جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش ۶۶۵: آیا بین آیات ﴿و تخشی الناس....﴾ و ﴿لا یخشون احداً﴾ تعارضی هست؟
السؤال/٦٦٥: بسم الله الرحمن الرحيم، نحمد الله على عظيم هدايته وسعة رحمته وإظهار حججه بحكمته، ابتعثهم رسلاً وأئمة مبشرين ومنذرين وهادين، ليهلك من هلك على بينة ويحيى من حي على بينة وأشهد أن لا إله إلاّ الله، إلهاً أحداً صمداً، وأن محمداً عبده الذي انتجبه وأنزل إليه الكتاب وأوحى إليه منه قرآناً عربياً غير ذي عوج، دعانا به إلى النجاة، ثم خلف فينا كتاب الله فأبلج به عن حجج الله (عليهم السلام)، فأوضح الله لنا بهم دينه وفتح بهم ينابيع علمه، يهدون بالحق، اللهم صل على كلمتك العليا محمد وآله الطيبين الطاهرين..
بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند را به خاطر بزرگی هدایتش و وسعت رحمتش و آشکار کردن حجتهایش با حکمتش، ستایش میکنیم. آنان را به عنوان فرستادگان و امامانی بشارتدهنده، بیمدهنده و هدایتکننده مبعوث فرمود، تا آن که هلاک میشود، با دلیل هلاک شود و کسی که زنده میماند، با دلیل زنده بماند. گواهی میدهم که هیچ خدایی جز الله نیست؛ خدایی یگانه و بینیاز. و اینکه محمد بندهاش میباشد که او را برگزیده است و کتاب را بر او فرستاد و از آن بر او قرآنِ عربی که هیچ کژی در آن نیست، وحی نمود. ما را به واسطهی آن، به سوی نجات دعوت نمود، سپس کتاب خداوند را در بین ما باقی گذاشت و به واسطهی آن حجتهای خداوند(ع) را آشکار نمود. خداوند به واسطهی آنها دینش را بر ما آشکار نمود و چشمههای حکمت را گشود. آنها به حق هدایت میکنند. خداوندا! بر کلمهی بَرترَت محمد و خاندان پاک و پاکیزهاش درود فرست....
سلسلة أسئلة العظائم
السيد أحمد الحسن، الأخوة أنصار السيد أحمد الحسن:
سلام عليكم ورحمة الله وبركاته
سلسله مسئلههای عظایم و بزرگ
سید احمدالحسن، برادران انصار سید احمدالحسن:
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
من بين أهم الآليات التي يعرف بها حجة الله سؤاله في عظائم الأمور, ولا شك أنّ علوم القرآن لا تضاهيها عظيمة كون أن القرآن مخبر لما كان وما سيكون وما هو كائن شرط التزام القارئ بقصد القائل عز وجل, ولابتعاد الناس عن لسان القرآن وإمامته بالأساليب الأعجمية (سهك اللغة) من جهة التفسير والتبين ظهر الاختلاف والمعارضة مع تلك العلوم فجاءت التفاسير حاكية عن اختلاف عظيم وكثير.. ولأنّ من سمة النتاج الإنساني كما أقر القرآن الاختلاف والتعارض أصبحت حكومة القرآن على الأثر والنتاجات الإنسانية لبيان صحة المصدر من عدمه حكومة واقعة. فبها يرد المدعي ويتبع من أشار الله إليه بالاتباع والطاعة والانقياد، فلا وجود باب لمعرفة الحجج إلاّ بالله وما توفيقي إلّا بالله.
از مهمترین ابزارهایی که حجت خداوند به واسطهاش شناخته میشود، پرسش از او دربارهی مسایل بزرگ میباشد. شکی نیست که عظمت علوم قرآن، بیبدیل است؛ چرا که قرآن از گذشته و آینده و در حال خبر میدهد؛ به شرط ملتزم بودن خواننده به منظور گویندهی عزّوجل. به جهت دور بودن مردم از زبان قرآن و از بین بردن آن با اسلوبهای بیگانه (قواعد دست و پا گیر زبان) در تفسیر و بیان، اختلاف و تعارض با این علوم ایجاد شده است تفسیرها حکایت از اختلافات بزرگ و بسیار دارند... و به این جهت که تأثیر کار انسان همانطور که قرآن بیان میکند، اختلاف و تعارض است، حکم قرآن بر مسایل و کارهای انسانی برای بیان صحیح یا اشتباه بودن منبع آن، حکمی واقعی است. به واسطهی آن است که مدعی رد میشود و کسی که خداوند به پیروی و اطاعت و فرمانبرداری از او اشاره فرموده، پیروی میشود. پس هیچ بابی برای شناخت حجتهای الهی وجود ندارد مگر به واسطهی خداوند و هیچ توفیقی حاصل نمیشود مگر به واسطهی خداوند.
السؤال الأول: ﴿...وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَی النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَی زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا﴾[الأحزاب: 37].
پرسش اول: »... و هنگامی که تو به آن مرد که خدا بر او نعمت ارزانی داشته بود و تو نيز نعمتش داده بودی، گفتی: همسرت را برای خود نگه دار و از خدای بترس، در حالی که در دل خود آنچه را که خدای آشکار ساخت مخفی داشته بودی و از مردم میترسيدی، حال آنکه خدا سزاوارتر بود که از او بترسی، پس چون زيد از آن زن حاجت خويش بگزارد، به همسری تواَش درآورديم تا مؤمنان را در زناشويی با زنان فرزند خواندگان خود، اگر حاجت خويش از او بگزارده باشند، منعی نباشد و حکم خداوند شدنی است﴾.[الأحزاب: 37]
﴿الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا * مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا﴾[الأحزاب: 39-40].
﴿کسانی که پيامهای خدا را ابلاغ میکنند و از او میترسند و از هيچ کس جز خداوند بیم ندارند، خدا برای حسابرسی کافی است * محمد پدر هيچ يک از مردان شما نيست؛ بلکه او رسول خدا و خاتم پيامبران است، و خداوند به هر چيزی دانا است«.[الأحزاب: 39-40]
السؤال: في المورد الأول يؤكد القرآن أنّ المخاطب ﴿وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ﴾، وفي الثاني ينفي وقوعه البتة في تلك الخشية بلحاظ ﴿وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا﴾ فما هو قول السيد أحمد الحسن بما قد يذهب البعض إلى وجود بعض التعارض في الموردين؟؟
المرسل: الأمين - العراق 15/ شعبان
پرسش: در مورد اوّل قرآن تأکید میکند که مخاطب ﴿و از مردم میترسيدی، حال آنکه خدا سزاوارتر بود که از او بترسی﴾ در حالی که در دومی وقوع چنین ترسی را با ﴿و از هيچ کس بیم ندارند﴾ نفی میکند. سخن سید احمدالحسن در مورد نظر بعضیها در خصوص وجود داشتن مقداری تعارض در این دو مورد چیست؟
فرستنده: امین ـ عراق ـ 15 شعبان
الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم
والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً كثيراً.
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً كثيراً.
لا تعارض، فالطرف الذي يخشی عليه قد تغير في الموردين؛ ففي الأول يخشی الناس على دين الله الذي يحمله، وفي الثاني لا يخشى الناس على نفسه.
تعارضی وجود ندارد. کسی که از او ترسیده میشود، در دو مورد تغییر کرده است؛ در اولی از مردم در مورد دین خداوندی که به دوش میکشد، میترسد و در دومی، از مردم نسبت به خودش ترسی ندارد.
السؤال الثاني: المورد الأول: ﴿.... الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[الرعد: 28].
پرسش دوم: مورد اول: ﴿.... آنان که ايمان آوردند و دلهايشان به ياد خدا آرامش میيابد. آگاه باشيد که تنها با ياد خدا، دلها آرامش میيابد﴾.[الرعد: 28]
المورد الثاني: ﴿....إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[الأنفال: 2].
مورد دوم: ﴿.... مؤمنان فقط کسانی هستند که چون نام خدا برده شود خوف بر دلهاشان چيره گردد و چون آيات خدا بر آنان خوانده شود ايمانشان افزون گردد و تنها بر پروردگارشان توکل میکنند﴾[الأنفال: 2].
السؤال: في المورد الأول يؤكد القرآن أنّ حال من ذكّر الاطمئنان، وفي الثاني الوجل وشتان بين الحالين..فما هو قول السيد أحمد الحسن بما قد يذهب البعض إلى وجود بعض التعارض في الموردين؟؟
المرسل: الأمين -العراق
پرسش: در مورد اول، قرآن تأکید میکند حالت کسی که یادآور شود، آرام گرفتن است در حالی که در دومی ترسان شدن میباشد و بین دو حالت تفاوت وجود دارد.... سخن سید احمدالحسن در مورد نظرات برخی در مورد وجود داشتن تعارض در این دو مورد چیست؟
فرستنده: امین ـ عراق
الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم
والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً كثيراً.
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً كثيراً.
لا تعارض، بل لابد من اجتماع الحالين في قلوب أولياء الله فالاطمئنان والأمان سببه النظر إليه سبحانه ومعرفة أنّه الغفور الرحيم الذي يغفر الذنوب ويغفر ذنب الأنا العظيم وهو الذي لا يرد سائلاً ويؤمن الخائف وعطاؤه ابتداء، والوجل والخوف سببه النظر في النفس ومعرفة أنانيتها وظلمتها وتقصيرها واستحقاقها للمحاسبة؛ لأنها موضع ذنب الالتفات إلى الأنا والغفلة عنه سبحانه.
أحمد الحسن - 1433 هـ
تعارضی وجود ندارد؛ بلکه از جمع شدن این دو حالت در دلهای اولیای خداوند گریزی نیست. دلیل آرامش و امنیت، نگاه به خداوند سبحان است و شناخت به اینکه او آمرزندهی مهربانی است که گناهان را میآمرزد و گناه بزرگ منیت را عفو میکند؛ او کسی است که هیچ درخواست کنندهای را رد نمیکند و ترسان را در امان میدارد و بخشش او از همان ابتدا هست. علت بیم و ترس، نگاه به نفس (خویشتن) میباشد، و شناخت منیّت و تاریکی و کوتاهیاش و مستحق بودنش برای مورد حساب قرار گرفتن؛ چرا که نفس، محل گناه توجه به منیّت و بیخبری از خداوند سبحان میباشد.
احمدالحسن ـ ۱۴۳۳هـ