تفسیر این دو آیه چیست؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَهُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»(1)
(و او است خداوندی که شما را از يک تن بيافريد. سپس شما را قرارگاهی است و و ديعتجايی است. آيات را برای آنان که میفهمند به تفصيل بيان کردهايم)
و
«وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»(2)
(هيچ جنبندهای روی زمين نيست جز آنکه روزیاش بر عهدهی خدا است، و موضع و مکانش را میداند؛ زيرا همه در کتابی مبين آمده است).
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمدلله رب العالمین،
وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّمتسلیماً.
خداوند متعال میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً»(3)
(ای روح آرامش يافته! * خوشنود و پسنديده به سوی پروردگارت بازگرد).
نفس مطمئنه، همان نفسی است که در آن ایمان ساکن شده و قرار گرفته و با آن آرامش یافته است. این نفسها، نفسهای انبیا و اوصیا، و اولیای الهی یعنی کسانی که به ایشان(ع) ایمان آوردند و آنها را یاری دادند، میباشد. در مقابلِ نفسهای مطمئنه، نفسهای مضطربه (ناآرام) قرار دارد؛ نفسهای مؤمنینی که درون آنها پارهای از شک هر چند کم، وارد میشود. در این نفسها ایمان ساکن شده است اما مستقر نیست؛ چرا که پارهای از شک درون آنها باقی است. ایمان به این نفسها وارد شده است اما یا به فضل خداوند این ایمان باقی میماند و یا شک و ظلمت در آنها رو به فزونی میگذارد تا جایی که ایمان و نور از آنها خارج شود، که در این صورت در ناآرامیهای تاریکی باقی میمانند، بدون آرام و قرار. این نفسها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«اَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّور»(4)
(يا همانند تاريکيهايی است در دريايی ژرف که موجش فرو پوشد و بر فراز آن موجی ديگر و بر فرازش ابری است تيره، تاريکيهايی برفراز يکديگر، آن گونه که اگر دست خود بيرون آرد، آن را نتواند ديد و آن که خدا راهش را به نوری روشن نکرده باشد، هيچ نوری فرا راه خويش نيابد).
به این ترتیب روشن شد که این سخن خداوند متعال
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَهُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»(5)
(و او است خداوندی که شما را از يک تن بيافريد. سپس شما را قرارگاهی است و و ديعتجايی است. آيات را برای آنان که میفهمند به تفصيل بيان کردهايم)
یعنی ایمان پایدار و به ودیعه نهاده شده.
اما در این سخن خداوند متعال
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»(6)
(هيچ جنبندهای روی زمين نيست جز آنکه روزیاش بر عهدهی خدا است، و موضع و مکانش را میداند؛ زيرا همه در کتابی مبين آمده است)،
منظور خداوند متعال از «مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا» نفْسها است. هر انسان مؤمن باید بسیار دعا کند تا ایمانش مستقر شود تا نفسش مطمئنه گردد.
در دعای روز غدیر از امام صادق(ع) نقل شده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
.... رَبَّنَا إِنَّكَ أَمَرْتَنَا بِطَاعَةِ وُلَاةِ أَمْرِكَ وَأَمَرْتَنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الصَّادِقِينَ، فَقُلْتَ أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَقُلْتَ اتَّقُوا اللهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ، فَسَمِعْنَا وَأَطَعْنَا رَبَّنَا فَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ مُصَدِّقِينَ لِأَوْلِيَائِكَ، وَلَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذِي جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ وَبِالَّذِي فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ جَمِيعاً أَنْ تُبَارِكَ لَنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا الَّذِي أَكْرَمْتَنَا فِيهِ، وَأَنْ تُتِمَّ عَلَيْنَا نِعْمَتَكَ وَتَجْعَلَهُ عِنْدَنَا مُسْتَقَرّاً وَلَا تَسْلُبَنَاهُ أَبَداً، وَلَا تَجْعَلَهُ مُسْتَوْدَعاً فَإِنَّكَ قُلْتَ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ فَاجْعَلْهُ
مُسْتَقَرّاً وَلَا تَجْعَلْهُ مُسْتَوْدَعاً، وَارْزُقْنَا نَصْرَ دِينِكَ مَعَ وَلِيٍّ هَادٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَاجْعَلْنَا مَعَهُ وَتَحْتَ رَايَتِهِ شُهَدَاءَ صِدِّيقِينَ فِي سَبِيلِكَ وَعَلَى نُصْرَةِ دِينِكَ(7)
پروردگارا! ما را به اطاعت از والیان امرت امر کردی و به ما امر فرمودی همیشه با راستگویان باشیم و فرمودی از خدا و رسول خدا و اولو الامرتان اطاعت کنید و فرمودی تقوی پیشه کنید و همراه راستگویان باشید. شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! قدمهای ما را پایدار و ثابت نگهدار و جان ما را مسلمان و گواهی کنندهی اولیایات بستان، و قلبهای ما را پس از اینکه هدایت کردی گمراه مکن و از رحمت خود بر ما تصدّق فرما که تو بسیار بخشایندهای. پروردگارا! تو را به حقی که آن را نزد آنها قرار دادی و به فضل و به آنچه بر تمام عالمیان برتریشان دادی، استدعا داریم که در این روز که برکت خود را بر ما نازل کنی و نعمتت را بر ما تمام کنی و ایمان را نزد ما مستقر فرمایی و هیچ گاه آن را از ما نگیری و آن را مستودع قرار نده که شما فرمودی مستقر و مستودع، آن را مستقر قرار بده و آن را مستودع قرار مده و نصرت دینت را با ولیّ هادی و منصور از اهل بیت نبی خود روزیمان فرما وما را با او و زیر پرچم او شهدا و مصدقین راهت و بر نصرت دینت قراربده.
از ابو الحسن(ع) نقل شده است که فرمود: «خداوند انبیا را بر نبوّت خلق کرد آنها و جز نبی نخواهند شد و مؤمنان را بر ایمان خلق کرد و جز مؤمن چیز دیگری نخواهند شد و قومی را به ایمان آراسته کرد که اگر بخواهد آن را برایشان کامل کند و اگر نخواهد آن را از آنها سلب خواهد کرد. فرمود: و در آنها جاری شد: مستقر و مستودع. به من فرمود: فلانی ایمانش مستودع است؛ پس آن هنگام که بر ما دروغ گفت، ایمانش از او گرفته شد»(8) .
ابو عبد الله(ع) فرمود: «خداوند انبیا را بر نبوّتشان سرشت و هیچ گاه از نبوّت مرتد نمیشوند و اوصیا را بر وصیّتشان سرشت و هیچ گاه از آن ارتداد نمییابند و بعضی از مؤمنان را با ایمان سرشت و هیچ گاه از آن مرتد نخواهند کرد و به بعضی ایمان را به امانت سپرد که اگر دعا کنند و بر دعا کردن پافشاری کنند، بر ایمان خواهند مرد»(9) .
از بیزنطی نقل شده است: شبی ابو الحسن رضا(ع) در مسجد خانهی معاویه با ما وعده گذاشت. وقتی آمد سلام کرد و فرمود: «پس از اینکه خداوند تبارک و تعالی پیامبرش(ص) را قبض روح نمود، مردم سعی نمودند که نور خدا را حاموش کنند و خداوند نخواست که نورش خاموش گردد و آن را روشن نگه داشت. علی بن ابی حمزه هم پس از شهادت ابو الحسن(ع) تلاش کرد تا نور خدا را خاموش کند ولی خداوند نخواست که نورش خاموش شود و آن را روشن نگه داشت. خداوند شما را به امری که مردم در آن نادانی کردند هدایت نمود، پس خدای را حمد و سپاس گویید به منّتی که بر شما ارزانی داشت که امام جعفر(ع) میفرمودند: «فمُستَقَرٌ وَ مُستَودِعٌ»؛ مستقر یعنی آنچه از ایمان ثابت بماند و مستودع همان استعاره یا امانت است و خداوند شما را به امری هدایت کرد که مردم در آن جاهل ماندند پس حمد و سپاس خدا را بر این منّت که بر شما ارزانی داشت، به جا آورید»(10) .
ابو بصیر از ابو جعفر(ع) نقل میکند؛ گفت: در مورد این آیه سوال کردم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَهُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ»
(و او است خداوندی که شما را از يک تن بيافريد. سپس شما را قرارگاهی است و و ديعتجايی است).
فرمود: «اهل شهر شما چه میگویند؟» گفتم: میگویند مستقر، آنچه در رحم زنان، و مستودع آنچه در پشت مردان قرار دارد. فرمود: «دروغ میگویند. مستقر آنکه ایمان در قلبش قرار دارد و هیچ گاه از او گرفته نخواهد شد و مستودع ایمانی که مدتی در قلب باشد و سپس از آن گرفته شود که زبیر بن عوام از آن گروه میباشد»(11) .
منابع:
1- انعام: 98.
2- هود: 6.
3- فجر: 27 و 28.
4- نور: 40.
5- انعام: 98.
6- هود: 6.
7- تهذیب الاحکام: ج 7 ص 147.
8- کافی: ج 2 ص 418.
9- کافی: ج 2 ص 419.
10- بحار الانوار: ج 49 ص 262.
11- تفسیر عیاشی: ص 371.