جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسلام و درود بر قائم آل محمد و یمانی موعود آنها، نخستین مهدیین و نخستین مؤمنین و زینت اولین و آخرین، سرور و مولایم احمد الحسن(ع).
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«لاَ يُكَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»(1)
(خدا هيچ کس را جز به اندازهی طاقتش مکلّف نمیکند. نيکیهای هر کس از آنِ خود او و بدیهايش از آنِ خودش است. ای پروردگار ما، اگر فراموش کردهايم يا خطا کردهايم، ما را بازخواست مکن. ای پروردگار ما، آن گونه که بر امتهای پيش از ما تکليف گران نهادی، تکليف گران بر ما مَنِه و آنچه را که طاقت آن نداريم بر ما تکليف مکن، گناه ما ببخش و ما را بيامرز و بر ما رحمت آور که تو مولای ما هستی؛ پس ما را بر گروه کافران پيروز گردان).
آقای من! رأس این آیه نفی کنندهی تکلیفِ خارج از طاقت و توان است و در وسط آن، ضمن دعایی که در آیه آمده است حق تعالی میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ»
(ای پروردگار ما! آنچه را که طاقت آن نداریم بر ما تکلیف مکن).
خداوند از این سخنش چه منظوری را قصد کرده است؟
2- تفسیر آیهی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا»
(ای پروردگار ما، اگر فراموش کردهايم يا خطا کردهايم، ما را بازخواست مکن)
چیست؟ و آیا انسان بر آنچه فراموش کرده است بازخواست میشود؟
3- منصور بن حازم میگوید: به ابو عبد الله امام صادق(ع) عرض کردم: خدا برتر و بزرگوارتر از این است که با خلقش شناخته شود، بلکه خلق با خدا شناخته میشود. فرمود: «راست گفتی».
سرورم! منظور حضرت از این حدیث چیست؟
4- سرورم! لطف فرمایید بیان کنید، منظور امیر المؤمنین(ع) از این سخن که فرموده است:
«رأته القلوب بحقائق الايمان»
(دلها از طریق حقایق ایمان او را مشاهده کردهاند)
چه میباشد؟
در حدیث آمده است که ابوعبد الله(ع) فرمود: «حِبری(2) خدمت امیر المؤمنین(ع) رسید و گفت: ای امیر المؤمنین! آیا پروردگارت را هنگام پرستش، دیدهای؟ فرمود: «وای بر تو! من کسی نیستم که پروردگاری را که ندیدهام بپرستم». عرض کرد: او را چگونه دیده ای؟
فرمود: «وای بر تو! دیدگان هنگام نظر افکندن او را درک نکنند ولی دلها با حقایق ایمان او را دیدهاند».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
5- «وَلَا تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»(3)
(با خدای يکتا، خدای ديگری را مخوان. هيچ خدايی جز او نيست. هر چيزی نابود شدنی است مگر وجه او. فرمان از آنِ او است و همه به او بازگردانيده میشويد).
طبق آنچه از شما اهل بیت(ع) روایت شده است، وجه الله، امام(ع) میباشد. سرورم! منظور از «هالِک» (نابودشدنی) در این آیه چیست؟ به عبارت دیگر مراد خداوند از «نابود شدن چیزها» چیست؟
6- «مهدی از روستایی که به آن کرعه میگویند خروج میکند»(4) . آقای من! با جود و کرمت برایم روشن کن که نظر شریف شما دربارهی این حدیث چیست و مراد از آن و آنچه در آن است چه میباشد؟
7- در برخی روایات، توصیف مهدی وارد شده است به اینکه ایشان «جوانی موفّق» است، سلام و صلوات پروردگارم بر ایشان. آیا اجازه دارم از مولایم بخواهم این توصیف را شرح دهد؟
8- سرورم! با حداکثر توانم بر ایمان و یقینم باقی ماندم و از شما تقاضا دارم با مساعدت روحی بر من تفضّل فرمایید و منّت نهید تا ایمانم کامل شود و حق و حقیقت در نفْسم مستقر و پا بر جا گردد و با منّت وجود شما و صبر و برباری شما بر من، از آن منحرف نگردم و ترکش نکنم. آقای من، از کَرَم خود و بخششت بر من ببخشای و عذرم را از اسائهی ادب و جسارت بر سرورم، پذیرا باش. آقای من، آیا نمیبینی جز آمال و آرزوها برای شما نیاوردهام؟ یا به ریسمان شما چنگ نزدهام مگر به این جهت که کمکم کنی یا گناهانم بخشیده شود و به وصال برسم؟ و نفس من، چه بد مرکبی از آرزوها و خواستههایش ساخته است و وای بر آن، اگر ظنهایش و خواستههایش آن را آراسته سازند و هلاکت و نابودی بر آن اگر بر مولا و آقایش جسارتی ورزد!
از مولایم و پدر مهربان و شفیق و رفیقم ـیمانیـ خواهشمندم که مرا نزد پروردگارش یاد کند، و مرا در ذهنش و در دعایش حاضر گرداند، و ظلم و جرم و اسراف من بر خودم را ببخشاید و از کوتاهی من نسبت به او و پدرش امام مهدی(ع) درگذرد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
فرزند جاهل شما
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
پاسخ سؤال 1-2: حق تعالی میفرماید:
«لِّلَّهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَاللهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»(5)
(از آنِ خداوند است هر آنچه در آسمانها و زمين است. آنچه را که در دل داريد، خواه آشکارش سازيد يا پوشيدهاش داريد، خدا شما را به آن بازخواست خواهدکرد؛ پس هر که را که بخواهد میآمرزد و هر که را بخواهد عذاب میکند و خدا بر هر کاری توانا است).
همانطور که در این آیه به وضوح دیده میشود، خداوند آنچه را که در نفسها پنهان شده است مورد بازخواست قرار میدهد؛ یعنی اگر انسان شرّی را در دل نهان دارد بابت آن مواخذه میشود. خداوند بیان فرموده است که این رویداد خارج از قدرت انسان نیست یعنی انسان طبق فطرت و قدرت نهاده شده در او، میتواند همواره خیر باشد و شرّی در نفسش نهفته نداشته باشد. او بر اساس فطرتش میتواند جزو کسانی باشد که خداوند برایشان فتح حاصل نموده است:
«إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا»
(ما برای تو پیروزی نمایانی را مقرر کردهایم)
و شیطان هیچ نصیب و بهرهی واقعی در او یا در نیّتها و کردارد او ندارد، ولی با این وجود که این موضوع در حیطهی قدرت انسان است، باز هم ما میبینیم که اینها از توانایی و طاقت بیشتر بنی آدم خارج است، که این خارج بودن، نه به دلیل وجود داشتن نقص در فطرت آنها ـفطرتی که خداوند بر آنها فرض نموده استـ بلکه به سبب کوتاهی خود آنها است. خداوند توفیقت دهد، از همین رو خداوند در این آیهای که شما آوردهای بیان میدارد که محاسبه از نیّتهای نفس از عامهی مردم برداشته شده است، و خداوند فقط مردم را طبق وُسع و طاقتشان که بیشتر مردم بر آن هستند مواخذه میکند، اگر که ایمان داشته باشند؛ و این تخفیفی برای مردم است، و به این معنا میباشد که خداوند بر اساس میزانی که در واقع پایینتر از میزان واقعیِ نهاده شده در آنها است، ایشان را محاسبه میکند.
حق تعالی میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ»
(بدیهایش از آنِ خود او است)؛
یعنی خداوند انسان را بابت شرّی که بالفعل از او صادر گردیده است محاسبه میکند، و نه فقط به خاطر نیّتهایش. یعنی خدای سبحان انسان را به خاطر شرّی که آن را نیّت کرده و از او صادر شده است، محاسبه میکند و بر آن دسته از نیّتهایش که نتوانسته آنها را به مرحلهی اجرا برساند، بازخواست نمینماید، یا همچنین اگر کار بدی را بدون نیّت انجام دادنش در گذشته، انجام داده باشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«لاَ يُكَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»(6)
(خدا هيچ کس را جز به اندازهی طاقتش مکلّف نمیکند. نيکیهای هر کس از آنِ خود او و بدیهايش از آنِ خودش است. ای پروردگار ما، اگر فراموش کردهايم يا خطا کردهايم، ما را بازخواست مکن. ای پروردگار ما، آن گونه که بر امتهای پيش از ما تکليف گران نهادی، تکليف گران بر ما مَنِه و آنچه را که طاقت آن نداريم بر ما تکليف مکن، گناه ما ببخش و ما را بيامرز و بر ما رحمت آور که تو مولای ما هستی؛ پس ما را بر گروه کافران پيروز گردان).
این سخن خدای متعال که میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا.... وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ»
(ای پروردگار ما، اگر فراموش کردهايم يا خطا کردهايم.... و آنچه را که طاقت آن نداريم بر ما تکليف مکن)
آشکار میسازد که هر انسان آن مقداری قدرت و توانایی دارد که خودش ـیعنی انسانـ با تلاش و عملش، آن را محدود و مشخص مینماید؛ لذا آدمی باید از خداوند بخواهد که از کوتاهی و فراموشیاش ـیعنی ترک گفتن و غفلت ورزیدنشـ نسبت به اوامر الهی، درگذرد.
«رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا»
همچنین درخواست میکند که امتحان شدنش، در حیطهی طاقت و تواناییاش باشد حتی اگر این آزمایش پایینتر از قدرت و توانایی به ودیعه نهاده شده در فطرتش باشد، و حتی اگر دلیل این موضوع، کوتاهی و تقصیر خود انسان باشد؛ چرا که اگر خداوند او را خارج از حدّ و مرزش تکلیف فرماید، شکست میخورد و همه چیز را از دست میدهد؛ حد و مرزی که پایینتر از توان واقعی به ودیعه نهاده شده در فطرت او میباشد. بنابراین این دعا برای کسی که چیزی را از دست داده است و نمیخواهد همه چیز را ببازد، نهایت حکمت است و عمدهی بنی آدم از این دستهاند،
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»
(گناه ما ببخش و ما را بيامرز و بر ما رحمت آور که تو مولای ما هستی؛ پس ما را بر گروه کافران پيروز گردان).
پاسخ سؤال 3: خدا خودش را به خلقش میشناساند، نه این که خلقش خود را به او بشناسانند؛ این معنای حدیث است.
یعنی اگر ما بگوییم که خداوند به وسیلهی حجتهایش(ع) شناخته میشود و حجتهای الهی کسانی هستند که با خدا شناخته میشوند، منظور این است که خداوند خودش را با آنها به بقیهی خلقش شناسانیده است نه اینکه ایشان خود، او را شناختهاند.
آنها وجه خدایند که خدا با آن رو به سوی خلقش نموده است؛ یعنی این او است که با آنها به خلقش روی آورده است تا شناخته شود، نه این که آنها از پیش خود یا خودشان، با خداوند شناخته میشوند.
اگر موضوع بر این منوال بود، حقیقت این است که آنها را در این کار دستی نیست، و خداوند سبحان خواسته است که شناخته شود، پس ایشان را خلق فرمود و آنها را شناساند و خودش را با آنها معرفی نمود.
اما واقعیت این شناخت و چگونگی آن را انشاء الله در کتاب تفسیر سورهی توحید که اکنون به فضل خدا زیر چاپ میباشد، بیشتر خواهیم دید.
پاسخ سؤال 4: دیدن خدای سبحان همان شناخت و معرفت او میباشد، و من در این باب پیشتر صحبت کردهام و ان شاء الله تفاصیل این مطلب را در کتاب تفسیر سورهی توحید به طور مبسوط خواهی یافت. از آنجا که این کتاب به زودی منتشر میشود، دلیلی ندارد که اینجا کلام را تکرار کنم، به ویژه که مطلب طولانی است. خداوند شما را توفیق دهد.
پاسخ سؤال 5: خداوند متعال میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ»(7)
(و در صور دميده شود؛ پس هر که در آسمانها و هر که در زمين است جز آنها، که او بخواهد، بيهوش میشوند و بار ديگر در آن دميده شود، ناگهان از جای برمیخيزند و مینگرند).
آنهایی که هلاک و نابود نمیشوند، کسانی هستند که به واقع وجه خدا هستند که با آنها رو به سوی خلقش نموده است؛ و این اِکرامی است برای آنها و اِکرامی است از برای اسم اعظمی که در دلهای خویش که با نور خداوند سبحان و متعال تابناک و روشن است، حمل میکنند. این عده هرگز نه نابود میشوند و نه فانی میگردند؛ چرا که باقی ماندن او سبحان را بر نفس خویش برگزیدهاند. خوشا به حالشان و خوش سرانجامی دارند! خداوند توفیقت دهد، این عده فقط محمد و آل محمد(ع) نیستند؛ چرا که برای اینکه هر انسانی وجه الله شود، پیش از و پس از آمدن این بزرگواران(ع)، باب مفتوح بوده و هست. پس کوتاهی نکنید و بهرهی خود را تباه نسازید. دروازه گشوده است و فرصت فراهم، و زیانکار کسی است که بهره و نصیبش را از این فضل عظیم از کف بدهد. خوشا به حال آنان که خداوند سبحان را بر خویشتن خویش ترجیح دادهاند و میدهند؛ اینان، پرهیزگاران واقعی هستند.
از خداوند مسئلت مینمایم که مرا در خدمتگزاری همهی شما توفیق عطا فرماید، و شما را در زمرهی پرهیزگارانی قرار دهد که نه هلاک میشوند و نه میمیرند، بلکه به بقای آنکه انتخابش کردهاند، باقی میمانند؛ سبحانه و تعالی علواً کبیراً.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ * فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ * كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ * يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ * لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * فَضْلًا مِّن رَّبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ * فَارْتَقِبْ إِنَّهُم مُّرْتَقِبُونَ»(8)
(پرهيزگاران در جای امنی هستند * در باغها و چشمهسارها * لباسهايی از سندس و استبرق میپوشند و روبهروی هم مینشينند * اینچنیناند و حورالعين را به همسريشان درآوريم * در ايمنی هر ميوهای را که بخواهند میطلبند * در آنجا طعم مرگ را نمیچشند، مگر همان مرگ نخستين و آنها را خدا از عذاب جهنم نگه داشته است * اين بخششی است از جانب پروردگارت و اين پيروزی بزرگی است * ما فقط از این رو ادای سخن خويش بر زبان تو آسان کرديم، باشد که پند گيرند * تو منتظر باش که ايشان نيز منتظرند).
ربیعالاول 1431 هـ.ق
منابع:
1- بقره: 286.
2- حبر: عالِم یهودی (مترجم).
3- قصص: 88.
4- کشف الغمة در معرفت ائمه - اربلی: ج 3 ص 241.
5- بقره: 284.
6- بقره: 286.
7- زمر: 68.
8- دخان: 51 تا 59.