جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
هنگامی که از مکانیک کوانتوم سخن میگوییم، ما دربارهء جهانی دیگر یا یک داستان علمی تخیلی صحبت نمیکنیم بلکه دربارهء بدنهایمان و دربارهء هر چیزی که پیرامون ما است سخن میگوییم. بدن ما و چیزهای اطراف ما جملگی از ذرات کوانتومی تحت سیطرهء قوانین مکانیک کوانتوم، که برای ادراکات کلاسیک ما عجیب میباشند، تکوین یافتهاند. قوانین مکانیک کوانتوم در آزمایشها به اثبات رسیده، وسایلی بر اساس آن طراحی شدهاند و قوانینی هستند که بر کل جهان سیطره دارند.
مکانیک کوانتوم حول این محور میچرخد که واقعیت، همان چیزی است که ما با مشاهده ثبت میکنیم، یا به عبارت دیگر واقعیت، هنگامی شخصیت و موجودیت واقعی مییابد که ما آن را مشاهده و نظاره کنیم. به دیگر سخن، این مشاهدات ما است که آن را جامهء واقعیت میپوشاند و از دایرهء احتمالات خارج میسازد. این مسئله برای ادراکات انسانی سادهء ما در این جهان، بسیار غریب و غیرقابل دسترس میباشد؛ زیرا معنایش این است که ما با مشاهدهء رخدادهای زمان گذشته، به آنها عینیت میدهیم و قطعاً این جمله در زندگی روزمرهء ما قابل درک نیست؛ زیرا ما معتقدیم که دست کم زمان حال را میتوانیم مشاهده کنیم، ولی در سطح مشاهدات کیهانی قادریم تابش پسزمینهء کیهانی را نیز رصد نماییم. تابش پسزمینهء کیهانی عبارت است از تابش فوتونهایی در دمای 2.73 کلوین که از انفجار بزرگ بر جای ماندهاند و قدمت این تابش به حدود 13.7 میلیارد سال میرسد؛ یعنی ما نه تنها فقط گذشته را نظاره میکنیم؛ بلکه آغاز زمان در هستیمان را نیز مشاهده میکنیم. ما قادریم دورترین نقطه در محور زمان را شاهد باشیم.
آزمایش ذهنی انتخاب تأخیردار که جان ویلر مطرح کرده، مشابه آزمایش دو شکاف در یک صفحه است، با این تفاوت که این بار سامانهای برای تشخیص عبور فوتون یا الکترون (یا هر ذرهء کوانتومی) از دو شکاف قرار میدهیم. ما این کار را نه با رصد دو شکاف بلکه از طریق مشاهدهء ذره پس از عبور از دو شکاف و به وسیلهء شناسایی عبور آن از یکی از این دو منفذ انجام میدهیم. به اینصورت که با یک پوشش قطعهقطعه، لنز سامانه را میپوشانیم. این پوشش را مشابه پردهء کرکرهای که جلوی پنجرهها کار میگذارند، میتوان باز و بسته کرد؛ به صورتی که اگر این مانع بسته شود، فوتون نمیتواند عبور کند و اگر باز شود، امکان عبورش فراهم میگردد و لذا میتوان عبور آن از یکی از دو شکاف را مشاهده نمود. حال اگر ذره را بتابانیم و مانع نیز باز باشد، ما در حالی آزمایش را انجام میدهیم که گویی دو شکاف را رصد میکنیم و میبینیم که ذره از یکی از این دو عبور میکند؛ ولی اگر مانع بسته باشد، این آزمایش مشابه آزمایش دو شکاف کلاسیک میشود و ذره به صفحه میخورد و ما نوعی از تداخل را شاهد خواهیم بود که گویی یک ذره در آنِ واحد از هر دو شکاف عبور کرده است. ولی فرض بگیریم که ما وضعیت پوششی را که بر روی لنز قرار دادهایم، مشخص ننمودهایم، تا زمانی که ذره از دو شکاف عبور کند آنگاه وضعیتش را معین بسازیم یعنی یا بازش کنیم و یا آن را ببندیم. در این حالت وضعیت ذره در گذشته یعنی به هنگام عبور از دو شکاف مشخص میشود (با توجه به تصمیمگیری آتی ما) که در این حالت یا ذرهء خاص (تکذره) از یکی از دو شکاف رد شده یا مجموعهای از اشباح ذرات یا دستهای از امواج از هر دو شکاف عبور کرده، یعنی تکذره در یک آن از هر دو منفذ رد شدهاست.
به عبارت دیگر: ما در حال حاضر با انتخاب و مشاهدهء خود، وضعیت این ذره را در گذشته تعیین نمودهایم.
به بیان روشنتر: این ذره دارای بیش از یک گذشته و بیش از یک تاریخ است. ذره ممکن است از یکی از دو شکاف یا از هر دو با هم بگذرد. این ما هستیم که یکی از گذشتههای ذره را مشخص نموده و با انتخاب و مشاهدهء کنونی خود، آن را واقعیت حاضر ذره قرار دادهایم.
اگر قضیه بر این منوال باشد، یعنی مشاهده در زمان حال، گذشته را تعیین یا خلق میکند، و از سوی دیگر، اگر بدانیم که کیهان جملگی - به همراه ما انسانها - عبارت است از یک سامانهء کوانتومی، و کیهان خود در واقع با یک رویداد کوانتومی ایجاد شدهاست، میتوانیم اینگونه نظر دهیم که ما با مشاهدات و رصد تابش پسزمینهء کیهانی، انفجار بزرگ را آفریده یا شکل دادهایم یا تعیین نمودهایم و همچنین گذشته یا تاریخی از بین تاریخهای متعدد محتمل را برای دنیا تعیین نمودهایم.
یا اگر واضحتر بخواهیم بگوییم: ما با مشاهدهء خود، تاریخ گذشتهء کیهان را رقم زده و بوجود آوردهایم؛ کیهانی که شایستهء شکلگیری و تکوین ماده، کهکشانها و چیزی که این امکان را به ما میدهد که در آن خلق شویم و موجود باشیم و زندگی کنیم، از بین تاریخهای متعدد جهان که شایستگی شکلگیری ماده و کهکشانها و در نهایت ظهور ما در آن را ندارند،
یعنی بر پایهء این تفسیر، وجود ما شرطی است برای پیدایش کیهانی که در آن زندگی میکنیم.
بنابراین میتوان چنین فهمید که ما (بشر) هدف اصلی وجود میباشیم.
(آیا گمان میکنی تو جسمی کوچک هستی؟ و حال آنکه جهان بزرگی در وجود تو نهفته است،
در حالی که تو همان کتاب روشنی که با حروف آن، معانی پنهان آشکار میگردد).
*****