جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامآقا و حجت من، احمدالحسن! سلام بر تو باد....
آقای من! مراجع زیادی هستند که میگویند دلیل روشنی بر این که پهلوی فاطمهی زهرا (ع) شکسته شده است وجود ندارد. پاسخ شما به این مطلب چیست؟ سلام خدا بر تو باد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
برادر گرامیام! سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مظلومیت صدیقهی طاهرهی فاطمهی زهرا (ع) و حمله به خانهی او و آتش زدن آن و شکستن پلهویش و سقط جنین آن حضرت جزو ثابتشدهها است و مانند روز روشن، و اینها را فقط کسانی انکار میکنند که به نابخردی گراییده و باطن خویش را به ناپاکی آلوده ساختهاند.
روایات اهل بیت (ع) در این معنا متواتر است، هم از نظر متن و هم معنی. کسی که بر موضعگیری دشمنان اهل بیت (ع) واقف باشد، میداند که آنها با حضرت زهرا (ع) به صورت دختر دشمنترینِ دشمنانشان رفتار کردند و گویی از او انتقام خون کشتههای خود را میگرفتند و نه انتقام یکی از کشتههایشان را!!
کتابی با نام «حمله به خانهی فاطمه» نوشتهی عبدالزهرا مهدی وجود دارد که در آن دهها روایت و نیز آرای تمام علمای متقدّم و متأخّر شیعه، و تأکید آنها بر این ستم بزرگ را در آن مییابی.
هدف کسی که امروز در این قضیه تشکیک میکند، روشن و واضح است؛ سازش و مهرورزی با سنّیها یا از باب «مخالفت کُن و مشهور شو» میباشد. از اهل بیت روایت شده است کسی که مظلومیت آنها را انکار کند، در سمتگری بر آنها با کسی که به ایشان ستم روا داشته، شریک است. واقعیت آن است که توجه به این افراد و گوش فرا داشتن به سخنانشان پسندیده نیست.
اینها اگر بخواهند ثابت کنند که ابوبکر و هممسلکان او به زهرا (ع) آزار و اذیتی نرساندهاند، کاری بسیار سخت و دشوار در پیش دارند زیرا معتبرترین منابع آنها صراحت دارد بر این که ابوبکر زمین فدک را از حضرت زهرا (ع) منع کرد و آن حضرت بر او خشمناک شد، و در حالی که نسبت به ابوبکر عصبانی بود و با او سخن نمیگفت، وفات یافت.
همچنین در منابع اهل سنت آمده است که خداوند با خشم فاطمه (ع) خشمگین میشود. بنابراین خداوند و پیامبرش و فاطمه زهرا (ع) ـکه هر کس او را بیازارد پیامبر خدا حضرت محمد (ص) را آزرده استـ بر ابوبکر خشم گرفتهاند. حال آنها چگونه میتوانند این رفتار ناشایست را رفع و رجو کنند؟
در صحیح بخاری ج 4 باب دعوت پیامبر (ص) به اسلام و نبوّت... ص 42 آمده است: «عروة بن زبیر گفت که ام المؤمنین عایشه به او خبر داد: فاطمه دختر پیامبر خدا (ص) بعد از وفات رسول خدا (ص) از ابوبکر درخواست نمود که از آنچه رسول خدا (ص) باقی گذاشته و آنچه که به او بخشیده بود، میراثش را تقسیم کند. ابوبکر به او گفت: رسول خدا (ص) فرموده است که ما چیزی به ارث نمیگذاریم و آنچه ترک کنیم صدقه است. فاطمه دختر پیامبر خدا (ص) بر ابوبکر غضبناک شد و با او قهر کرد و با او سخن نگفت تا وفات یافت».
صحیح بخاری ج 8 کتاب فرایض ص 3: از عروه از عایشه: «فاطمه (ع) و عباس نزد ابوبکر آمدند و میراثشان از رسول خدا (ص) را طلب کردند و در همان هنگام زمین فدک و سهم خیبرشان را درخواست نمودند. ابوبکر به ایشان گفت: شنیدم رسول خدا (ص) میگفت ما چیزی به ارث نمیگذاریم مگر صدقه که فقط آل محمد از این مال میخورند. ابوبکر گفت: به خدا سوگند امری از رسول خدا (ص) را ترک نگفتم و هر چه او انجام میداد، انجام دادم. گفت: فاطمه او را ترک کرد و با او دیگر صحبت نکرد تا وفات یافت».
قابل درک نیست آیا کسی که رسول خدا(ص) بهشت را به او بشارت داده و کسی که روح او و پارهی تنش میباشد، دروغ میگفته و چیزی که برایش نبوده است را ادعا میکرده؟ (هرگز چنین نیست!) و چرا غضبناک باقی ماند و او را ترک کرد و با او دیگر صحبت نکرد تا وفات یافت؟ آیا به باطل غضبناک شد یا به حق؟ و چه کسی راستگوتر است؟ حکم راستگوتر بودن را به نظر عایشه واگذار میکنیم تا نگویند که ما فقط به منابع خودمان اعتماد میکنیم:
مستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 160 و 161: از عایشه هنگامی که فاطمه دختر رسول خدا (ص) یاد شد، نقل شده است که گفت: «راستگوتر از او در سخن ندیدم مگر فرزندش» و حاکم نیشابوری به شرط شیخین صحّت این حدیث را تأیید کرده است.
صحیح بخاری ج 7 کتاب استئذان ص 142، صحیح مسلم ج 7 باب «من فضایل امّ ایمن» ص 144: از عایشه، از رسول خدا حضرت محمد(ص):
(........ قال: يا فاطمة، ألا ترضين أن تكوني سيدة نساء المؤمنين أو سيدة نساء هذه الأمة)
«.... فرمود: ای فاطمه! آیا راضی نمیشوی که تو سیدهی زنان مؤمن یا سیدهی زنان این امت باشی؟».
مستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 154: و از عایشه نقل شده است که گفت: «هیچ کسی را از نظر کلام و گفتار شبیهتر از فاطمه به رسول خدا (ص) ندیدم. هنگامی که بر او وارد میشد به استقبالش میرفت و برایش به پا میخواست، دستش را میگرفت و میبوسیدش و او را در جایگاه خودش مینشانید» و حاکم با شرط شیخین بر درستی این حدیث صحّه گذاشته است.
بنابراین، فاطمه راستگوتر از ابوبکر میباشد و امکان ندارد ابوبکر را راستگو و فاطمه را دروغگو بدانیم و او (ع) که زبان از ذکر فضایلش قاصر است را متهم نماییم. آن گونه که حاکم در مستدرکش روایت کرده است، او و شوهرش گرامیترین افراد برای رسول خدا (ص) بودهاند:
مستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 154: از جمیع بن عمیر نقل شده است که گفت: «با مادرم بر عایشه وارد شدیم. وقتی از علی از او سؤال شد، شنیدم که از پسِ پرده میگفت: از مردی پرسیدی که به خدا سوگند هیچ مردی را گرامیتر از علی نزد رسول خدا ندیدم و هیچ زنی را گرامیتر از همسر او برای رسول خدا ندیدم» و حاکم به صحّت این حدیث گواهی داده است. پس اگر فاطمه (ع) بر شخصی غضب کند یعنی رسول خدا (ص) و خداوند بر او غضب کرده است.
مستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 154: از علی (ع) نقل شده است:
(قال رسول الله لفاطمة: إن الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك)
«رسول خدا (ص)به فاطمه فرمود: خداوند با خشم تو خشمگین و با رضایت تو راضی میگردد»
و حاکم به درستی این حدیث گواهی داده است.
مستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 154 و 155: از مسور بن مخزمه نقل شده است که گفت: رسول خدا (ص) فرمود:
(إنما فاطمة شجنة منى يبسطني ما يبسطها ويقبضني ما يقبضها)،
«فاطمه از من است؛ هر چه او را خوشحال کند، مرا خوشحال کرده است و هر چه او را غمگین کند، مرا غمگین کرده است»
و حاکم به درستی این حدیث گواهی داده است.
همانطور که گفته شد، در صحیح بخاری آمده است که فاطمه (ع) بر ابوبکر غضبناک شد و با حالت قهر با او وفات یافت و از او راضی نبود. این یعنی نه پیامبر خدا (ص) و نه خداوند جلّ و علا از ابوبکر راضی نبودهاند... شما را چه میشود؟ چگونه حکم میکنید؟ کدام ثقل را برابر آل محمد (ص) قرار میدهید؟!
والحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و لعنة االله الدائمة على ظالميهم الی یوم الدین.
هیأت علمی
انصار امام مهدی(ع) (خداوند در زمین تمکینش دهد)
شوال 1430 هـ.ق