جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماَ کثیراً.
با امید مغفرت و گذشت از جانب مولایم حجت خداوند بر من و بر خلقش امام احمد الحسن(ع) و از شما ای مولای من، از طولانی شدن این نامه غذرخواهم.
مختصر عرض میکنم آقای من، زنی را در سرزمینی که در آن ساکن هستم میشناسم. او مطلقه است و تنها زندگی میکند. خانوادهاش در این سرزمین فاسد از مغرب زمین ساکن هستند. من مدتهای طولانی است که او را میشناسم. روزی او را ناراحت و خشمگین از این زندگی با وجود این وحشیهای ددمنش دیدم. برای حال او و وضعیت بسیاری از زنان سرزمینم که در اینجا زندگی میکنند متأسف شدم و از سخنانش احساس کردم که مایل به ازدواج با شخص باتقوایی است و میداند که من شیعه هستم و او مطلقه. او از من تقاضای ازدواج نمود تا او را تحت پوشش و مورد حمایت خود قرار دهم با اینکه کمی از نظر سن و سال از من بزرگتر است. به او گفتم اگر بخواهم برای بار دوم ازدواج کنم فقط با یک زن مؤمن ازدواج خواهم کرد و او گفت که او نیز نیازمند یک مرد مؤمن است تا به سوی خدا بازگردد.
من دعوت را برایش مطرح نکردم؛ چرا که او یک زن امّی و بیسواد است و چیزی نمیداند. به او گفتم اگر خداوند قسمت نمود و با تو ازدواج کردم و به من ایمان نیاوردی و به من ملتزم نشدی همه چیز تمام خواهد شد، و او موافقت کرد. او میخواهد به سوی خداوند بازگردد و از این زندگی کثیف خسته شده است و مایل است پاکیزه شود. او میداند که من ازدواج کردهام و فرزندانی دارم. به او گفتم از خداوند استخاره خواهم گرفت و پاسخ را به او خواهم گفت. از خداوند استخاره گرفتم با این نیّت که: آیا این زن خیری برای آخرت و دنیای من دارد؟ و خیر با توفیق و سعادت آمد.
مورد دیگر اینکه آقای من، در این سرزمین ازدواج با وجود دو شاهد در مسجد جاری میگردد و مسجد متعلق به اهل سنت میباشد. پایان.
آقای من، نصیحت و راهنمایی شما را خواستارم؛ زیرا میدانم که سلام و صلوات خداوند بر تو و بر پدرانت و فرزندان پاک و طاهرت میباشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
اگر از خداوند استخاره گرفتی، خیر در همان است که خداوند سبحان برایت برگزیده است. اما در خصوص عقد، خداوند توفیقت دهد، میتوانید عقدتان را با حضور دو شاهد و یا بعد از جاری شدن عقد با اعلان به تعدادی مردم نهایی کنید؛ مثلا تعدادی را برای ولیمه دعوت کنید تا برخی از مردم از ازدواج شما مطلع گردند و حتی اگر به خاطر رسمی بودن و یا هر علت دیگری مجبور هستی به مسجد مخالفین بروی، میتوانی صیغهی عقد را مجدداً جاری نمایی، اگر که خللی وجود داشته باشد.
برای عقد کردن کافی است به او بگویی: «تو را به عقد خودم درآوردم با مهریهی ـفلانـ» و مهریه را بگویی، و شما میگویی: «ازدواج را پذیرفتم» و نیازی به شخص سومی نیست تا برای شما بخواند و تنها چیزی که لازم است، وجود دو شاهد هنگام عقد میباشد. اگر برآوردن این شرط ممکن نبود، پس از عقد برای تعدادی از مردم آشکار کنید که شما با فلان زن ازدواج کردهای و این اعلان کردن به طرق مختلفی میتواند صورت پذیرد مانند ولیمهی عروسی یا اعلان یا هر روش دیگری که مناسب وضعیت شما باشد. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
اواخر صفر 1431 هـ.ق