جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسلام علیکم
چرا صاحب الزمان در برنامهی ویدیویی ظاهر نمیشود تا دوستدارانش مطمئن شوند و حجت بر منکران اقامه گردد؟ چرا مکانش مشخص نیست؟ گناه کسی که قرآن به او نرسیده است چیست؟ چگونه خدا برای گناه محدود ما را با عذابی نامحدود، تا ابد عذاب میدهد در حالی که او رحمان و رحیم است؟
«النار خالدین فیها ابداً»
(آتشی که تا ابد در آن جاودانهاند).
دلیل بر این که انسان، روح دارد و پس از مرگ برانگیخته میشود و تنها یک جسم نیست که در انتها به خاک بپیوندد، چیست؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
والحمدلله رب العالمین.
و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
جواب سوال 1: آیا به نظر شما صِرف خروج یک شخص با نوار ویدیویی و این که بگوید «من مهدی هستم» جلوی همهی انکارها را میگیرد و مردم او را تصدیق میکنند و منکران به مهدی، به او ایمان میآورند؟؟!!! آیا قرآن خواندهای؟ آیا نام نبیای به نام نوح به گوشت خورده است؟
و آیا میدانی چقدر قومش را دعوت کرد؟ و آیا میدانی چند نفر از آنها به او ایمان آوردند؟ و آیا نام موسی(ع) و عیسی(ع) و محمد(ص) را شنیدهای؟ و آیا میدانی چقدر از مردمی که بصیرت خود را در این عالم مادی و در این حیات دنیوی، تباه کرده بودند، یاری خواستند؟
جواب سوال 2: منظور شما گناه کسی است که که قران به او نرسیده و کافر به نبوت محمد(ص) مرده است، چیست....؟ این موضوع را در یکی از کتابها بیان نمودم که کتاب «روشنگرهایی از دعوتهای فرستادگان» میباشد؛ چند سطر از این کتاب را برای شما نقل میکنم:
«روشنگری از شروع سورهی یوسف:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ * قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ * وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»(1)
(آنگاه که يوسف به پدرش خود گفت: ای پدر، در خواب يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديدم؛ ديدم که سجدهام میکنند * گفت: ای پسر کوچکم، خوابت را برای برادرانت حکايت مکن، که تو راحيلهای میانديشند؛ زيرا شيطان آدميان را دشمنی آشکار است * و به اين گونه پروردگارت تو را برمیگزيند و تأویل خوابها را به تو میآموزد و همچنان که نعمت خود را پيش از اين بر پدران تو ابراهيم و اسحاق تمام کرده بود، بر تو و خاندان يعقوب هم تمام میکند، که پروردگارت دانا و حکيم است).
در این آیات، مسیر یوسف(ع) به سمت خدا آشکار میگردد. این مسیر بیانی از طرف خدای دانا و حکیم برای یوسف(ع) به حقیقت ارتقای او در عالم ذر است. حقیقتی که هنگامی که خداوند او را خلق نمود، به دلیل وجود حجاب «جسم»، یوسف(ع) از آن غفلت نمود و خداوند، او را به این عالم ظلمانی (عالم اجسام) فرو فرستاد.
خدای متعال میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذكَّرُونَ»(2)
(و شما از آفرينش نخست آگاه شدید، پس چرا به يادش نمیآوريد؟)؛
یعنی شما در عالم ذرّ آفریده شدید و خدا شما را امتحان نمود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ * أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ»(3)
(و آنگاه که پروردگارت از پشت بنیآدم فرزندانشان را بيرون آورد و آنان را برخودشان گواه گرفت و پرسيد: آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند: آری، گواهی میدهيم تا در روز قيامت نگوييد که ما از آن بیخبر بوديم * يا نگوييد که فقط پدران ما پيش از اين مشرک بودند و ما نسلی بوديم بعد از آنها؛ آيا به سبب کاری که گمراهان کرده بودند ما را به هلاکت میرسانی؟).
در این آیه جواب کسی که میگوید «گناه آن کس که اسلام و رسالتهای آسمانی به او نرسیده است، چیست؟» ـمانند کسی که در میان نادانان آفریقا یا در اقصا نقاط زمین یا در مناطقی دور از منطقهی مرسلین(ع) زندگی میکندـ وجود دارد؛ آیهی اول اثبات میکند که مردم امتحانشان را به پایان رسانیدند و هر کس مقام خویش را دریافت نمود و وضعیت و میزان استحقاقش مشخص گردید.
آیهی دوم بیان میکند که آنان هیچ عذری در پیروی از گمراهی پدرانشان در این زمین ندارند و یا این که در زمینی میزیستند که نبیای بر آن گام ننهاد و حق به آن نرسید و کسی حق را به آنها ابلاغ نکرد، ندارند؛ زیرا خداوند میفرماید که من شما را در عالم ذر امتحان کردم و حالتان و استحقاقتان را دانستم پس نگویید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ»
(فقط پدران ما پيش از اين مشرک بودند و ما نسلی بوديم بعد از آنها؛ آيا به سبب کاری که گمراهان کرده بودند ما را به هلاکت میرسانی؟)؛
یعنی خداوند به آنها میگوید: من میدانم که اگر انبیا و اوصیا و فرستادگان هم به سوی شما میآمدند و رسالتهای آسمان را به شما میرساندند، باز هم ایمان نمیآوردید و تصدیق نمیکردید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ»(4)
(و اگر خدا خيری در آنان میيافت شنوايشان میساخت؛ و اگر هم آنان را شنوا ساخته بود باز هم روی برمیتافتند و رويگردان میشدند).
اما کسی که بگوید چرا آنها با کافرانی که در سرزمین رسالت زندگی میکنند، در رسیدن و تبلیغ رسالت برابر نیستند؟ پاسخ به این صورت است که رساندن حق به این افراد، فضیلتی است بر کسی که فضیلت را نمیپذیرد و شایستگی آن را ندارد در حالی که از پیش میدانی که او یقیناً نمیپذیرد؛ پس عرضهی آن بر او ، نتیجهاش مشخص است. در نتیجه، این که دعوت حق را به بعضی از آنان برسانی تا بیان شود که بقیهی آنها مانند کسانی هستند که حق بر آنها عرضه شد و آن را نپذیرفتند، هیچ ضرری ندارد. عرضهی حق بر بعضی، برای اتمام حجت است؛ پس عذری برای کسی نمیماند تا بگوید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ»؛
زیرا حق بر افراد شبیه به آنها عرضه شد و آنها گمراهی پدرانشان را بر هدایت فرستادگان برگزیدند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ»(5)
(به اين ترتیب، پيش از تو، به هيچ قريهای بيمدهندهای نفرستاديم مگر آنکه متنعمانش گفتند: پدرانمان آيينی داشتند و ما به اعمال آنها اقتدا میکنيم).
حتی گمراهی پدرانشان را هدایت و حق قرار دادند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ»(6)
(نه، حتی میگويند: پدرانمان را بر آيينی یافتیم و از مسیر آنها هدایت میجوییم).
جواب سوال 3: اولاً باید معنی عذاب را بشناسی و پس از آن میتوانی بر لزوم عدم وجود آن، اعتراض کنی! این آیه را بخوان:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ»(7)
(تو از اين غافل بودی. ما پرده از برابرت برداشتيم و امروز چشمانت، تيزبين شده است).
باید بدانی که عذاب، چیزی جز آشکار شدن حقیقت برای انسان و ترک آن و آنچه خودش برای خودش برگزیده است، نیست. کسی که فقط این زمین و این دنیا را برگزیند، آنچه برگزیده است برایش نمایان خواهد شد؛ پرده از برابرش کنار خواهد رفت تا حقایق را آنگونه که هست، ببیند؛ ببیند هر حسودی که بر کنارش هست، همچون عقربی او را احاطه کرده است و هر شهوت حرام که انجام دهد، چرکآبه و شمشیری از آهن است که خودش و نه کس دیگر بر جان خویش فرو میکند. این زمین، پرتگاه دوزخ است ولی شما نمیدانید؛ حتی اعتقاد دارید که بهشت جاودانه است و به همین دلیل بر مُلک و مقام آن و جمعآوری بیش از آنچه در این دنیا ممکن است، حرص میورزید.
حال، آیا عدالتی بالاتر از عدالت خدای سبحان و متعال سراغ دارید؟ او هرگز ذرهای شرّ به شما نمیرساند بلکه انچه را برگزیدید، محقق میسازد. بنابراین کسی که این زمین یا چیزی مادیتر از آن را برگزیند، در آن باقی خواهد ماند یا به طبقات پایینتر از آن در جهنم منتقل میشود و این، همان اختیار او است؛ تنها چیزی که خداوند در مورد او انجام خواهد داد آن است که پرده را از جلوی دیدگانش بردارد تا حقیقت را ببیند و آنچه را برگزیده است، ببیند و بشناسد. به علاوه برداشتن پرده، از ضروریات روکردن فلک اعظم به سوی آخرت نیز میباشد.
بنابراین عذاب، در حقیقت چیزی جز آنچه شما برگزیدید، نمیباشد و خدای سبحان و متعال شما را از این گزینش برحذر داشته است؛ ولی شما نصیحتکنندگان را دوست نمیدارید.
جواب سوال 4: اگر خدا برایت اثبات شده باشد، آنچه را ما از آن خبر دادیم، برایت اثبات میشود و اگر به خدا کافر باشی، به ما خبر بده تا وجودش را برایت اثبات کنیم؛ با اینکه میگویم: کور باد چشمی که آن ذات سبحان را نبیند!
منابع:
1- یوسف: 4 تا 6.
2- واقعه: 62.
3- اعراف: 172 و 173.
4- انفال: 23.
5- زخرف: 23.
6- زخرف: 22.
7- ق: 22.