جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينَ* الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ* إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ* اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ* صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ) صدق اللّه العلي العظيم
(به نام خدای بخشایندهی مهربان* ستایش خدا را که پروردگار جهانیان است* آن بخشایندهی مهربان* آن فرمانروای روز جزا (روز دین)* تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم* ما را به راه راست هدایت فرما* راه کسانی که ایشان را نعمت دادهای، نه خشمگرفتگان بر آنها و نه گمراهان). راست گفت خدای بلندمرتبه.
السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
این خواب را قبل از آشنا شدن با دعوت مبارک یمانی دیدم و درضمن متذکر میشوم که من تقریباً هر روز با همسرم مشاجره و اختلاف داشتم:
در خواب زنم را دیدم که از نردهبان بالا میرفت و نردهبان از جنس چوب بود و رنگ قهوهای داشت، و نزدیک بود که به زمین بیفتد. من بالای یک تکهی زمین مسطح در فضا بودم و هیچجای بدنم پیدا نبود مگر دست راستم و فقط کف پاهایم. من زنم را ندا میدادم که برو بالا ولی او دودل بود که بالا برود یا پایین بیاید. لباس او از بالا به رنگ سیاه و از پایین سفید رنگ بود. در خواب مشخص بود که وی میخواست بالا برود ولی صداهایی از اطرافش میآمد که به او میگفت نرو یا بالا نرو. برخی از آنها میگفتند به حرفش گوش نکن و برو بالا. خانمم اینگونه احساس میکرد که افرادی کنار من هستند، و نیز این احساس را داشت که وی این افراد را که از زنان بودند، به خوبی میشناسد.
هروقت یک پله بالا میرفت، میدید که پلهی قبلیاش سقوط کرده است و نمیتواند پایین برود. من او را تشویق میکردم که بالا برود. وقتی نزدیک بود که به نوک برسد، نزدیک بود که پلکان فرو بریزد. من ریسمانی انداختم تا او را با طناب بگیرم، چون میخواستم با طناب ببندم زیرا او کارش طول کشیده بود. آنجا صدای یک زنی به گوش میرسید که فریادزنان به من گفت: طناب را به نردهبان نبند و برو شاید به آسانی بالا برود. سپس (همسرم) به طناب آویخت و کمی از طناب بالا آمد. پس از آن از خواب بیدار شدم.
با تقدیم تشکر و احترام فراوان به شما و انشاءاللّه این خواب خیر باشد. از طرف خودم و از طرف زنم پناه میبرم از کلمهی من و از شر نفس امر کننده به بدیها (امارهی بالسوء).
و علیکم السلام و رحمة اللّه و برکاته. و لاحول و لاقوه الا باللّه العلی العظیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
و الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
خداوند شما را بر هر خیری موفق بگرداند! این خواب بشارتی از جانب خدا برای او است به اینکه شما راه حق را شناختهای و او در بالا رفتن از نردهبان و معرفت حق، از شما پیروی میکند؛ ولی اینجا شیاطینی از انس و جن هستند که میخواهند وقتی او بالا میرود و به حق معرفت مییابد، وی را بازدارند. از خداوند برای شما معرفتیابی به حق را مسئلت دارم و این که به کَرَمش بر شما بیفزاید و حال شما را به آنچه که خیر آخرت و دنیا در آن است نکو گرداند. او یاور من است و او دوست شایستگان است.
و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
محرم الحرام / 1432 هـ. ق.