جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپیش از شروع بحث در این باب، باید از چند و چون هدف اطلاع پیدا کنیم، هرچند با یک مثال: اگر ما یک قطعهء چوب و ابزارِ نجاری در دست داشته باشیم و بخواهیم صندلی درست کنیم، غایت ما ساخت صندلی است ولی هدف یا غرض از ساختن صندلی، نشستن بر روی آن است. در مورد تکاملِ چشم نیز چنین است. غایتِ مواد و قوانین، ساختنِ چشم است اما هدف از چشم، دیدن میباشد. در حقیقت دکتر داوکینز و کسانی که میگویند تکامل بیهدف است، در مورد هدف یا غرض تکامل سخنی نمیگویند بلکه آنها از علت غایی یا غایتی که تکامل به بار میآورد، سخن میرانند و همان را هدف یا غرض تکامل لقب میدهند. توجه به این نکته ضروری است که آنچه ما برخی مواقع غایت مینامیم، در متونی که از کتابهای دکتر داوکینز نقل شده، هدف نام گرفته است. اگر غایت را هدف بنامیم، مشکلی پیش نمیآید؛ زیرا تکامل نیز به دنبال دست یافتن به آن هدف است. در مورد زندگی زمینی همان طور که بعداً به اثبات خواهیم رسانید، غایت مواد و قوانین، ساخت موجودی زنده، آگاه و قادر بر آبادانی زمین است؛ اما هدف حقیقی یا غرض، ارتباط دائمی وی با غیب و عبادت کردن است. در موضوع تکامل، اثبات غایت کافی است و ما اگر غایت را اثبات نمودیم، به دنبال آن هدف نیز اثبات خواهد شد، زیرا اثبات غایت به معنای اثبات وجود خدا است و در نتیجه آنچه در اثبات هدف میآید، نیز اثبات میگردد.
ما میتوانیم با بررسی مواردی بفهمیم که یک عمل معین به غایت مطلوبش یا غایت یا هدفی که از آن انتظار میرود دست مییابد؛ از جمله: نقشهای که آن را بنیان مینهد و شیوهء عملش را مشخص میسازد؛ زیرا اگر دریافتیم که نقشهای قانونمند است، طبق ضابطه عمل میکند و بیبرنامه نیست، ثابت میشود که در پِی دستیابی به غایتی مشخص است. همچنین ما با مشاهدهء نتایج و دست آوردهای میانی و نهایی مورد انتظار میتوانیم دریابیم که فرآیند، در صدد رسیدن به غایتی است و میخواهد به آن دست یابد. ضمناً کشف این موضوع نیز امکانپذیر خواهد شد که آیا غایت مزبورِ آن عمل، از همان ابتدا مدّ نظرش بوده و قصد رسیدن به آن را داشته است یا اینکه غایتش فقط دست آوردی باطل، ناگهانی و ناخواسته است که در نتیجه بر بیهوده و بیضابطه بودن عمل حکایت دارد. ...
******