سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
اما بعد... سلام بر بقیت الله، سلام بر محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و سجاد و باقر و صادق و کاظم و رضا و جواد و هادی و عسکری و مهدی منتظر و امام خلف همام، و صل علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیماً کثیراً.

و سلام من به انصار خدا و محمد و آل محمد ائمه و مهدیین، انصار احمد یمانی، بیعت‌کنندگان بین رکن و مقام.
سرور و مولایم! احمد! از هنگامی که از رسالت آگاهی یافتم، با توسل به شما به درگاه خداوند توجه می‌کنم. ما را نزد خداوند و آل بیت کریم، شفاعت‌کننده باش. اما سؤال من:

اول: راز مثلث برمودا چیست؟

دوم: در امروز که روز پنجشنبه‌ی مبارک مصادف با 14/محرم/1431، 31/12/2009 است، از خدا و آل البیت به دعا می‌‌خواستم که قبل از آنکه از ما راضی نشده است، مرا از این دنیا بیرون نبرد، و اینکه من همراه امام مهدی(ع) و یمانی(ع) بجنگم، و خدا را بر این مطلب قسم دادم. بعد از نماز صبح گویی دو لشکر بزرگ دیدم که نزدیک من آمدند و یکی، لباس سیاه زیبایی به من داد و گروه دوم، لباس سفید داد و گفت: کسی که با امام مهدی می‌جنگد، لباسش این لباس سیاه است. رؤیا طولانی بود ولی من به جز همین مورد، چیز دیگری از آن را به یاد ندارم و خداوند علی عظیم بر آنچه می‌گویم گواه است.

پس از اینکه من به دعوت امام احمد موعود ایمان آوردم، فقط همین رؤیا را ندیدم بلکه خواب‌های دیگری هم دیدم؛ از جمله‌ی آنها: مدت زمانی بود که گویی امام مهدی(ع) تشریف می‌آورد و سید احمد یمانی هم او را همراهی می‌کرد، ولی من چهره‌ی این دو را نمی‌دیدم، گویی این دو نوری بر نور دیگر بودند و گویی امام مهدی دست راستش را بر شانه‌ی سید احمد الحسن می‌گذاشت و به من می‌گفت: این مسؤول بیعت گرفتن بین رکن و مقام است، این احمد الحسن یمانی(ع) است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. سلام و احترام من به انصار سید، به خدا سوگند که من خادم کفش‌هایتان هستم. سلام و اِمتنان من به سید احمد و تشکر دایم در وحله‌ی اول از خداوند و اهل بیت بزرگوار و از احمد موعود و فرزندش. آقای من، دعایم کنید که تا روز قیامت از انصارتان باشم و توفیق داشته باشم، شکر و سلام من در پایان. بارالها بر محمد و آل محمد صلوات فرست. ای پروردگارم، بر ائمه و مهدیین صلوات فرست و شهادت می‌دهم که مهدی و مهدیین حجت‌های خداوند هستند.

امیدوارم نامه‌هایم در اسرع وقت به دست سید احمد(ع) برسد. با تشکر از شما.