جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلاملطفاً در مورد این آیه روشنگری فرمایید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ» (1)
(و چون به آنان گفته شود شما نيز همانند مردمان ايمان بياوريد، میگويند: آيا ما نيز همانندِ بیخردان ايمان بياوريم؟! آگاه باشيد، آنان خود، بیخردانند در حالی که نمیدانند).
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمدلله رب العالمین،
وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّمتسلیماً.
آنها علمای غیرعامل و مدعیان علم هستند که از جاهلان و سفیهان میباشند . (2)
منابع:
1 - بقره: 13.
2- - همان طور که رسول اکرم ص فرمودند این امر به همان صورت که شروع شده بود، باز خواهد گشت. ائمه ع این آیه را در مورد کسانی که علیه وصی رسول خدا ص اعتراض کردند و کسانی که به ایشان ایمان آوردند را سفیه خواندند، تفسیر فرمودند و امروزه نیز این آیه بر کسانی که بر وصیّ امام مهدی ع اعتراض میکنند و خود را عاقل و حکیم میپندارند، اطلاق میگردد؛ این افراد همچون آن افراد میباشند چرا که قرآن زندهای است که هرگز نمیمیرد و بر آخرین اوصیا منطبق میگردد همان گونه که بر اولین آنها ع منطبق بود.
از امام موسی بن جعفر ع نقل شده است که فرمود: «زمانی که برترینِ مؤمنان همانند سلمان، مقداد، ابوذر و عمّار به این عهدشکنان گفتند: به رسول خدا و به علی ایمان بیاورید که پیامبر او را در جایگاه خودش برانگیخت و مقام خودش را به او داد و تمام مصالح دین و دنیا را به او واگذار نمود؛ به این پیامبر ایمان آورید و تسلیم امر این امام گردید و در ظاهر و باطن او را اطاعت کنید، همانندِ افراد باایمانی چون سلمان، مقداد، ابوذر و عمّار، آنها به کسانی که پشت پرده موافقشان بودند پاسخ گفتند چرا که جرأت و جسارت پاسخگویی آشکارا به این افراد باایمان را نداشتند؛ بلکه به همکیشان خود یعنی منافقین و مستضعفینی که به آنها اعتماد داشتند و یا به مؤمنینی که در خفا با امام ع بودند ولی آنها به ایشان اعتماد داشتند، گفتند: «أنؤمنُ كَمَا آمَن السُّفَهَاء» (آیا ایمان بیاوریم همانگونه که بیخردان ایمان آوردند؟!)
و منظورشان سلمان و یارانش بود که فقط علی را اطاعت کردند و اطاعتشان فراگیر و همهجانبه بود؛ همان کسانی که برای دوستی با اولیایش و دشمنی با دشمنانش سر تراشیدند، تا هنگامی که امر محمد ص کمرنگ شد و دشمنانش آنها را از بین بردند و سایر اُمرا و مخالفین محمد ص آنها را به هلاکت رساندند؛ به عبارت دیگر آنها خود سفیه و نادان بودند که به این ترتیب مورد تعرض دشمنان محمد صقرار گرفتند و خداوند عزوجل میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء»
(آگاه باشید که آنها، خود، سفیهاناند)
ناقص عقلها و کوته فکرهایی که در امر محمد آن گونه که شایسته است ننگریستند تا نبوّتش را بشناسند تا به این ترتیب صحّت و درستی آنچه به علی ع از امر دین و دنیا واگذار کرده بود را درک کنند و در شناخت و تأمل در حجتهای الهی تا آنجا جاهل باقی ماندند که از محمد و همدم ایشان و همچنین از مخالفانشان، ترسان باقی ماندند، ایمان نمیآورند تا هلاک گردند؛
آری، آنها خود، نادان و سفیهاند چرا که با این نفاقشان تسلیم امرشان نمیشوند، نه محبت و دوستی محمد و مؤمنان را به دست میآورند و نه دوستی یهود و سایر کفّار را؛ زیرا آنها به او و ایشان، موالی و دوستی محمد ص و برادرش علی ع و دشمنی دشمنانشان از یهودیها و مسیحیها و ناصبیها را اظهار مینمایند و در عین حال به آنها نیز دشمنی نسبت به محمد و علی ع و دشمنی با دشمنانشان را ابراز میدارند و با آنها نیز نفاق پیشه میکنند همان گونه که نسبت به محمد و علی منافق هستند. در حالی که نمیدانند واقعِ امر چیز دیگری است؛ چرا که خداوند پیامبر خود را از اسرار آنها مطلع مینماید و آنها را مورد لعن و نکوهش قرار میدهد و نابودشان میکند». بحار الانوار: ج 73 ص 147.