Nov 10, 2021
سخنرانی : روشنگرانه بمناسبت درگذشت عالم جلیل طاهر و مقدس سید حسن حمامی (ره)
به عربی: كلمة تأبينية بمناسبة رحيل العالم الجليل الطاهر المقدس السيد حسن الحمامي (ره)
خطیب : سید احمدالحسن (ع)
موضوع : بیان تاریخچه دعوت در زمان آغاز آن و نحوه ایمان آوردن سید حسن حمامی (ره) که نشان دهنده مقام بالای او در علم و معرفت، نسبت به امام زمان (عج) و فرستاده بر حق ایشان (ع) بود. رحمه الله
تاریخ : 22 ذیالحجه 1442 - 1 آگوست 2021 م - 10 مرداد 1400 ش
منبع : گروه تلگرامی الدعوة المهدوية مشاهده و دریافت فایل صوتی با ترجمه فارسی: https://sadeghshekari10313.blogspot.c...
Feb 26, 2022 🌹✨🌹✨🌹✨
💠 بیانات سید احمدالحسن در تاریخ 22 ذوالحجة 1442 ه.ق به مناسبت درگذشت "سید حسن حمامی" نماینده رسمی سید احمدالحسن 🟧 همراه با زیرنویس فارسی
#حمامی ࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
🌻آرشیو تولیدات رسانهای انصار امام مهدی (ع) از صدای یمانی موعود 👉 @yamani_media 🌹✨🌹✨🌹✨
كلمة تأبينية للسيد أحمد الحسن بمناسبة رحيل العالم الجليل الطاهر المقدس السيد حسن الحمامي(رحمه الله)
يوم الأحد 1.8.2021
سخنان امام احمدالحسن به مناسبت درگذشت عالمِ عارف سید حسن حمامی ............
ترجمۀ سخنان امام احمدالحسن ع وصی و فرستادۀ امام مهدی ع
به مناسبت درگذشت عابدِ عارفِ عالمِ شجاع «سید حسن حمامی» ۲۲ ذیالحجه ۱۴۴۲ هجریقمری
للمشاهدة على اليوتيوب
https://youtu.be/4fO-xa-sKdE
مجموعة الدعوة المهدوية على التيليجرام
@MahdiMedia10313
در ابرگروه تلگرامی الدعوۀ المهدوية
كلمة السيد أحمد الحسن بمناسبة رحيل السيد الجليل الطاهر حسن الحمامي
السيد أحمد الحسن:
هل يوجد صوت ؟
الدعوة المهدوية:
نعم سيدنا الحبيب صوت موجود.
السيد أحمد الحسن:
نعم، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
السلام عليكم أيها الأحبة وجزاكم الله خيراً جميعاً على حضوركم واستماعكم.
والسلام على العابد العارف العالم السيد حسن الحمامي في مقامه الذي هو فيه (كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُالْمَوْتِ) (كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ)،
(كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗوَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ)
(وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ)
بله، السلام علیکم و رحمةالله و بركاته
سلام بر شما عزيزانم خداوند به همه شما بخاطر حضور و استماع شما (گوش سپردن)، پاداشخیر عطا كند. سلام و درود بر عابدِ عارفِ عالِم سید حسن حمامی در مقامی كه او [هماكنون] درآن است.
(هر كسی مرگ را میچشد،
(هر كسی مرگ را میچشد، هر كسی مرگ را میچشد، و شما پاداش خود را بطور كامل در روزقیامت خواهید گرفت، آنها كه از آتش (دوزخ) دور شده و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگارشدهاند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمايه فريب نیست!)
(و زندگی دنیا، چیزی جز سرمايه فريب نیست!) [آل عمران/۱۸۵]
للسيد حسن الحمامي فضل كبير وعظيم والأجيال القادمة لابد أن تعرف وتتعرف على فضل هذاالرجل الإلهي العابد العارف.
سیدحسن حمامی، دارای برتری و فضیلتِ زياد و بسیار بزرگی است، و نسلهای آينده حتما بايدفضیلت اين مرد الهی و عابد و عارف را شناخته و بشناسانند.
أول مرة التقيت السيد حسن الحمامي كان بعد عام ۲۰۰۳ بفترة، أي بعد أن سقط نظام صدامالإجرامي، فقد زارني في بيتي ليعلن لي إيمانه، وبالحقيقة لا أذكر أن هناك أحد غيره فعل هذا،حيث من كانوا يؤمنون أو يعلنون إيمانهم في ذلك الوقت كانوا يزورونني في المكتب، وفي حينها كانفي برّاني الشيخ حبيب المختار حفظه الله.
اولین باری كه من سید حسن حمامی را ملاقات كردم مدتی پس از سال ۲۰۰۳ بود، يعنی پس ازسقوط نظامِ جنايت پیشة صدام . او با من در خانهام ديدار كرد، تا ايمانش را به من اعلام كند،حقیقتاً به ياد ندارم كه فرد ديگری اين كار را انجام داده باشد، زيرا در آن زمان افرادی كه ايمانمیآوردند يا ايمانشان را اعلام میكردند، مرا در مکتب ملاقات میكردند كه در آن زمان در دفترشیخ حبیب مختار (حفظه الله) بود.
كان بداية الأمر – أني في يوم وبعد صلاة الفجر سجدت سجدة الشكر، ثم أخذتني غفوة، ورأيترؤيا أثناء سجودي، حيث رأيت السيد محمد علي الحمامي رحمه الله، وهو كان أحد كبار المراجع فيالنجف الأشرف، وقد جاء بكرسي ومكتب وجلس في منتصف شارع الرسول، وكان يعلن إيمانهبالدعوة المهدوية ويدعو الناس ويحاججهم ويبين لهم الحق، وقد كان السيد محمد علي الحماميرحمه الله متوفي في وقت الرؤيا.
در ابتدا، روزی پس از نماز صبح، سجده شکر بجا آوردم، در همان حال خواب سَبُکی مرا فراگرفت، و در حالت سجده رؤيايی ديدم. در عالم رؤيا، مرحوم سید محمد علی حمامی را ديدم، اويکی از مراجع بزرگ در نجف اشرف بود، او دفتر و میزی آورد و در وسط شارع الرسول [خیابانمعروفی در نجف] نشست، و ايمانش به دعوت مهدوی را اعلان میكرد و مردم را دعوت كرده و باآنها محاجّه و استدلال مینمود و حق را برای آنها تبیین مینمود. در زمان مشاهدۀ اين رؤيا، مرحومسید محمد علی حمامی درگذشته بود.
بعد هذه الرؤيا بفترة، جاءني الشيخ حازم المختار حفظه الله وقال السيد حسن الحمامي ابن المرجععلي الحمامي مؤمن بالدعوة المهدوية المباركة ويريد أن يلتقي بك، فشاء الله أن يكون اللقاء في بيتيالملاصق لمسجد السهلة في حينها.
مدتی پس از اين رؤيا، شیخ حازم مختار (حفظه الله) نزد من آمد و گفت سید حسن حمامی پسرمرجع «محمد علی حمامی» به دعوت مبارک مهدوی مومن است و میخواهد با شما ملاقات كند.
خداوند خواست كه اين ملاقات در خانهام باشد كه در آن زمان [ديوار به ديوار و] چسبیده به مسجدسَهله بود.
عندما التقيت بسيد حسن رحمه الله؛ وهذا ما أريد بيانه هنا لتعرفوا فضل هذا الإنسان الطاهرالعارف، فهو لم يطلب مني أدلة ولم يسأل عن أدلة ولم يناقش في أي شيء، بل كان يكرر الصلاة علىمحمد وآل محمد، ووجه لي الكلام وقال: أنا أنتظرك منذ زمن، الحمدلله الذي وفقني لمعرفتك والإيمانبك.
هنگامی كه مرحوم سید حسن را ديدم، اين همان چیزی است كه میخواهم در اينجا بیان كنم تابرتری و فضیلت اين انسان طاهر و عارف را بدانید، او از من ادلّه مطالبه نکرد، و درباره ادله سؤالنپرسید، و در هیچ چیزی اشکال نکرد، بلکه پشت سر هم بر محمد و آل محمد صلوات میفرستاد، ورو به من كرده و گفت: «من از مدتها پیش منتظرت بودم، حمد و ستايش خدايی را كه توفیق شناختتو و ايمان به تو را به من داد» ،
هذا إجمالا ما قاله، وقصصت بعدها رؤ... — قصصت بعدها له رؤياي بوالده وفرح بها رحمه الله.
وطبعا تأويلها في السيد حسن رحمه الله حيث هو من قام مقام والده في هذا الأمر بعد إيمانهبالدعوة المهدوية المباركة.
اين خلاصهای بود از آنچه گفت. رؤيايی را كه درباره پدرش ديده بودم برايش تعريف كردم و آنمرحوم خوشحال شد. و البته كلام درباره مرحوم سید حسن طولانی است، او كسی بود كه پس ازايمان به اين دعوت مبارک مهدوی، جای پدرش را در اين امر گرفت [يعنی بر همان جايگاهی تکیهزد كه پدر او در رؤيا داشت و مردم را دعوت میکرد و بر آنها محاجّه مینمود]
أيضاً السيد حسن الحمامي رحمه كان يدير برّاني والده بعد وفاته ويلقي بعض الدروس الحوزويةفي برّاني والده رحمه الله، فسألني إن كان عليه أن يترك برّاني والده ويترك التدريس في الحوزةويجلس في بيته، فطلبت منه أن يستمر فيما يقوم به، واستمر فترة من الزمن.
[همراه با گريه] همچنین مرحوم سیدحسن حمامی، پس از درگذشت پدرش دفتر وی را ادارهمینمود و برخی از دروس حوزوی را در دفتر مرحوم پدرش تدريس میكرد، از من پرسید كه آيا بايددفتر پدرش و تدريس در حوزه را رها كند و در خانهاش بنشیند؟! من از او خواستم كه همان كاریرا كه میكرد ادامه دهد، و او مدتی به همان كار ادامه داد،
ثم قام بفتح مكتب للدعوة المباركة في شارع الرسول قرب أمير المؤمنين صلوات الله عليه وعلى آبائهوأبنائه.
سپس مکتبی را برای دعوت مبارک راه اندازی نمود، در شارع الرسول [خیابانی] نزديکِ [حرم] امیرالمومنین (صلوات الله علیه و علی آبائه و ابنائه)،
ولكن بعد فترة قامت عصابات الأحزاب التي كانت تحكم وتتحكم بالنجف باقتحام المكتب واعتقالالسيد حسن الحمامي ومن كان متواجد في المكتب من المؤمنين وطلبة الحوزة المهدوية دون أي وجهحق.
ولی پس از مدتی باندهای احزاب كه با زورگويی و استبداد در نجف اشرف حکومت میكردند،داخل مکتب ريخته و سیدحسن حمامی و مؤمنین و طلاب حوزه مهدوی را كه در مکتب حضورداشتند، بدون هیچ حقی دستگیر كردند.
وفي الحقيقة هكذا نظامهم الخائب البائس الذي أسسوه فمنذ بدايته يعمل على طريقة العصاباتوقطاع الطرق.
اين نظام پوچ و بدبختی كه آن را پايه نهادند حقیقتاً همین گونه است، و از ابتدا تا كنون مانندباندها و راهزنها عمل میكند.
لقد عانى هذا الفارس النبيل الشجاع وصاحب الخلق الرفيع من اعتقال تلو اعتقال ومن أرذل وأخسالناس، وهم كما يعرفهم الناس اليوم بأنهم مجموعة من الفاسدين والسراق والقتلة، لكن في ذلكالوقت كان السيد حسن الحمامي أعلى الله مقامه يصيح لوحده ويعترض لوحده هو وقلة معه، حيثكانت الأغلبية الساحقة من الناس في سُكُر وواقعين تحت تأثير رجال الدين الآخرين الذين أيدواهؤلاء الفاسدين والقتلة وجاؤوا بهم إلى السلطة وحكم العراق، سواء عن جهل وغير قصد أم عن علموقصد.
اين دلیر مرد بزرگوار و شجاع و مزيّن به اخلاق والا، اذيت و سختی زيادی ديد، در اثردستگیریهای پیدر پی، آن هم از سوی پستترين و فرومايهترين افراد. آنها - همانگونه كه امروزهمردم آنها را شناختهاند - مُشتی فاسد و دزد و قاتل هستند اما در آن زمان سیدحسن حمامی(اعلی الله مقامه، يعنی خداوند بر درجات او بیفزايد) به تنهايی فرياد زد و به تنهايی اعتراض كرداو و تعداد اندكی كه همراه او بودند زيرا اكثر قريب به اتفاق مردم در مستی به سر میبردند و تحتتاثیر بزرگان دينی ديگری بودند كه اين فاسدين و قاتلین را تأيید میكردند و همانها بودند كه آنهارا بر سر كار آوردند و حاكم كردند، خواه جاهلانه و بدونِ قصد بوده و يا از روی علم و قصد.
لقد تحمل السيد حسن الحمامي رحمه الله تبعات إيمانه بالدعوة المهدوية المباركة وبالتالي حملوهالطغات تبعات كل كلمة قلتها أو اعتراض اعترضته على أحزاب الفساد والإجرام في العراق.
مرحوم سیدحسن حمامی آثار و تبعات ايمان به اين دعوت مبارک مهدوی را به دوش كشید و بهدنبال آن در اثر هر كلمهای كه گفت و هر اعتراضی كه نسبت به احزاب فاسد و مجرم عراق مطرحكرد، از سوی طواغیت متحمل اذيت و آزار شد.
لقد تحمل الكثير وعانى الكثير بسببي وبسبب كلامي وما قلته وهذا في الحقيقة آلمني دائماً وكثيراًفلم أرغب يوماً..... فلم أرغب يوماً أن يعاني أحد بسببي خصوصاً السيد حسن الحمامي، لكن لله أمرهو بالغه.
او بخاطر من و بخاطر كلام و گفتههای من، رنج و زحمت بسیاری را به دوش كشید و حقیقتاً اينمسئله مرا همیشه و بسیار زياد رنج میدهند [همراه با بغض:] هیچگاه مايل نبودهام كه هیچکسیبخاطر من آزار ببیند، مخصوصاً سید حسن حمامی، اما امر از آن خداست و آن را به انجاممیرساند.
رحمك الله أبا مرتضى، حبيبي يا أبا.. حبيبي يا أبا مرتضى، وصلنا إلى نهاية الطريق ولكنكاستعجلت الترجل، سلامٌ من الله عليك يوم ولدت ويوم توفاك الله إليه ويوم تبعث حيا.
خدا رحمتت كند ابا مرتضی، عزيزم ابو مرتضی، من و تو به پايان راه رسیديم، ولی تو زودتر راحتشدی، سلام خداوند بر تو در روزی كه به دنیا آمدی و روزی كه خداوند تو را به سوی خودش بازپس گرفت و روزی كه زنده مبعوث میشوی.
أشهد أنك مع الأنبياء والمرسلين والصديقين وحسن أولئك رفيقا، أسأل الله يبعثك مع أوليائك الطاهرينمحمد وآله صلوات الله عليهم، هو وليي وهو يتولى الصالحين.
گواهی و شهادت میدهم كه تو همراه با انبیا و مرسلین و صديقین هستی و آنها بهترين رفیقهستند.
از خدا میخواهم كه تو را با اولیای طاهرينش محمد و آل محمد صلوات الله علیهم مبعوث گرداند،او [ولی و] سرپرست من و سرپرست صالحان است.
والسلام عليكم أحبتي ورحمة الله وبركاته.
عزيزانم والسلام علیکم و رحمةالله و بركاته