جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسلام بر شما آقا و مولای من، وصی و فرستادهی امام مهدی.
مرا بابت این سؤال ببخشید ولی مایلم به آن پاسخ داده شود؛ چرا که در اندرون من غوغا و درگیری به پا کرده است. آیا دین اسلام عشق ورزیدن بین زن و مرد را حرام کرده است؟ اگر نیّت، ازدواج و ارتباط رسمی باشد، آیا برای زن جایز است یا حرام؟ من بابت این سؤال معذرت میخواهم و امیدوارم سید احمد الحسن پاسخ سؤالم را بدهد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
خداوند سبحان و متعال قانونی برای رابطهی عاطفی و جنسی بین زن و مرد ـاز جهت مذکر و مؤنث بودن آنهاـ مقرر کرده است که همان عقد ازدواج میباشد؛ ازدواجی که در آن وجود دو شاهد بر عقد لازم است؛ یا اگر شاهدی نباشد، پس از جاری شدن، اعلان گردد.... و این برای تضمین حقوق زن و تضمین ثمرهی برقرار شدن ارتباط بین دو انسان مؤنث و مذکر میباشد....
و خدا آگاه است که من خواهم کوشید که شما و تمام دختران مؤمن را نصیحت کنم تا در راه صحیحی که زندگی پاک و کریمانهای برای شما به بار میآورد، گام نهید.
آنچه شما عشق و دوست داشتن نام مینهی در واقع چیزی فراتر از درخواستی برای عشقورزی آن هم به شکل یا به صورتی خاص، یا ابراز برخی رفتارها و کلماتی که بیشترشان غیرواقع و تکلّفبرانگیز است و از شخصیت واقعی مرد و زن به دور است، نمیباشد. به واقعیتهای موجود بنگر. من نمیخواهم بیش از آنچه تحقیقات و مباحث استنتاجی تجربی از واقعیتهای موجود میگویند، بگویم؛ تحقیقاتی که براساس نتایج واقعیتهای موجود صورت گرفته است نشان میدهدکه آنچه عشق یا علاقهی بین زن و مرد خوانده میشود، پس از ازدواج یا پس از معاشرت بین زن و مرد، مدت زیادی به طول نمیانجامد، همان گونه که امروزه در مغربزمین مشاهده میکنیم و چه بسا در بهترین حالت، از چند سال تجاوز نمیکند. در حالی که عشق و دوست داشتن واقعی، غیرممکن است بعد از گذشت چند سال و حتی بعد از مرگ و ترک کردن این دنیا، پایان پذیرد. بنابراین عشق واقعی و زنده و پابرجا، عشق به خداوند سبحان و متعال است؛ چرا که با آن زندهی پابرجای سبحان و متعال ارتباط دارد و به دنبال آن، هر عشقی که با این عشق ارتباط داشته باشد، از زنده بودن این عشق حقیقی، زنده خواهد ماند. بنابراین، اگر عشق زن نسبت به زوجش و یا عشق مرد نسبت به همسرش به خاطر خداوند و در راه اطاعت از او و به جهت نزدیک شدن به خدا و در اطاعت از خداوند باشد، عشقی حقیقی، زنده و پاینده خواهد بود؛ چرا که درواقع پیروِ عشق به خداوند میباشد.... و کسی که قلبها و دگرگونیهایش در دست او است، چگونه غیر از خداوند سبحان و متعال را میخواهد؟ پس آن قادر است که عشق بین زوجین که بر عشق او سبحان و متعال بنا شده است را تدام میبخشد.
از همین رو فرستاده، مؤمن به سمت همسر دیندار و قرین شدن با او تشویق میکند و همچنین زن را با سمت همسر دیندار و همنشین شدن با او سوق میدهد. خداوند توفیقت دهد. کریمِ عزیزِ مطیعِ خداوند سبحانِ کریمی باشد که اولیایش را تباه نمیکند و در دنیا و آخرت بر ایشان ترحم مینماید. آن قادر متعال است که زن مؤمنی که به سوی خود سبحان و متعالش رو کرده است را متمایل به قرین شدن با مرد مؤمن و دیندار مینماید.
اما روابطی که شما قبل از عقد ازدواج و یکی شدن، عشق مینامی، درواقع در بسیاری موارد سببی برای از دست دادن عزّت و کرامت و عفت زن میگردد و به طور طبیعی زن مؤمنِ کریمِ عزتمند از این وضعیت اجتناب میکند و عاطفه و علاقهاش را متوجه شخص مؤمن صالحی که پس از عقد شرعی همنشین او میگردد، میکند.
اعتماد زن مؤمن باید به خدا باشد و بر او توکّل کند و از او سبحان و متعال بخواهد کسی که واقعاً مورد رضایش میباشد، نصیبش کند و به دنبال آن روزهایی که خداوند در این دنیا مقدّر کرده است را در کنار او بزرگوارانه و عزتمند در سایهی عشق و محبت سپری کند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
برخی از متونی که به طور خلاصه برخی دانشمندان جامعهشناس با تکیه بر تجربیات به دست آوردهاند به شرح زیر میباشد:
جامعهشناسی آمریکایی به نام ویلیام روبنسون مستند بر نتیجهگیری از مجموعهای از ماجراهای عشقی میگوید: «عمر فرضی عشقورزیدن پس از ازدواج، سه سال است و نه بیشتر» و همچنین میگوید: «هنگامی که عشق به پایان عمر فرضیاش میرسد، فروغش به خاموشی میگراید و نوعی خواست عمومی را طلب میکند تا اینکه رابطهی عاشقانه چشم باز میکند و این حقیقتی که زندگی مشترک از آن غافل بوده است را درک میکند».
همچنین او میگوید: «واکنشهای شیمیایی مغزِ غالب بر تراکنش دوست داشتن، بر تولید پالسها سایه میافکند و پالسهای عشق و انرژی عواطف مدت سه سال به طول میانجامد. سپس این پالسها متوقف میشود، درست مثل یک باطری خالی و دیگر نمیتواند آزادسازی پالسهایش را از سر گیرد. پس از این، رابطهی مبتنی بر عشق تبدیل به رابطهی تعادلی و خالصانه میگردد».
پروفسور سَندی هازان از دانشگاه کورنل نیویورک پایاننامهای را بر اساس تحقیق روی پنجاه هزار زن و مرد از 37 فرهنگ مختلف در سرتاسر عالم چه از پیشینیان و چه افراد اخیر، به اجرا رسانید. این پایاننامه عبارت بود از مجموعهای از آزمایشهای روانشناسی و بیولوژیکی برای مقایسهی سطح عشق و علاقهی بین دو نفر که یکدیگر را دوست داشتند، و نتیجهی حاصل شده چنین بود: «عشق نمیتواند درطول زندگی استمرار یابد؛ چرا که تحقیقات تأکید میکند که عشق نمیتواند بیش از حداکثر هفت سال به همراه رابطهی دوستانه زندگی کند، و پس از آن میمیرد».
اواخر صفر 1431 هـ.ق