عیسای ع پادشاه بنیاسرائیل میباشد؟ و به همین دلیل او نپذیرفت بگوید که پادشاه بنی اسرائیل است.
«11 عيسی در حضور والی ايستاده بود. پس والی از او پرسيده، گفت: آيا تو پادشاه يهود هستی؟ عيسی به او گفت: تو میگويی!...»،()
«... 2 پیلاطس از او پرسید: تو پادشاه یهود هستی؟ او پاسخ داد و به او گفت: تو میگویی...»،()
«... 33 پس پيلاطس دوباره داخل ديوان خانه شد و عيسی را طلبيده، به او گفت: آيا تو پادشاه يهود هستی؟ 34 عيسی به او جواب داد: آيا تو اين را از خود میگويی يا ديگران دربارهی من به تو گفتند؟ 35 پيلاطس جواب داد: مگر من يهودی هستم؟ امّت تو و رؤسای كهنه تو را به من تسليم كردند. چه كردهای؟ 36 پاسخ داد پادشاهیِ من متعلق به این دنیا نیست. اگر پادشاهیِ من از اين جهان میبود، خادمان من میجنگیدند تا به يهود تسليم نشوم. ولی اكنون پادشاهی من از اين جهان نيست. 37 پيلاطس به او گفت: مگر تو پادشاه هستی؟ عيسی جواب داد: تو میگويی كه پادشاه هستم. برای این من متوّلد شدم و به این جهت به این جهان آمدم تا به راستی شهادت دهم...».()
۳- چگونگی مخاطب قرار گرفتن مریم مادر عیسی ع توسط مصلوب دلالت میکند بر اینکه ایشان، فرزند او نمیباشد در غیر این صورت، آیا شایسته است فرزندی مادرش را «ای زن» خطاب کند؟ آری، اگر این به صلیب کشیده شده، عیسی ع نباشد، خطاب قرار دادن او با این عبارت توسط او صحیح خواهد بود. خطاب قرار دادن او با این عبارت، روشن میکند که مریم، مادرش نیست و او نیز عیسی ع نمیباشد:()
«و پای صليب عيسی، مادر او و خواهر مادرش، مريم همسر کُلوپا و مريم مجدليه ايستاده بودند 26 چون عيسی مادر خود را با آن شاگردی كه دوست میداشت ايستاده ديد، به مادر خود گفت: ای زن، اينک این پسر تو است.27 و به آن شاگرد گفت: اينک این مادر تو است».()
۴- پطرس خودش را به عنوان کسی که به جای عیسی به صلیب کشیده میشود، عرضه میدارد؛ ولی عیسی ناتوانی او را از این مهم، بیان میکند:
«پس پروردگار به شمعون گفت: ای شمعون، اينک شيطان خواست شما را چون گندم غربال كند32 ليكن من برای تو دعا كردم تا ايمانت تلف نشود و هنگامی كه تو بازگشت كنی برادران خود را استوار نما. 33 به وی گفت: ای پروردگار، حاضرم با تو بروم حتّی به زندان و به سوی مرگ. 33 گفت: تو را میگويم ایپطرس، امروز خروس بانگ نزده باشد كه سه مرتبه انكار خواهی كرد كه مرا نمیشناسی».()
«شمعون پطرس به وی گفت: ای آقا، كجا میروی؟ عيسی پاسخ داد: جايی که میروم، اکنون نمیتوانی از پیِ من بيايی؛ ولی در آخر از پی من خواهی آمد. 33 پطرس به او گفت: ای آقا، برای چه اکنون نتوانم از پی تو بيايم؟ جان خود را در راه تو خواهم نهاد. 38 عيسی به او جواب داد: آيا جان خود را در راه من مینهی؟ به یقین به تو میگويم تا سه مرتبه مرا انكار نكرده باشی، خروس بانگ نخواهد زد».()
در دو متن پیشینِ انجیل، چنین متوجه میشویم که به صورتی یا به شکل دیگری به حواریون عرض میکند که به جای او فدا شوند یا حداقل در متون میبینیم که عیسی ع به پطرس ـکه او برترین حواری استـ بیان میدارد که او توانایی فدا شدن به جای عیسی ع را ندارد:
«پطرس به او گفت: ای آقا، برای چه اکنون نتوانم از پی تو بيايم؟ جان خود را در راه تو خواهم نهاد. 38 عيسی به او جواب داد: آيا جان خود را در راه من مینهی؟ به یقین به تو میگويم تا سه مرتبه مرا انكار نكرده باشی، خروس بانگ نخواهد زد».
بنابراین این متن از انجیل یوحنا به روشنی بیان میکند که عیسی ع از پطرس درخواست میکند که به جای او فدا شود یا به پطرس چنین پاسخ میگوید «آيا جان خود را در راه من مینهی؟» و میبینیم که عیسی این پرسش را اینگونه پاسخ میدهد که پطرس توانایی چنین چیزی را ندارد: «به یقین به تو میگويم تا سه مرتبه مرا انكار نكرده باشی، خروس بانگ نخواهد زد». این گفتوگو بی هیچ مقدمهای نیامده است؛ اگر عیسی ع چنین موضوع مهمی را برای ایشان مطرح نمیکرد، چه چیزی باعث شد تا پطرس چنین درخواستی را بیان کند؟!
همچنین این سخن پطرس «جان خود را در راه تو خواهم نهاد» را به چه صورتی غیر از مسئلهی شبیه شدن میتوان درک کرد؛ در غیر این صورت چگونه پطرس خودش را به جای عیسی ع برای به صلیب کشیده شدن قرار میدهد، اگر پیش از آن به او شبیه نشده باشد؛ تا یهود او را بگیرند و به عنوان اینکه او عیسی ع است، به صلیب کشیده شود. اینها دنبال عیسی ع بودند، نه پطرس و تا زمانی که پطرس شبیه او نشده باشد، او را نمیگیرند.
همچنین پاسخ عیسی ع اینگونه نبود که ای پطرس، صحیح نیست تو به جای من فدا شوی، یا ناگزیر من باید به صلیب کشیده شوم، یا هر پاسخ دیگر؛ جز اینکه تو توانایی این مهم را نداری. این مسأله ما را به این پرسش میکِشاند که اگر پطرس و حواریون این توانایی را ندارند تا جان خود را به خاطر عیسی ع بدهند و به صلیب کشیده شدن را تحمل کنند، آیا خداوند هیچ کس دیگری ندارد که این وظیفهی مهم را انجام دهد آن هم پس از اینکه همانطور که گفته شد، عیسی ع به روشنی درخواست میکند که به صلیب کشیدن از او برداشته شود؟!
۵- «11 عیسی به پطرس گفت: شمشیرت را غلاف کن. آیا جامی را که پدر به من داده است، ننوشم!؟».()
این سخن از مصلوب در هنگام دستگیر شدنش بیان شده و سخن کسی است که به صلیب کشیدهشدن را پذیرفته است و با آن مشکلی ندارد. حتی تردید در نوشیدن جام صلیب را در مورد خودش غیرقابل قبول، بیان و مطرح شدن میداند و اینکه امکان ندارد حتی در آن تأملی کند. «آیا جامی را که پدر به من داده است، ننوشم!؟»؛ جمله فقط پرسشی نیست، بلکه با تعجّب میپرسد: «ننوشم!؟». چطور میتوان تصور کرد که این سخنِ همان کسی باشد که پیش از دستگیر شدن برای به صلیب کشیده شدن، میگوید: «ای پدر پدران، هر چيزی برای تو امکانپذیر است. اين پياله را از من بگذران».()
بنابراین، این دو به طور کامل از یکدیگر متمایزند؛ آن کس که دستگیر و به صلیب کشیده شد، شخص دیگری غیر از عیسی ع است که درخواست به صلیب کشیده نشدن مینماید.
انجیلی که تاریخی است و کشف شده و تاریخش به پیش از اسلام باز میگردد، و امکان چنین طعنه زدنی به آن وجود ندارد که از سوی مسلمانان جعل شده باشد، و در نتیجه انجیلی مسیحی است و بین مسیحیان از ابتدا رایج بوده است و نسخهبرداری و دست به دست شدن انجیل یهودا بین مسیحیان اولیه، دلیلی بر اختلاف ایشان در شخصیت مصلوب در آن زمان میباشد.
این متنی از انجیل یهودا است که بیان میکند شخص به صلیب کشیده شده، عیسی ع نیست و حتی نام مصلوب، ویژگیها و ویژگی فرزندانش را نیز مشخص میکند.
در انجیل یهودا، مشهد سوم آمده است: «و یهودا گفت: ای آقا، آیا ممکن است نسل من تحت سلطهی حکام قرار گیرد؟ عیسی ع پاسخ داد و به او گفت: بیا این من هستم ....دو خط مفقود شده است.... لیکن تو هنگامی که ملکوت و نَسلَش را ببینی، بسیار غمانگیز خواهی شد».
«و هنگامی که آن را شنید یهودا به او گفت: من چه خیری را حاصل کردم؟ چرا که تو کسی هستی که مرا از آن نسل دور ساختی.
عیسی پاسخ داد و گفت: تو سیزدهمین خواهی بود و در آینده از سوی نسلهای دیگر مورد لعنت واقع خواهی شد ـ لیکن تو برای پادشاهی بر آنان بازخواهی گشت و در روزهای پایانی، صعودِ تو را لعنت خواهند کرد 47 تا نسلِ مقدّس».
»But you will exceed all of them. For you will sacrifice the man that clothes me«
«اما تو برتر از همهی آنها خواهی بود؛ زیرا تو آن انسانی را که مرا پوشیده است، قربانی خواهی کرد،
و حال و وضعیتِ قرن تو بلند،
و مجازات الهیِ تو شعلهور،
و ستارهات درخشان و ظاهر خواهد شد
و قلب تو.... 57».
به علاوه این متن به روشنی بیان میکند که به صلیب کشیده شده، عیسی نیست: «اما تو برتر از همهی آنها خواهی بود؛ زیرا تو آن انسانی را که مرا پوشیده است، قربانی خواهی کرد». پس نام به صلیب کشیده شده را یهودا معرفی میکند و اکیداً یهودا در این متن، همان یهودای اسخریوطی خائنی نیست که به سوی علمای یهود رفت و مأموران دینی را برای دستگیری به صلیب کشیده شده آورد. بنابراین همانطور که در متن انجیل یهودا موجود است، یهودایی که به جای عیسی به صلیب کشیده میشود، انسانی شایسته است که خودش را به خاطر عیسی قربانی میکند؛ حتی عیسی او را در انجیل یهودا با صفتی توصیف مینماید که امکان ندارد یهودای اسخریوطی به چنین صفتی آراسته بوده باشد؛ اینکه او سیزدهمین است. آن طور که همگی اتفاق نظر دارند، حواریون فقط دوازده نفر هستند و پس از خیانت یهودای اسخریوطی کسانی به جای او آمدند تا عدد دوازده نفر کامل شود و به هیچ وجه سیزده نفر نبودند. همین مورد، به طور قطع در اینجا یهودای مخاطب را غیر از یهودای اسخریوطی قرار میدهد. این علاوه بر عبارتهایی است که در انجیل یهودا آمده که عبارتاند از:
«لیکن تو برای پادشاهی بر آنان بازخواهی گشت». این عبارت، موضوع را به منجی که در آخر الزمان میآید، منحصر میکند؛ همان منجی که میآید تا زمین را پر از عدل و داد کند. اما یهودای اسخریوطی در آخرالزمان نمیآید؛ چرا که به طور خلاصه، شخصیتی نابِکار است که در آن زمان به دنیا آمده و از دنیا نیز رفته است.
«و یهودا گفت: ای آقا، آیا ممکن است نسل من تحت سلطهی حکام قرار گیرد؟ عیسی ع پاسخ داد و به او گفت: بیا این من هستم ....دو خط مفقود شده است.... لیکن تو هنگامی که ملکوت و نَسلَش را ببینی، بسیار غمانگیز خواهی شد» «و هنگامی که آن را شنید یهودا به او گفت: من چه خیری را حاصل کردم؟ چرا که تو کسی هستی که مرا از آن نسل دور ساختی».
«آیا ممکن است نسل من تحت سلطهی حکام قرار گیرد؟»: حکام به همه حکمرانی میکنند؛ آیا معنا و حکمتی دارد اینکه کسی از نسل خودش بپرسد، آیا آنها تحت سلطهی حکام میباشند؟!
این سخنی بیمعنا خواهد بود مگر در یک صورت؛ اینکه این نسلی که در مورد ایشان میپرسد، همان خلفا و جانشینان خداوند در زمین باشند و در نتیجه در مورد ایشان میپرسد که آیا تحت سیطره و سلطهی حکام طاغوت خواهند بود یا مردم حکومت را برای آنها ممکن خواهند ساخت؟ بنابراین چنین توقعی نمیرود که فقط یهودا پادشاهی کند، بلکه نسل او نیز خلفا و جانشینان خداوند در زمینش میباشند. او در مورد خلفای خداوند در زمینش که از نسل خودش میباشند، میپرسد که آیا ممکن است بر خلاف منصوب شدن الهی ایشان، تحت سلطه و سیطرهی حکام طاغوت قرار گیرند؟ همانطور که وضعیت بسیاری از خلفای الهی که پیش از ایشان بودند، چنین بود؛ مانند ابراهیم ع، موسی و خود عیسی؛ یا مردم در راستای اجرای حاکمیت خداوند بر زمین، به ایشان تمکین خواهند داد.
در این پرسش و پاسخ عیسی به آن، مواردی وجود دارد که بیان میکند به طور حتم یهودا در اینجا همان یهودای اسخریوطی نیست. یهودای اسخریوطی به هیچ وجه از خلفا و جانشینان خداوند در زمینش نیست، پس این پرسش که آیا این شخص، یهودای اسخریوطی است، معنایی ندارد. یهودای اسخریوطی نسلی نداشت؛ بلکه پس از حادثهی به صلیب کشیدن از دنیا رفت؛ بنابراین اگر او همان شخص باشد، این پاسخ برای پرسش، معنایی نخواهد داشت:
«لیکن تو هنگامی که ملکوت و نَسلَش را ببینی، بسیار غمانگیز خواهی شد». چگونه یهودای اسخریوطی بدکاره میتواند ملکوت را ببیند؟! آری، میتواند ملکوت را ببیند اگر یهودا در اینجا شخصی الهی باشد که از ملکوت آمده باشد و پس از انجام وظیفهی خود مبنی بر به صلیب کشیدن به جای عیسی ع، به ملکوت بازگردد؛ بنابراین، این شخص، یهودای اسخریوطی نیست.
«و هنگامی که آن را شنید یهودا به او گفت: من چه خیری را حاصل کردم؟ چرا که تو کسی هستی که مرا از آن نسل دور ساختی»: یعنی همان نسلی که یهودا اسخریوطی از آن دور شده بود؟!
واقعیت آن است که این سخن فقط در یک صورت سخنی درست خواهد بود؛ اینکه این یهودا، همان یهودای اسخریوطی نباشد، بلکه شخصیتی الهی باشد که در زمان و نسل عیسی آمده یعنی زمانی که زمان و نسل او نمیباشد؛ حتی برای انجام وظیفهای آمده و به همان جایی که آمده، بازگردد.
همچنین به دنبال دعای عیسی ع که به صلیب کشده شدن از او دور شود، آمده است. به این ترتیب این سخن او که به عیسی ع میگوید: «چرا که تو کسی هستی که مرا از آن نسل دور ساختی» درست و صحیح میباشد.
بنابراین یهودای گفته شده در برخی متون انجیل یهودا مانند متنی که پیشتر ارایه شد، همان یهودای اسخریوطی که به عیسی خیانت کرد و همانطور که در پایان انجیل یهودا آمده، او را به علمای یهود تسلیم نمود، نمیباشد: «به یهودا نزدیک شدند و به او گفتند: اینجا چه میکنی؟ تو شاگرد یسوع هستی. پس یهودا همانطور که از او خواستند، پاسخشان را داد و اموالی (مبلغی) دریافت کرد و او را تسلیمشان نمود».()
بلکه این یهودا همانطور که انجیلِ یهودا توصیفش میکند، انسانی صالح و حتی از جانشینان خداوند در زمینش است و برخی از فرزندانش نیز جانشینان خداوند در زمینش هستند. همچنین او از نسل عیسی و از زمان عیسی، نیست؛ به این معنی که او در زمان عیسی از ملکوت فرود آمده است. علاوه بر همهی اینها، متن بیان میکند این یهودا، همان کسی است که زمین را از عدل و داد پر خواهد ساخت و در آخرالزمان سروری خواهد کرد.
اکنون تمام این ویژگیهایی که برای یهودایی که به جای عیسی به صلیب کشیده شد، آمده است، بر نجاتدهندهای که در آخرالزمان میآید، منطبق میباشد. پس اگر در نهایت ما از معنی کلمهی یهودا سؤال کنیم، این شخصیت را چه کسی خواهیم دید؟ خواهیم دید که کلمهی یهودا در زبان عربی به معنی «ستایش» یا «ستایش کرد» (الحمد ، أحمد) میباشد و بر این معنی در تورات تأکید شده، آنجا که در تورات سِفر پیدایش اصحاح بیست و نهم آمده است: «35 و بار ديگر حامله شده، پسری زاييد و گفت: اين مرتبه پروردگار را حمد میگويم. پس او را يهودا نام نهاد. سپس از زاييدن بازايستاد».
بنابراین یهودا یعنی «ستایش گفت» (أحمد)؛ و این، اسم مهدی، رهاییبخش یا تسلیدهندهای است که در آخر الزمان وعدهاش داده شده و در تورات، انجیل، قرآن و وصیت رسول خدا حضرت محمد ص ذکر شده است.
همچنین در تورات و انجیل کسی که به صلیب کشیده شده است موافق با چنین چیزی توصیف شده و پس از دستگیر شدنش سخنی از او روایت میشود که نشان میدهد او شخصی حکیم است و با تمام وجود به آنچه بر او رفته، راضی میباشد و اینکه او غیر از یهودا اسخریوطی است. یهودا اسخریوطی شخصیتی است که شیطان بر او سیطره یافته است؛ از چنین شخصیتی حکمتی بیرون نمیتراود و امکان ندارد در آرامش و به دور از ترس و اندوه باشد در حالی که به جای عیسایی ع که نسبت به او کفر ورزیده، به صلیب کشیده میشود!
در تورات سفر اشعیا و در اعمال رسولان اصحاح هشتم چنین متنی دیده میشود: «... همانند برّهای به سوی قربانگاه و همانند گوسفندی ساکت و آرام در حضور کسی که ذبحش میکند، اینگونه دهانش را نمیگشاید...».
به علاوه این متن ـهمان طور که در واقعیت نیز اتفاق افتادهـ بیان میکند که او در کمال آرامش و اطمینان خاطر به سوی عذاب و به صلیب کشیده شدن میرود. بنابراین در اینجا مورد دیگری که این متن به آن هدایت میکند وجود دارد: اینکه او هیچ صحبت و دادخواهی نمیکند و حقش و اینکه او فرستاده است را ابراز نمیکند در حالی که عیسی ع برای علما و مردم دلیل میآورد و حقش را بیان مینمود؛ بنابراین اینکه او در سکوت به سوی ذبح شدن پیش رود، بر عیسی صدق نمیکند.
در انجیل شخص به صلیب کشیده شده، به یکی از کسانی که با او به صلیب کشیده میشود بشارت میدهد که او به بهشت خواهد رفت چرا که از او دفاع کرده است. حال، آیا ممکن است با چنین حکمت و چنین بشارت دادنی از سوی به صلیب کشیده شده، این شخص همان یهودا اسخریوطی باشد؟! یهودا اسخریوطی به چه بشارت میدهد، اگر خداوند شکل او را تغییر داده و به جای عیسایی که کافرش شده، به سوی صلیب کشده بشود؟! اگر وضعیت او اینگونه است، آیا او خود نمیداند که به یقین ستمکار است و عقوبت خواهد شد؛ پس او کسی که از او دفاع کرده است را به کدامین فردوس بشارت میدهد؟!
«و يكیاز آن دو خطاكار مصلوب بر وی كفر گفت كه اگر تو مسيح هستی خود و ما را برهان! 40 پس ديگری پاسخش داده، او را نهيب زد و گفت: مگر تو از خدا نمیترسی؟ چون تو نيز زير همين حكم هستی. 41 اما ما به انصاف، چرا که جزای اعمال خود را يافتهايم، ليكن اين شخص هيچ كار بیجا نكرده است! 42 پس به عيسی گفت: ای پروردگار، مرا به ياد آور هنگامی كه به ملكوت خود درآیی. 43 عيسی به وی گفت: هر آينه به تو میگويم امروز تو با من در فردوس خواهی بود».()
و همچنین در انجیل لوقا: «33 و چون به موضعی كه آن را كاسهی سر میگويند رسيدند، او را در آنجا با آن دو خطاكار، يكیبر طرف راست و ديگری بر چپش مصلوب كردند. 34 عيسی گفت: ای پدر، اينها را بيامرز، زيرا نمیدانند چه میكنند».()
آنچه تقدیم شد و آنچه روایت شد غیرممکن است از سرِ حکمت و خردمندیِ نامتناقض از سوی شخص مصلوب باشد در حالی که او در پستترین ظرفیتهای سفاهت و کمخردی قرار داشته یا پناه بر خدا شیطانی کافر همچون یهودا اسخریوطی بوده باشد؛ آن گونه که بعضی از آنها مشکل را اینگونه گرهگشایی کردهاند که او، یهودای اسخریوطی است؛ همینطوری بی هیچ دلیلی، فقط برای اینکه او را شبیه عیسی که به جایش به صلیب کشیده شد، قرار دهند!()
علاوه بر آنچه تقدیم شد، باید توجه داشت که یهودای اسخریوطی میآید و پلیسهای دینی را به سوی شخص مصلوب هدایت میکند و باعث دستگیر شدن شبیهِ به صلیب کشیده شده میشود؛ حال چگونه ممکن است یهودا اسخریوطی به همراه پلیسها بیاید و آنها را به سوی شبیه عیسی هدایت کند در حالی که خودش همان شخص شبیه باشد؟! آیا مثلاً یهودا اسخریوطی دو شخصیت دارد؟!
طرحهای ارایه شده باید از عقلانیت بیشتری برخوردار باشند و در چنین سطحی از سادگی و تناقضگویی قرار نگیرد. چگونه به نظر کسی که با چنین دیدگاهی در مورد یهودا اسخریوطی موافق است یعنی او همراه پلیسها میباشد و آنها را به سوی شخص شبیه راهنمایی میکند و در عین حال خودش همان شخص شبیه میباشد، این دیدگاه عقلانی به نظر میرسد که او در یک مکان با دو شخصیت، دو صورت و دو حالت به طور کامل متناقض وجود داشته باشد؟! این چه طرح و ایدهای است؟! و تعجب میکنم که چطور برخی از ایشان چنین دیدگاهی که در چنین سطحی از تناقضات قرار دارد را میپذیرند!
علاوه بر آنچه ارایه شد، آنچه برخی از مسلمانان میگویند، اینکه (بدون هیچ دلیلی) مصلوب همان یهودا اسخریوطی است را رد میکند؛ روایاتی وجود دارد که بیان میکند شبیه به صلیب کشیده شده، جوانی صالح و نیکوکار به صورت عیسی بوده است و حتی از پیامبر روایت شده است که او به طور خاص از فرزندان امام علی ع میباشد.
در تورات و انجیلی که مورد قبول مسیحیان است متونی وجود دارد که بیان میکنند عیسی به صلیب کشیده نشد و اگر هر یک از این متون به تنهایی کفایت نکند، مجموعهی آنها به مثابه دلیلی میباشد که شخص به صلیب کشیده شده، عیسی ع نمیباشد؛
اینکه عیسی از خداوند میخواهد که به صلیب کشیده نشود.
به صلیب کشیده شده نمیپذیرد با زبانش اقرار کند که او پادشاه بنی اسرائیل است با اینکه عیسی پادشاه بنی اسرائیل بود.
مصلوب، مریم ـمادر عیسی عـ را با عبارت «ای زن» خطاب قرار میدهد.
پطرس خودش را به عنوان جایگزین عیسی داوطلب میکند؛ یعنی اینکه او همان شخص شبیه باشد «پطرس به او گفت: ای آقای من، اکنون چرا من نمیتوانم از پی تو بیایم؟» و عیسی نمیپذیرد چرا که او میداند پطرس توانایی چنین وظیفهای را ندارد و به ناتوانیاش چنین اشاره مینماید: که او سه مرتبه از به صلیب کشیده شده، برائت خواهد جست، و این اکیداً برائت از عیسی ع میباشد.
با مقایسهی سخن عیسی ع پیش آمدن سربازان و دستگیر کردن به صلیب کشیده شده با سخن مصلوب هنگام دستگیر شدنش، متوجه میشویم که آنها دو شخصیت کاملاً متفاوت میباشند و آنها در برابر پذیرفتن به صلیب کشیده شدن، دو برخورد مختلف را اتخاذ میکنند. آن که میگوید «آیا جامی که پروردگار به من میدهد را ننوشم؟!...» نمیتواند همان کسی باشد که ساعاتی پیش گفته بود: «ای پدر پدران، هر چيزی برای تو امکانپذیر است. اين پياله را از من بگذران».
مصلوب خود عیسی نیست بلکه شبیه مشتَبَه شده به عیسی ع است.
مصلوب اینگونه توصیف میشود که او سیزدهمین است.
مصلوب اینگونه توصیف می شود که در آخرالزمان خواهد آمد تا سروری کند.
اسم مصلوب یهودا (همانطور که گفته شد به معنی احمد) میباشد و یهودا اسخریوطی نیست.
مصلوب از ملکوت فرود آمده است و از قوم عیسی ع نمیباشد.
مصلوب فرزندانی دارد که خلفا و جانشینان خدا در زمینش میباشند.
همچنین در تورات، انجیل و انجیل یهودا متون واضحی وجود دارد که بیان میدارند که به صلیب کشیده شده نمیتواند یهودا اسخریوطی باشد و در آنها پاسخی برای کسی که میگوید مصلوب همان یهودا اسخریوطی است، وجود دارد.