السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
دو تا از دوستانم نزد من آمدند و دربارهی موضوع یمانی مورد ادعا با من صحبت کردند. من از این که میدیدم آنها با پشتوانهی احادیثی از اهل بیت(ع) سخن میگویند، متعجب شدم.
ولی سوالی که اینجا مطرح میکنم این است که سفیران و رسولان این شخص کجایند؟ و من چگونه میتوانم از صدق خروج وی مطمئن گردم و به یقین برسم؟ و چه دلیلی دارید بر این که قضیهی شما فتنهای نیست که بخواهید با آن خلایق را تباه سازید و ایمان را در دلهای آنها متزلزل نمایید؟
اهل بیت گفتهاند امان امان از فتنههای آخرالزمان، بنابراین دلیل راستی و درستی شما حضرات چیست؟ این سایت، به راحتی میتواند یک سایت وهابی باشد که بخواهد دلهای شیعیان را از مراجع بزرگوار، دور و پراکنده سازد و نسبت به آنها نفرت و بیمیلی برانگیزد. دلیلی میخواهم که دلم با آن آرام یابد همان طور که ابراهیم پیامبر از پروردگارش چنین درخواستی نمود. میخواهم چند سوال بپرسم که «به جز» وصی یا مهدی کسی نمیتواند به آن پاسخ دهد. آیا کسی هست که به من جواب دهد؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اما بعد.... دعوت سید احمد الحسن مشهور و شناختهشده است، به ویژه در عراق. اکنون تقریباً شش سال است که از زمان آغاز این دعوت میگذرد. ایشان در بیشتر استانهای عراق، دفاتر و حسینیههایی داشت ولی پس از جنایت دولت بنی عباس در سال گذشته، تمام حسینیهها یا دفاتر را بدون استثنا به آتش کشیدند و ویران ساختند. انصار هم یا آواره شدند یا به زندان افتادند و یا کشته شدند و به شهادت رسیدند.
قبلاً سید احمد الحسن به طور علنی با مردم دیدار میکرد و در استانهای عراق گردش مینمود. ایشان صدها انصاری دارد که دوست و دشمن بر وثاقت آنها شهادت میدادند، لذا برخلاف آنچه گمان کردهای، وی ناشناس و مجهول نیست. شما میتوانید از طریق سایت رسمی یا در تالار گفتوگوی انصار امام مهدی(ع) با ایشان یا با انصار و نمایندگانش مکاتبه داشته باشی. ما هم برای ارائهی هر شرح و توضیحی در خدمت حاضریم.
فتنهای که در سوالت از احتمال وقوع آن سخن گفتهای، مردود است زیرا سید احمد الحسن به سوی هدایتی که فقهای آخرالزمان از آن عدول کردهاند دعوت نموده است. دعوت سید احمد الحسن مانند دعوت اجداد طاهرش، با قرآن و سنت پاک تایید شده است. او با گفتار و کردار به سوی امام مهدی(ع) و به کتاب خدای متعال دعوت می کند و به کنار گذاشتن حاکمیت مردم (دموکراسی آمریکایی) و جهاد با کفار حربی فرامیخواند. ایشان چیزهایی ارایه کرده است که تمام علما از پاسخگویی به آنها ناتوانند. شما میتوانید ادلهی ایشان را که در انتشارات انصار امام مهدی(ع) نگاشته شده است، مطالعه و بررسی نمایی. این کتابها در سایت انصار امام مهدی(ع) مثل کتابهای «بلاغ مبین» و «وصیت و وصی» و «یمانیموعود، حجت الله» و دهها کتاب دیگر در دسترس است.
فتنه عبارت است از مخالفت با ثقلین (قرآن و عترت) و شما خودتان میتوانید تشخیص دهید که چه کسی با قرآن و عترت مخالفت ورزیده است؛ سید احمد الحسن یا فقهای آخرالزمان؟!
علاوه بر این به هنگام سرگشتگی و فتنه، خداوند متعال پناهگاه و ملجٲ است؛ به سوی حق تعالی بازگرد که به تعداد خلایق، به سوی خدا راه وجود دارد، و او روآورندگان به سویش را ناامید نمیسازد و کسی که از او راهنمایی خواهد را بیراه وانمیگذارد و خواهندهاش را ردّ نمیکند؛ تعالی عما یصف الظالمون علواً کبیراً (خداوند از آنچه ظالمان وصف میکنند بسیار بلندمرتبهتر است).
این چیزی است که سید احمد الحسن به ما آموخته است؛ ایشان به طور مرتب میگوید: اگر خدای تعالی شما را هدایت کند، گمراه کنندهای برای شما وجود نخواهد داشت و اگر برای هدایت بر خلق یا احمد الحسن اکتفا کنید، غیر از احمد الحسن نیز شما را گمراه خواهد نمود.
حق تعالی میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ»(1)
(هر کس را که خدا راهنمایی کند، گمراه کننده ای نیست، آیا خدا پیروزمند و انتقام گیرنده نیست!؟)
از فتنههای آخرالزمان به خدای تعالی پناه میبریم؛ همان فتنههایی که اهل بیت(ع) آن را به صورت پارههای شب تار توصیف فرمودهاند. پیامبر خدا(ص) برونرفت از این فتنهها را در روایت زیر تبیین فرموده است:
از ابو عبدالله(ع) از پدرانش(ع) نقل شده است که فرمود: پیامبر خدا(ص) فرمود: «ای مردم! شما در خانهی کم دوام و موقتی هستید و در انتظار سفری که به زودی خواهید داشت. میبینید که شب و روز و چرخش آفتاب و ماه هر تازهای را کهنه میکند و هر دوری را نزدیک میسازد و هر وعدهای را وفا مینماید. پس توشه و زاد را آماده سازید که راه بس طولانی است. امام صادق(ع) فرمود: در این هنگام مقداد بن اسود برخاست و عرض کرد ای رسول خدا! خانهی کم دوام (هدنة) چیست؟
پس آن حضرت فرمود: خانهای است که گذرگاه آخرت است و همه از آن جدا خواهند شد. پس اگر فتنهها همانند پارههای شب تار شما را فرا گرفت، بر شما باد که به قرآن پناه برید که شفاعت آن پذیرفته شده است و شکایتش مورد قبول واقع میگردد. کسی که آن را رهبرش قرار دهد، به بهشتش خواهد برد و آن که جلوتر از قرآن حرکت کند و آن را پشت سر خود قرار دهد، به دوزخش اندازد. قرآن راهنمایی است که به بهترین راه رهبری میکند و کتابی است که تفصیل معارف و بیان حقایق و تحصیل امور را باید از آن جست. قرآن تمییز دهندهی حق و باطل است و کلامی از روی شوخی نمیباشد.
ظاهر و باطن دارد، ظاهرش حکم و درونش دانش ژرف است، برونش زیبا و شگفتانگیز و درونش عمیق است. قرآن ستارگانی دارد و ستارگانش خود دارای ستارگانی میباشند. مسایل اعجابانگیزش به شمارش در نیاید و غرایب و عجایبش فرسوده نگردد. چراغهای هدایت و مشعلهای فروزان حکمت در آن است و برای آن کس که با حقایقش آشنا باشد، هدایت به سوی معرفت وجود دارد.
نظارهگر باید که آن را در چشمانداز خویش قرار دهد و نگاه عمیق خود را به آن دوزد تا از هلاکت رهایی یابد و از بن بست برهد، چرا که تفکر، حیات دلِ بینا است همچنان که طالب نور در تاریکیها با چراغ و نور گام برمیدارد. ای مردم! بر شما است که از هلاکت به بهترین صورت رهایی یابید و در حل مشکلات انتظار را پایان دهید و به قرآن رجوع نمایید»(2) .
این که احتمال دادهای ما وهابی باشیم –و العیاذ بالله– واقعا جای شگفتی دارد! آیا وهابیت دعوت کننده به سوی اهل بیت(ع) و کنار گذاشتن و لعن تمام غاصبانی از اولین و آخرین هستند که حق اهل بیت(ع) را غصب کردهاند؟! آیا آنها به مهدی غایب آل محمد(ع) دعوت میکنند؟! شما این مطلب را رها کن؛ سید احمد الحسن یکی از بزرگترین ستیزهگران وهابیت پلید است. پس از آن که وهابیون مرقدهای ائمه(ع) را هدف قرار دادند و خون شیعیان بیگناه آنها را بر زمین جاری ساختند، ایشان اعلامیهای در مباح دانستن خون آنها صادر فرمود. حال اکنون دیگر دنبال چه شاهد و برهانی هستی؟!
در خصوص علمای آخرالزمان و دشمنی آنها با امام مهدی(ع)، از من سوال نکن بلکه از محمد و آل محمد(ع) بپرس که ایشان راستگوترین راستگویانند:
مالک بن ضمره میگوید: امیرالمومنین(ع) فرمود: «ای مالک بن ضمره! چگونه خواهی بود وقتی شیعیان این گونه اختلاف میکنند»، و حضرت انگشتان دو دست مبارکش را در هم کردند. عرض کردم: ای امیرالمومنین! در آن زمان هیچ خیری وجود ندارد. حضرت فرمود: «تمام خیر در آن زمان است. ای مالک! آن موقع قائم ما قیام میکند. به سراغ هفتاد نفر که به خدا و پیامبرش دروغ میبندند میرود و آنها را میکشد و سپس خداوند شیعیان را بر یک امر (امام زمان) متحد میسازد»(3) .
روشن است این هفتاد نفری که قائم(ع) آنها را میکشد، فقهای شیعه هستند و به دلیل وجود آنها، بین شیعیان اختلاف و چنددستگی پدید میآید، زیرا روایت سابق اشاره دارد بر این که با کشته شدن این عده، شیعه بر یک امر متحد میشود. همچنین عبارت «به خدا و پیامبرش دروغ می بندند» در روایت، به همین مطلب اشاره میکند. دروغ بستن به خدا و پیامبرش، از طریق تغییر دین و صدور فتواهای گمراه کنندهای انجام میشود که ادعا میکنند اینها از شریعت الهی و سنت پیامبرش گرفته شده است؛ و واضح است که عامهی مردم از فتوا دادن به دور هستند!
از رسول الله(ص) نقل شده است که فرمود: «زمانی بر امت من خواهد رسید که از قرآن جز خطش و از اسلام جز نامش باقی نمیماند، خود را منتسب به آن میدانند در حالی که دورترین مردم از آن هستند، مسجدهایشان آباد اما خالی از هدایت است، فقهای آن زمان شریرترین فقهایی هستند که آسمان بر ایشان سایه انداخته است، از آنها فتنه خارج میشود و به آنها بازمیگردد»(4) .
و خداوند متعال در حدیث معراج دربارهی فقهای آخرالزمان میفرماید: «.... گفتم: خداوندا! آن موقع (یعنی قیام قائم(ع)) چه وقت خواهد بود؟ خداوند عزوجل به من وحی فرمود: هنگامی که علم برداشته شود و جهل ظاهر گردد، قاریان فراوان شوند و عمل اندک، کُشت و کشتار فراوان شود و فقهای هدایتگر اندک در حالی که فقهای گمراهی خیانتکار فراوان گردند....»(5) .
امام علی(ع) دربارهی آنها در خطبهای میفرماید: «.... فقها به کذب و دروغ متمایل میشوند و علما به شک و گمانهزنی، در آن هنگام پرده از حجابها برداشته میشود و خورشید از مغرب طلوع میکند، در آن هنگام منادی از آسمان ندا میدهد: ای ولیّ خدا! به سوی زندگان ظاهر شو، و اهل مشرق و مغرب آن را میشنوند و قائم غایب ما ظاهر میگردد....
سپس بعد از آن به این امت بازمیگردد، اختلافات شدید، همبستگی اندک و از سایر بلاد به سوی او فراخوانده میشوند؛ کسانی که گمان میکنند عالمان دین، فقهای بایقین میباشند و (همچنین) حکما، ستارهشناسان، فیلسوفان، اطبای گمراه و پیروان دروغین. پس بین ایشان بین آنچه اختلاف میکردند، به حق داوری میکند و پس از برپاداشتن عدالت بین مردمان، برای ایشان قرائت میکند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
(و ما به ایشان ستم نکردیم بلکه خود به خویشتن ستم روا داشتند)»(6) .
و از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود: «در آخرالزمان از قومی تبعیت خواهد شد که گروهی از آنها ریاکارند و به عبادت و زهد میپردازند، بدعتگزارانی سفیهاند که امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند مگر وقتی که از ضرر و خطر ایمن باشند، برای (فرار از تکلیف) به دنبال بهانه و راه گریز میگردند، از لغزش و فساد عالمان پیروی میکنند....»(7) .
از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «در آخرالزمان مردمانی خواهند بود که دین را با دنیا تباه میکنند، برای (فریب) مردم لباس میش بر تن میکنند، گفتارشان شیرینتر از عسل است در حالی که قلبهای گرگ دارند. خداوند متعال میفرماید: آیا مرا فریب میدهید یا بر من جرأت پیدا کردهاید، به خودم سوگند بر آنها فتنهای از خودشان برمیانگیزم که افراد بردبار در آن سرگردان شوند»(8) .
ابو عبدالله(ع) فرمود: «.... و میبینم فقیه برای غیر دین تفقه میکند و طالب دنیا و ریاست آن میباشد.... و میبینم منبرهایی که در آنها به تقوی امر میشود در حالی که گوینده به آنچه امر میکند، عمل نمی کند....»(9) .
از امیرالمومنین(ع) نقل شده است که فرمود: «.... پس در آن هنگام پادشاهان سخنان باطل میگویند و قضات رشوهگیرند و فقها به تاویل حکم میکنند و (به ظاهر) صالحان، از دین، دنیا را میجویند....»(10) .
رسول الله(ص) فرمود: «....آن روزگار هنگامى است كه حكمرانان آلوده و پليد باشند، قاريان به سازش با بدكاران برخيزند و دانشمندان در گردونهی نفاق قرار گيرند....»(11) .
رسول الله(ص) فرمود: «زمانی میرسد که مردم، شکمهایشان خدایشان، زنانشان قبلهشان، دینارهایشان دینشان، شرفشان متاعشان میباشد و از ایمان جز اسمش و از اسلام جز رسمش و از قرآن جز لغاتش باقی نمیماند. مسجدهایشان بنایی آباد و زیبا دارد و قلبهایشان خالی از هدایت است. علمایشان شریرترین خلق بر روی زمین هستند....»(12) .
و همچنین رسول الله(ص) فرمود: «زمانی بر امت من میرسد که اُمرایشان به ستم و عالمانشان به طمع و عابدینشان به ریا رفتار میکنند....»(13) .
از امام حسن عسکری(ع) نقل شده است که فرمود: «ای ابا هاشم، زمانی بر مردم میرسد که صورتهایشان شاد و خندان است اما قلبهایشان سیاه و کدر، سُنّت برایشان بدعت و بدعت برایشان سنت است، در بینشان مومن تحقیر و فاسق بزرگ داشته میشود، فرمانروایانشان جاهلان ستمگر و عالمانشان (سِیرکننده) در وادیهای ظلمت و تاریکی هستند.... علمایشان شریرترین خلق خدا بر زمین هستند چرا که آنها به فلسفه و تصوف متمایل میشوند، به خدا سوگند که آنها اهل تحریف و عدول (از حق) میباشند، در محبت مخالفین ما مبالغه و شیعیان و دوستداران ما را تباه میکنند، اگر به منصبی دست یابند از رشوه سیر نمیشوند و اگر لازم باشد خدا را به ریا عبادت میکنند. آگاه باشید که ایشان قطع کنندهی طریق مومنان و دعوتکنندگان به گروه ملحدان میباشند. هرگاه آنها را درک کردید، از ایشان دوری کنید تا دین و دنیایتان آسوده گردد. سپس فرمود: ای ابا هاشم، این کلامی بود که پدرم از پدرانش جعفر بن محمد(ع) به من نقل کرد و این از اسرار ما است که از نااهلش کتمان مینماییم».
و همچنین رسول الله(ص) فرمود: «در آخرالزمان علمایی خواهند آمد که در دنیا به زهد شناخته میشوند در حالی که زاهد نیستند و در ظاهر مایل به آخرتاند در حالی که هیچ رغبتی به آن ندارند و از حکمرانی در ولایتها نهی میشوند در حالی که وارد میشوند، از فقرا دوری میجویند و همنشین ثروتمنداناند؛ آنها دشمنان ستمگر خداوند هستند»(14) .
و از ایشان(ص) نقل شده است که فرمود: «وای بر امت من از علمای بدکاره، علمشان مال التجارهای است که با آن از حاکمان برای خود خرید میکنند و تجارتشان در راه خداوند نیست»(15) .
و از ایشان(ص) نقل شده است که فرمود: «ساعت (قائم) برپا نمیشود تا خداوند امیرانی دروغگو، وزیرانی فاسد، امینانی خیانتکار، قاریانی فاسق را برانگیزد. متمایل به راهبان هستند و با رعیت کاری ندارند. خداوند آنها را با فتنهای تاریک میپوشاند که مانند یهود در ظلمت و تاریکی سرگردان شوند»(16) .
از امیرالمومنین(ع) نقل شده است که فرمود: «نزد پیامبر(ص) نشسته بودیم که ایشان خوابیده بود در حالی که سرش در دامن من بود، ذکر دجال به میان آمد. حضرت(ص) در حالی که صورتش سرخ شده بود بیدار شد و فرمود: بیش از دجال از شما هراسانم، از امامان گمراهکنندهی دجال....»(17) .
همچنین رسول الله(ص) فرمود: «.... ای ابن مسعود، علما و فقهایشان فاجرهای خائناند. بدان که آنها شریرترین مخلوقات خداوند هستند و پیروانشان و کسانی که به سمت آنها میروند و از آنها دریافت میکنند و آنها را دوست دارند و با ایشان همنشین میشوند و از آنها مشورت میگیرند نیز شریرترین خلق خدا هستند که خداوند آنها را به جهنم وارد میکند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«صُمٌّ بُکْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ»(18)
(کر و کور و لالاند و بازگشتی ندارند) ،
«وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا»(19)
(و در روز قيامت در حالی که چهرههايشان رو به زمين است، کور و لال و کر محشورشان میکنيم و جهنم جايگاه آنها است که هرچه شعلهی آن فرو نشيند بيشترش میافروزيم) ،
«کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ»(20)
(هرگاه پوست تنشان بپزد پوستی ديگرشان دهيم، تا عذاب خدا را بچشند) ،
«إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ * تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ»(21)
(چون در آن افکنده شوند، به جوش آيد و بانگ زشتش را بشنوند * نزديک است که از خشم پاره پاره شود) ،
«کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ»(22)
(هرگاه که بخواهند از آن (عذاب)، از آن اندوه بيرون آيند، بار ديگر آنان را به آن بازگردانند که: بچشيد عذاب آتش سوزنده را) ،
«لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ هُمْ فيها لا يَسْمَعُونَ»(23)
(آنان در جهنم فرياد میکشند و در آنجا هيچ نمیشنوند).
ای ابن مسعود، آنها ادعا میکنند بر دین من و سنت من و روش و شرایع من هستند، آنها از من بریء هستند و من نیز از آنها برائت میجویم.
ای ابن مسعود، امت من چه عداوتها و کینهها و جدالها از ایشان خواهد کشید. آنها ذلیلترین این امت در دنیایشان هستند. قسم به کسی که مرا به حق مبعوث نمود، خداوند آنها را خسف خواهد نمود و به صورت میمون و خوک مسخ خواهد کرد.
گفت: سپس پیامبر(ص) گریه کرد و ما نیز از گریهی ایشان به گریه افتادیم و گفتیم: ای رسول خدا، چرا گریه میکنی؟ فرمود: برای رحمت بر اشقیا که خداوند متعال میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَ لَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُواْ فَلَا فَوْتَ وَ أُخِذُواْ مِن مَّكاَنٍ قَرِيبٍ»
(اگر ببينی آنگاه که سخت بترسند و رهایيشان نباشد و از مکانی نزديک گرفتار شوند)
یعنی علما و فقها....»(24) .
از خطبههای امیرالمومنین(ع) که در آن آمده است: «هنگامی که قائم ما ظاهر شود، از کسانی که بدون علم در دین فتوی دادهاند انتقام میگیرد. وای بر آنها و پیروان آنها. آیا دین خدا ناقص بود که آنها تکمیلش کردند؟! آیا در دین خدا انحرافی بود که آنها درستش کردند؟! آیا مردم علاقه به انحراف داشتند که از او پیروی کردند؟! و یا او مردم را به راستی و درستی امر کرده بود و مردم مخالفت ورزیده بودند؟!
آیا رسول اکرم(ص) در آنچه به او وحی شده چیزی را فروگذار کرده بود که به او یادآوری کردهاند؟! و یا دین در عهد او کامل نبود و اینها تکمیلش کردند؟! آیا پیامبری بعد از رسول اکرم(ص) آمد که از او پیروی کردند. آیا قوم بر عهدش ساکت بودند و زمانی که موعدشان رسید به پا خواستند و آنچه نزدشان بود را کوچک شمردند؟
هیهات، به خدا سوگند امر مبهم و مفصلی نماند مگر اینکه روشنش نمودم و واضحش گردانیدم تا فتنهای برای کسانی که ایمان آوردند، باقی نماند و تنها صاحبان خرد هستند که متذکر میشوند. چه بسیار اولیایی که با آنها نبرد نمودند و اوصیایی که ضایعشان نمودند و حقشان را انکار نمودند و مومنانی که آواره کردند و چه سخنانی که ....»(25) .
رسول الله(ص) فرمود: «عذابی بر امت من خواهد آمد و مردم به سوی علمایشان میروند در حالی که آنها بوزینه و خوک گشتهاند»(26) .
از ابن عباس نقل شده است که گفت: «تند بادی سرخ که مردم نمیشناسند در زوراء برپا شود که مردم با زاری به سوی علمایشان میروند، آنان را مسخ شده به صورت بوزینه و خوک مییابند با چهرههایی سیاه و چشمهایی کور»(27) .
از ابو عبدالله(ع) از قائم(ع) سوال شد که ایشان(ع) فرمود: «چون گمراهی بسيار و هدايت اندک و ستم و فساد فراوان و صلاح و استواری کم گردد، و هنگامی که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند و فقیهان به دنیا متمایل گردند و شاعران و شعرها در مردم فراوان گردد و اهل بدعت مسخ گردند تا جایی که تبدیل به بوزینه و خوک گردند و سفیانی کشتار کند، سپس دجال خروج کند و در گمراهی و ضلالت مبالغه نماید، در اين هنگام به نام قائم(ع) در شب بيست و سوم ماه مبارک رمضان فرياد بلند شود و حضرت در روز عاشورا، قيام فرمايد. گویی او را میبینم که بین رکن و مقام ایستاده است و جبرئیل در پیشگاهش ندا میدهد: «البیعة لله» (بیعت فقط از آنِ خداوند است) و شیعیانش به سوی او رو میکنند»(28) .
روایات بیشتری را برایت نقل نمودم تا روشنکنندهی مسیر این امر برایت باشد. حال چرا اهل مشرق و مغرب پرچم امام مهدی(ع) را همان گونه که اهل بیت(ع) خبر دادهاند در هنگام ظهورش لعنت میکنند؟
از ابو عبدالله جعفر بن محمد(ع) نقل شده است که فرمود: «هنگامی که پرچم حق ظاهر شود اهل مشرق و مغرب آن را لعنت میکنند، میدانی چرا؟ گفتم: نه. فرمود: به دلیل آنچه مردم از اهل بیتش قبل از خروجش دیدهاند»(29) .
و ابوجعفر(ع) فرموده است: «صاحب این امر هنگامی که خروج کند از مردم به مانند آنچه به رسول خدا(ص) رسیده بود، میبیند، و حتی بیشتر»(30) .
کسی که در این حدیث آخر تدبر نماید متوجه ظلمی که مومنان واقعی در آخرالزمان متحمل میشوند همانند آزار و اذیتی که رسول خدا(ع) متحمل شد، میشود:
از عمر بن نفیل نقل شده است که گفت: شنیدم که رسول خدا(ص) در حالی که به اسامة بن زید رو کرده بود میفرمود: «ای اسامه، .... و حدیث ادامه مییابد تا آنجا که میگوید: سپس پیامبر(ص) گریه کرد تا جایی که گریهاش شدت یافت و فریاد و نالهاش بلند شد و مردم از این که با وی سخن بگویند ترسیده بودند زیرا فکر میکردند چیزی در آسمان رخ داده است، سپس سرش را بلند کرد و در حالی که آه میکشید فرمود:
آه، آه، بدبختی این امت، کسانی که خدا را اطاعت میکنند چه چیزها که خواهند کشید؛ به جهت اطاعت از خدا شکنجه میشوند و تکذیب میگردند و برای اطاعت از خداوند خوار و ذلیل خواهند شد. بدانید و آگاه باشید که ساعت برپا نخواهد شد تا مردم نسبت به کسی که اطاعت خدا را میکند کینه ورزند و کسی که دشمنی با خدا مینماید را دوست داشته باشند.
عمر گفت: ای رسول خدا، امروز مردم بر اسلام هستند؟ فرمود: ای عمر، اسلام کجا است؟ مسلمان مانند غریب و آواره است، در آن زمان اسلام میرود و از آن جز اسمش باقی نمیماند و قرآن کهنه میشود و از آن جز رسمش (لغتش) باقی نمیماند. عمر گفت: ای رسول خدا، چرا کسی که خدا را اطاعت میکند تکذیب و آواره می کنند و عذاب میدهند؟
فرمود: ای عمر، مردم راه را ترک میگویند و به دنیا متمایل میگردند، آخرت را فراموش میکنند، حلالها را میخورند و لباسهای آراسته میپوشند و فرزندان فارس و روم خدمتشان میکنند.... و اولیای خدا از دست آنها فنا شدهاند، چهرههایشان از شببیداری اندوهگین و نگران و پشتشان از ایستادن خم گشته است.... اگر کسی از آنها به حق سخن بگوید یا با صداقت تفقه نماید به او گفته میشود: ساکت باش که تو همنشین شیطان و سرچشمهی گمراهی هستی....»(31) .
بابِ ارسالِ سوال برای سید احمد الحسن، باز است و پس از آن که سوالهایت را فرستادی، ان شاء الله جواب خواهی گرفت. البته این در صورتی است که آنچه از ادله و براهینی که در کتابهای انصار امام مهدی(ع) نگاشته شده و در سایت آنها موجود است، شما را کفایت نکند.
اکنون یکی از دلایل سید احمد الحسن -یعنی دلیل وصیت- را به همراه شرح و استدلال مختصر قید میکنم و میگویم:
دلیل نخست: وصیت حضرت محمد(ص) در شب وفاتش: (ادامهی مطلب، در پاسخ قلبی آمده است).
هیأت علمی
انصار امام مهدی(ع) (خداوند در زمین تمکینش دهد)
منابع:
1- زمر: 37.
2- کافی: ج 2 ص 598.
3- غیبت نعمانی: ص 214.
4- بحارلانوار: ج 52 ص 190.
5- بحارلانوار: ج 52 ص 171.
6- الزام الناصب: ج 2 ص 185.
7- تهذیب الاحکام: ج 6 ص 180.
8- علم و حکمت در کتاب و سنت – ری شهری: ص 448.
9- کافی: ج 8 ص 36.
10- مستدرک الوسایل: ج 11 ص 377.
11- معجم احادیث امام مهدی(ع): ج 1 ص 39.
12- مستدرک الوسایل: ج 11 ص 39.
13- مستدرک الوسایل: ج 11 ص 376.
14- میزان الحکمت: ج 3 ص 23 و 24.
15- علم و حکمت در کتاب و سنت: ص 453.
16- معجم احادیث امام مهدی(ع): ج 1 ص 26.
17- امالی شیخ طوسی: ص 512.
18- بقره: 18.
19- اسراء: 97.
20- نساء: 56.
21- ملک: 7 و 8.
22- حج: 22.
23- انبیا: 100.
24- مکارم الاخلاق: ص 450.
25- الزام الناصب: ج 2 ص 184.
26- کنز العمال: ج 14 ص 279 ح 38727.
27- الملاحم و الفتن: ص 283.
28- معجم احادیث امام مهدی(ع): ج 3 ص 490.
29- غیبت نعمانی: ص 308.
30- غیبت نعمانی: ص 308.
31- الزام الناصب: ج 1 ص 58 ؛ مستدرک الوسایل: ج 12 ص 56.