جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسشی دربارهی خلافت علی کرّم الله وجهه.
به نام خداوند علی عظیم. سؤال من: چرا علی (کرم الله وجهه) پس از وفات پیامبر(ص) به خاطر خلافت جنگ نکرد؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
خداوند بر شما رحم آورد؛ بدان که نجنگیدن امام علی(ع) جهت بازگردانیدن حق غصب شدهاش، از روی ترس نبود و ترس و بزدلی بسیار از او به دور است و حال آنکه آن حضرت به شجاعت و قدرت و جانفشانی و سلحشوری در راه ذات خدای سبحان، مشهور است.
همیشه شجاعت به تنهایی راه مقابله با باطل و اقامهی حق نیست. چه بسا ممکن است یک مؤمن در نهایت شجاعت و دلاوری باشد ولی مأمور به سکون و سکوت، تا آن کار که خداوند مقرر داشته است، واقع گردد.
حضرت محمد(ص) به امام علی(ع) خبر داده بود که مورد ظلم و ستم قرار میگیرد و حقش غصب میشود و.... و اگر یاورانی پیدا نکند او را به صبر دستور داد.... به جهت حکمتی که حضرت محمد(ص) به او تعلیم فرمود.
بنابراین پیشقدم نشدن امام علی(ع) بر جنگ، گردن نهادن به فرمان خدای متعال و امر پیامبر اکرم(ص) بوده و این یکی از مناقب و فضایل امام علی است نه به آن صورت که ناصبیها گمان بردهاند؛ که اگر آن حضرت با وصیت حضرت محمد(ص) مخالفت میورزید، این کار وی نقصی برای او به شمار میرفت و نقص داشتن و مخالفت ورزیدن با خدا و رسولش، از امیرالمؤمنین و پیشوای دین بسی به دور است!
اگر بر این گفتهام شاهدی از قرآن کریم میخواهی، به شما میگویم: این پیامبر خدا هارون وصی موسی نبی خداوند(ع) است که وقتی موسی(ع) غایب شد و او را بر بنی اسرائیل به جانشینی خود گماشت، وقتی سامری بنی اسرائیل را گمراه کرد و برای آنها گوسالهای آورد تا آنها را از عبادت خدای عزوجل گمراه سازد، به نبرد برنخاست. در حالی که پیامبر خدا هارون نه تنها خلافتش از او غصب شده بود بلکه سامری چیزی از دین باقی نگذاشت ولو به صورت ظاهری؛ چرا که مردم را به طور علنی به کفر به خداوند کشاند! بنابراین همیشه از نظر خداوند و اولیایش، اقدام به جنگ و نبرد راه حل برای کسب جایگاه نیست.
علاوه بر این، هر ترسی، بزدلی محسوب نمیشود؛ ترس بر دین خدا، بزدلی به حساب نمیآید. قرآن به صراحت بیان میکند که پیامبر خدا موسی(ع) با حالت ترس، و مراقب و منتظر از شهر فرعون خارج شد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»(!)
(ترسان و نگران از شهر بيرون شد. گفت: ای پروردگار من، مرا از ستمکاران رهايی بخش).
آیا ترس موسی(ع) بزدلی بوده است؛ هرگز چنین نیست؟! هرگز و هرگز.... بلکه ترس موسی(ع) به خاطر خودش نبود.... ترسش بر خودش بود؛ زیرا خداوند او را به ادای رسالت مکلف نموده بود، پس او میبایست از خودش محافظت میکرد و آن حضرت به خاطر ادای این تکلیف الهی به کاملترین وجه، بر خودش بیمناک بود؛ وگرنه ما میبینیم که انبیا و اوصیا در گردن نهادن به فرمان خدای متعال در جنگ کردن به خاطر دین الهی، هرگز دچار تردید و درنگ نمیشوند.
و در پایان، روایاتی از حضرت محمد(ص) و از اهل بیت او(ع) که وصیت پیامبر(ص) به علی(ع) در خصوص صبر کردن را یادآور میکنند، بسیار است که اگر مایل باشید در مناسبت دیگری موشکافی خواهیم نمود. خداوند شما را بر هر خیر و صلاحی توفیق عطا فرماید.
هیأت علمی انصار امام مهدی (خداوند در زمین تمکینش دهد)
محرم الحرام 1430 هـ .ق
منابع:
1- قصص: 21.