جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
Feb 19, 2022
🌻آرشیو تولیدات رسانهای انصار امام مهدی (ع) از صدای یمانی موعود
https://www.instagram.com/yamani_media1
وأما الرؤيات فكل مدة من الزمن يأتيني وفد من محافظات بعضها بعيدة عن النجف وقد رأى الكثير منهم في منامهم ما يؤيد هذه الدعوة الحقة ولو كانت رؤية أو رؤيتان لكان هنالك سبيل لأعداء آل محمد على ردها ولكن ماذا يفعل هؤلاء لرد مئات بل آلاف الرؤيات القادمة ومعضمها مؤيد بأنه فيها أحد المعصومين وهم يقولون " من رآنا فقد رآنا فإن الشيطان لا يتمثل بنا " فلم يعد للظالمين إلا قول إن الرؤيا ليست بحجة مع إنها جزء من النبوة ومع إن الرسول والأئمة اهتموا بها وبسماعها وتأويلها أشد الاهتمام ومع إن نبوات بعض الأنبياء (عليه السلام) كان معظمها رؤيا وتأويل كنبوة دانيال (عليه السلام) ومع إن نرجس أم الإمام المهدي (عليه السلام) جاءت إلى العراق لتتزوج الإمام الحسن العسكري (عليه السلام) لأنها رأت رؤيات صادقة وعرضت نفسها لخطر الحرب والسبي وهي حفيدة قيصر الروم ومع إن وهب النصراني نصر الحسين (عليه السلام) لأنه رأى عيسى (عليه السلام) في المنام ومع إن نجيب بني أمية خالد بن سعيد بن العاص الأموي آمن وأسلم بسبب رؤيا رآها بالنبي (صلى الله عليه وآله وسلم) .
و اما رویای صادقه : هر چند وقت یکبار عدهای از استانهای مختلف میآیند که (بعضی از آنها دور از نجف میباشند) در خواب دیدهاند آنچه را که این دعوت حق را تایید میکند و اگر یک یا دو رویا بود ، مجالی برای دشمنان آل محمد (ص) در رد کردن آنها میبود ولی اینان با صدها بلکه هزاران رویای صادقه که در بیشتر آنها یکی از معصومین (ع) وجود دارد چه میخواهند بکنند؟ ! و حال اینکه در احادیث معصومین (ع) آمده است : کسی که ما را ببیند به تحقیق که خود ما را دیده است زیرا شیطان نمیتواند به صورت ما ظاهر شود . و برای این قوم ستمکار دلیلی باقی نمیماند مگر اینکه بگویند رویای صادقه حجت نیست. و حال اینکه رویا، یک جزء از چهل جزء نبوت است و پیامبران و ائمه (ص) به آن اهمیت دادهاند و به شنیدن آن و تاویل آن نهایت اهتمام را داشتهاند و نبوت بعضی پیامبران بیشترش از طریق رویا بوده مانند نبوت دانیال (ع) و نرجس خاتون مادر امام مهدی (ع) که به عراق آمد تا با امام حسن عسکری (ع) ازدواج کند، برای اینکه رویای صادقهای دیده بود و خودش را به خطر انداخت و اسیر شد در حالیکه وی نوه قیصر روم بود، و با اینکه وهب نصرانی، امام حسین (ع) را یاری کرد برای اینکه عیسی (ع) را در خواب دیده بود و با اینکه نجیب بنی امیه (خالد بن سعید بن العاص الاموی) ایمان آورد به سبب رویایی که در آن پیامبر (ص) را دید
فرد هؤلاء الجهلة الرؤيا جملة وتفصيلا دون تدبر أو تفكر . وبالحق أقول لكم إن ما يحصل اليوم للناس هو وحي عظيم بالرؤيا ولكن أكثر الناس بنعمة ربهم كافرون وأكثر الناس لا يشكرون ﴿ذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لَکِنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ﴾ يوسف ۳۸
ولی آنان رویا را جملتاً و تفصیلاً رد کردند بدون تفکر و تدبر . و بهحق به شما میگویم آنچه که امروز برای مردم رخ میدهد، وحی عظیمی از طریق رویا میباشد.
ولی بیشتر مردم به نعمت خدایشان کافرند و بیشتر مردم شکرگزار نیستند، ﴿[آن، از فضل خدا بر ما و بر مردم است ، ولی بیشتر مردم شکرگزاری نمی کنند] ﴾(یوسف :۳۸)
وقد أخبرت كثيرين بأمور غيبية بعضها حوادث مهمة ومستقبلية وقد حصلت كما أخبرتهم بها ومنها ارتداد من بايعني في أول الدعوة إي قبل عام ونصف تقريباً وارتداد من بايعني في هذا العام ومنها نهاية حكم أولاد البغايا صدام وجنده الأرجاس وأمور كثيرة لا يسعها هذا البيان إسئلوا عنها من أتصل بي وعرفني بل اسألوهم عن المعجزات التي رأوها بأبصارهم أو بصائرهم . فأسألكم بالله من بيده ملكوت السماوات؟! أألله أم الشيطان ( لعنه الله )؟!! فإن قلتم إن هذه الأمور هي سحر ومن الجن فهذا قولكم نظير من قال إن ملكوت السماوات والأرض بيد الشيطان ( لعنه الله ) ولعن الله من قال هذا القول السفيه الجاهل وأصر عليه ولم يتب إلى الله منه .
و بسیاری را از امور غیبی باخبر ساختم که بعضی از آنها حوادثی مهم و مربوط به آینده بودند و به حقیقت پیوستند ، مانند بیعتشکنی کسانی که در آغاز دعوت بیعت کرده بودند ، و بیعتشکنی کسانی که امسال با من بیعت کردند و از جمله آن اخبار غیبی پایان حکومت فرزند متولد شده از حرام ، صدام ملعون و سربازان پلیدش بود و امور زیاد دیگری که در این مختصر نمیگنجد و در مورد این اخبارات غیبی از کسانی که با من ارتباط دارند و مرا میشناسند سوال کنید ، بلکه بپرسید از معجزاتی که با چشم سر یا با چشم دل آن را دیدهاند ، شما را به خدا سوگند میدهم ملکوت آسمانها و زمین در دست شیطان ملعون است؟! و لعنت خدا بر کسی باد که این گفتهٔ سفیهانه و جاهلانه را بگوید و بر آن اصرار ورزد و توبه نکند!
وإني اليوم أستنصركم كما أستنصركم جدي الحسين (عليه السلام) فهل من ناصر ينصرنا فإن خذلتمونا وغدرتم بنا فقديماً فعل آباءكم وطالما صبر أبي وسأصبر حتى يأذن الرحمن في أمري كما صبرت في العام الماضي عندما تركوني كمسلم بن عقيل وحيداً لا ناصر لي ولا معين إلا نفر قليل منهم وما كان ارتداد معظمهم إلا خوفاً من الطاغية صدام ( لعنه الله ) ولهثاً وراء الدنيا فأنجاني الله من الطاغية صدام رغم كل محاولات قواته الكافرة لإلقاء القبض عليَّ .
و امروز من از شما یاری میخواهم همانگونه که جدم حسین (ع) از شما یاری خواست ، آیا یاری دهندهای هست که ما را یاری کند و اگر عهدشکن باشید و به ما خیانت کنید قبلاً نیز پدرانتان همین کار را کردهاند و پدرم صبر کرد و من نیز صبر میکنم . تا اینکه خداوند رحمان به من اذن خروج دهد همانگونه که سال گذشته صبر کردم زمانیکه مرا مانند مسلم بن عقیل تنها گذاشتند ، نه یاری و نه یاوری مگر عدهای اندک و ارتداد بیشترشان به خاطر ترس از طاغوت زمان صدام ملعون و رفتن به دنبال دنیای فانی بود و خداوند متعال مرا علیرغم همه تلاشی که نیروهای کافر صدام برای دستگیریم داشتند، از شرّ طاغوت زمان نجات داد
ومن يكذّب هذه الدعوة الحقة فها أنذا بين أيديكم وهؤلاء هم عشرات المؤمنين في الدعوة قد كشف عنهم الغطاء وهم ينظرون في ملكوت السماوات ومئات بل أكثر قد رأوا رؤيات صادقة بالإمام المهدي (عليه السلام) أو أحد الأئمة (عليه السلام) أو الزهراء (عليه السلام) أو الرسول الكريم (صلى الله عليه وآله وسلم) أرشدوهم فيها إلى إتباع هذه الدعوة الصادقة
و هر کس که این دعوت حق را تکذیب کند، پس ببیند این منم در میان شما و اینها دهها نفر مومنان میباشند که پرده از مقابل دیدگانشان برداشته شده و در ملکوت آسمانها مینگرند و صدها رویای صادقه و شاید هم بیشتر دیده شده است که امام مهدی (ع) یا یکی از ائمه (ع) با حضرت زهرا (ع) یا پیامبر گرامی اسلام (ص) را دیدهاند که ایشان را به قبول این دعوت الهی ارشاد کردهاند
وأنا مستعد للمباهلة بل وأتحدى علماء جميع طوائف المسلمين ( شيعة وسنة وعلماء النصارى واليهود ) بأني مرسل بالنسبة للمسلمين من المهدي (عليه السلام) وبالنسبة للنصارى من عيسى (عليه السلام) وبالنسبة لليهود من إيليا (عليه السلام)
و من آماده میباشم برای مباهله بلکه از همهٔ فرقهها اعم از شیعه و سنی و علمای نصاریٰ و یهود طلب هماورد میکنم تا ثابت کنم که من نسبت به مسلمانان فرستادهای از طرف مهدی (ع) ، و نسبت به نصاریٰ از طرف عیسی (ع) و نسبت به یهود از طرف ایلیا (ع) آمدهام
ومستعد لمناظرة كل أصحاب كتاب بكتابهم وأنا العبد المسكين الجاهل أعلم منهم بالقرآن وبالإنجيل وبالتوراة وبمواضع التحريف فيها بما آتاني الله من علم بل لا طاقة لهم على رد ما آتاني الله من علمه بل إني على يقين إن من طلب الحق منهم سيؤمن وأما من أبى وكفر طلباً للدنيا العفنة. فإني أباهله في نفس المجلس ليحيا من يحيا على بينة ويموت من يموت على بينة. فمن قبلني بقبول الحق فاز وسعد في الدنيا والآخرة ومن ردني فقد رد الحق وخسر الدنيا والآخرة
و برای مناظره با اصحاب همه ادیان (هر یک با کتب خودشان) آمادهام و من این بندهٔ مسکین و جاهل در مقابل پروردگار ، داناتر از همه آنها هستم به قرآن و انجیل و تورات و همچنین به مواضع تحریف در این کتابها ، به خاطر علمی که خداوند تبارک و تعالی به من عطا فرموده است ، بلکه هیچ کدام از آنها قدرت رد علمی که خدا از علم و آگاهیش به من داده است را ندارند ، و یقین دارم که کسی که طالب حق باشد هدایت میشود و اما کسی که بخاطر طلب این دنیای چرکآلود ، حق را قبول نکند و کافر شود . من در همان مجلس با وی مباهله میکنم تا کسی که زنده میماند با دلیل روشنی همراه باشد و کسی که میمیرد با اتمام حجت مرده باشد. و هر کس که بخاطر حق طلبیش مرا قبول داشته باشد نجات یافته و در دنیا و آخرت سعادتمند گشته است ، و کسی که مرا رد کند حق را رد کرده است و دنیا و اخرت را با هم از دست داده است.
وعما قليل ستعلمون أي ذنب اقترفتم وأي حرمة لله انتهكتم ولا تحين ندم وإني ظاعن عنكم وعما قريب يا ذراري قتلة الحسين بن علي (عليه السلام) فقد قتله قديماً فقهائكم ومجتهديكم شمر بن ذي الجوشن وشبث بن ربعي ( لعنهم الله) وأعانه آبائكم . واليوم لو شئت لسميت فيكم شمر بن ذي الجوشن وشبث بن ربعي ولكن هيهات مالي وما هؤلاء الحمقى الذين لا يكادون يفقهون حديثا.
و به همین زودی آگاه میشوید که چه گناهی مرتکب شدهاید و چه حرمتی از حرمتهای الهی را شکستهاید، ولی در آن وقت پشیمانی دیگر سودی ندارد.ای فرزندان قاتلان حسین (ع) من بهزودی از دیار شما هجرت خواهم کرد.پس در گذشته فقها و مجتهدانتان : شمر بن ذی الجوشن و شبث بن ربعی (لعنت خدا بر آنها باد) امام حسین (ع) را کشتند و پدرانتان به آنها کمک کردند و اگر امروز بخواهم نام شمربن ذی الجوشن و شبث بن ربعی را در این امت میگویم ولی هیهات مرا با این قوم احمق که هیچ سخنی را نمیفهمند چه کار؟!
ولا تفرحوا أيها الظلمة بابتعادي عنكم وهجرتي من بلادكم فلن يطول الأمر حتى أعود مع أبي محمد بن الحسن المهدي (عليه السلام) الذي لن يعطيكم إلا السيف والموت تحت ظل السيف. يا من رضيتم بفعل آبائكم وأتبعتم الشمر لعنه الله في زمانكم وشبث بن ربعي في دياركم ولن ينفعكم الندم حينها
ای ظالمان! خوشحال نشوید به دور شدنم از شما و هجرتم از کشورتان ، پس طولی نمیکشد که با پدرم محمد بن الحسن المهدی (ع) بر میگردم که به شما جز شمشیر و مرگ در زیر سایهٔ شمشیر چیزی نشان نمیدهد. ای کسانی که به کار پدرانتان راضی شدید و شمر بن ذی الجوشن و شبث بن ربعی زمان خود را تبعیت میکنید.
يا قتلة الأنبياء وأبناء الأنبياء ولن تجدوا إلا خسران الدنيا والآخرة جزاءاً بما اقترفت أيديكم وألسنتكم من الزور والبهتان والكذب والافتراء والاتهامات الباطلة وسيأتيكم أبي غضبان أسفا بما فعلتم بي وانتهكتم من حرمتي وستعلمون حينها عندما لا ينفعكم العلم شيئا على من اجترأتم وأي حرمة لله و لمحمد ( صلى الله عليه وآله وسلم ) ولعلي (عليه السلام) ولأولادهم (عليهم السلام) انتهكتم .
ای قاتلان پیامبران و فرزندان پیامبران ، پشیمانی در آن هنگام سودی ندارد و چیزی جز از دستدادن دنیا و آخرت ، به خاطر گناهانی که مرتکب شدهاید و سخنان باطل و بیاساس و دروغی که گفتهاید و تهمت و افتراهایی که به من زدهاید، در انتظارتان نخواهد بود، و به زودی پدرم خشمناک و اندوهگین به سویتان میآید بهخاطر آنچه که با من انجام دادید و حرمتم را شکستید و به زودی در آن هنگام که علم هیچ سودی برای شما ندارد خواهید دانست که بر چه کسی جرات پیدا کرده بودید و چه حرمتشکنی در حق خدا و حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) و فرزندانش انجام داده بودید.
فيا شذاذ الأحزاب ونبذة الكتاب وعصبة الأثم ومحرفي الكلم وقتلة الأنبياء وابناء الأنبياء لن يمكنكم الله من عنقي كما مكن أسلافكم من جدي الحسين (عليه السلام) فهذه هي النهاية واليوم يوم الله الأكبر و ﴿هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النذُرِ الْأُولَى و إنهَا لَإِحْدَى الْکُبَر * نَذِیراً لِّلْبَشَرِ﴾.
ای انسانهای غیر عادی و ای زیر پاگذارندههای کتاب خدا و ای گروه گنهکار و تحریفکننده سخن خدا و قاتلان پیامبران و فرزندان پیامبران ، خداوند شما را بر من مسلط نخواهد کرد همانگونه که گذشتگانتان را بر جدم حسین (ع)مسلط کرد ، این پایان کار شماست و امروز یومالله الاکبر است (و این هشداری مانند هشدارهای پیامبران و امامان پیشین میباشد) ، ﴿این، یکی از حوادث بزرگ الهی و هشداری برای بشر است﴾ (نجم :۵۶)
وسأعود لأبي محمد بن الحسن المهدي(عليه السلام) لأخبره بتكذيبكم إياي وانتهاككم لحرمتي بالبهتان وقول الزور. وأخيراً محاولتكم لسجني وقتلي لا لشيء فقط لأنكم تعلمون أن الحق الذي جئت به لن يبقي لباطلكم شيئاً وإلا فها أنتم تصافحون من ينكر وجود الله كالشيوعيين ولا تنكرون عليهم قول أو فعل ﴿ يا قومي إن كان كبر عليكم مقامي وتذكيري بآيات الله فعلى الله توكلت فأجمعوا أمركم وشركائكم ثم لا يكن أمركم عليكم غمة ثم اقضوا إلي ولا تنظرون * فإن توليتم فما سألتكم من أجر إن أجري إلا على الله وأمرت أن أكون من المسلمين* فكذبوه فنجيناه ومن معه في الفلك وجعلناهم خلائق وأغرقنا الذين كذبوا بآياتنا فانظر كيف كان عاقبة المنذرين ﴾ صدق الله العلي العظيم يونس ۷۱ – ۷۳
و به زودی بهسوی پدرم محمد بن الحسن المهدی (ع) باز میگردم تا به او خبر دهم که چگونه مرا تکذیب کردید و با بهتان و سخن باطل هتک حرمتم کردید و در پایان سعیتان در زندانیکردن و کشتنم بود ، نه برای گناهی بلکه فقط بخاطر اینکه میدانید حقی که من آوردهام برای باطلتان چیزی باقی نمیگذارد ، در حالی که شما با کسی که وجود خدا را انکار میکند مصافحه میکنید و بر هیچ فعل و گفته او اعتراض نمیکنید: ﴿[ای قوم اگر مقام رسالت و اندرز من به آیات خدا بر شما گران میآید، من تنها به خدا توکل کردم، شما هم به اتفاق بتان و خدایان باطل خود هر مکر و تدبیری (بر آزار من) دارید انجام دهید تا امر بر شما پوشیده نباشد و درباره من هر مکر و اندیشه دارید به کار برید و مهلتم ندهید ، پس اگر شما روی گردانیده (و نصیحت مرا نپذیرفتید) من از شما اجری نخواسته بلکه اجر من تنها بر خداست و من خود از جانب حق مأمورم که از اهل اسلام و تسلیم حکم او باشم، قوم نوح باز او را تکذیب کردند، ما هم او و پیروانش را که با او در کشتی بودند نجات داده و خلفای روی زمین قرار دادیم و آنان که آیات ما را تکذیب کردند همه را غرق کردیم، بنگر تا عاقبت انذار شدگان به کجا کشید]﴾ (یونس :۷۱-۷۳)
سيد أحمد الحسن
وصی ورسول الامام مهدی (ع)
نجف أشرف ٢٨ /شوال/ ١٤٢٤ ه .ق.
مطابق با سال ۲۰۰۳ میلادی
https://www.2abdwap.club/mp3/mp3/خطبه-داستان-ملاقات-سید-احمد-الحسن-ع-با-امام-مهدی-ع-3-3.html